محرومیت تمومید؟! ای بابا حس خوبی بودا!کاربرا باهم مهربون تر بودن انگار سالها ازهم دور بودن تازه همو پیدا کردن! همه از اتحاد و عزم ملی صحبت میکردن! مدیرااا چقد مهربون شده بودن کیف داد:دی
بهله بامزه بود؛ این آدرس نواندیشان رو میذاری واسم؟
مگه شما ندارین؟خب لابد ما قشر بی درد و مرفه جامعه ایم
دیگه وقتی از در خونه بره بیرون امکان برگشت وجود نداره,اگه میشد که نمیدادمشون ولی زیاد بودن یه چهار پنج تایی میشد
فک کن کل کتاب دفترام از اول دبیرستان!!