خوبم داداشی تو خوبی
زیاد نتونستم بخوابم این چند روز انقدر خوابیدم که حالم از خوابیدن بهم میخوره
هیچی ساعتای -6بود گفتم برم بیرون ی کم با ماشین دور بزنم حال و هوام عوض شه ی کم رفتم لب ساحل داشتم برمیگشتم بدجور بارون میومد داشتم تو میدون دور میزدم یهو ی ماشین زد بهم
حالا پیاده شده داره برام دادو بیداد میکنه هی میگه تو مقصری منم داد سرم گفتم آخه روانی من تو میدون در حال گردش بودم تو ب من زدی و سوار شدم زنگ زدم به پلیس افسر اومد گفت خانوم شما مفصر نیستی این آقا مقصره بعد گفت اگه خسارت میخواید بمونید اگه نه برید منم دیدم ماشین فقط ی خط کوچیک بررداشته گفتم سگ خورد ولی خدایی داداشی درش سمت راننده پشتیش داغون داغون شده بود 100 تومنی براش آورده بود
آخ چقد حرف زدم