سلام بر عزیز دل
خوبید؟
نماز و روزه ها قبول حق
عزیز دل ببخشید دیر جواب دادم شرمنده کمی گرفتارم و زیاد وقت نمیکنم بیام باشگاه
ولی همیشه به یاد دوستان گلم مثل شما هستم
شاد و موفق در پناه خدا باشید
خوشحالم کردید
پسرک
در سرما
در خیابان آدامس می فروشد !
و تو بی اعتنا از کنارش می گذری ...
او با چشمانش تو را دعا می کند
و تو او را نفرین !
و
چه ساده می شود از کنار زندگی گذشت ...!
آسمان هم روزی سیاه می شود.
مثل دل خیلی ها.
مثل روز خیلی ها.
مثل چشم های آبی آن کودک
وقتی باران کارتن هایش را خیس کرد
و تمام پول هایش را.
حالا تو بگو
باران کجایش خوب است؟
آخر می دانی: من هر وقت زیاد خوشحالم گریه ام می گیرد !
و من هر وقت دخترک گل فروش را میان نقطه بازی ماشین ها می بینم گریه ام می گیرد ...
مگر نه اینکه خدا بی نهایت است؟... من شاهدم خود خدا گفت که من تکه ای از اویم !
شاید ابرها فقط یک خیال کودکانه اند... آبی بزرگ... آبی بزرگی که روزی دخترکی قصد داشت هر وقت بزرگ شد، پنبه ها را از بالای نردبانی که در دور دست های کوچک می گذاشت بچیند ...
خدا هم آبی بزرگ تر تر است پس یک تکه از آن به اندازه ی بزرگی ابرهاست ...
نفس هایت را گرم نگه دار...
شاید
اگر باران آمد
صورتک خیلی ها را پاک کرد.
آن وقت می بینی چه قدر همه سردشان است!
نفس هایت را گرم نگه دار..
حواست را هم جمع.
مبادا آن لحظه که اشک های آسمان را می شمری
صورتکی بر چهره ات نقش کنند.