عذاب وجدان گرفتم خوب !! تنهام !!! هیشکی نیست باهاش بدرسم !!!
بعد همش فک میکنم اون 3 تا منم ببینند حالشون بهم میخوره !! حس میکنم دیگه باهام دوست نیستن !!
هی میخوام به رکی اس بدم باهاش همدردی کنم میترسم بیشتر ناراحتش کنم !!! از طرف دیگه فکر میکنم با خودش الان میگه چقدر الهام بی معرفت از دیروز تا حالا این اتفاق افتاده یک اس هم نداده !!! نیدونم چیکار کنم ؟؟؟؟؟!!!؟!؟!؟؟!؟