من لحن صحبت کردنتون رو دوست دارم.نگفتم بده.اتفاقا همچین مادرانه هم هست.از این مادرهای مهربون منظورمه.البته مادرش یه کم رودر بایسی داره که خوب این هم قشنگه.کلا لحن مهربونی دارین.جسارت نکردم خدایی نکرده.فقط احساسم رو گفتم.همین.در هر صورت من خوشم میاد از لحنتون.
در مورد بازخوانی و تصحیح هم باید عرض کنم که خودم می دونم که خیلی وقتها فعل و فاعل رو اشتباه جابجا میگذارم.تو حرف زدنم هم همین اتفاق می افته.دقیقا همونجور که حرف میزذم نوشتم.شاید عادی نباشه و از لحاظ ادبی و حتی خیلی وقتها املایی مشکل داشته باشه اما دوست ندارم خواننده یه متن روتوش شده و ادبی بگیره دستش.شاید اگه مثل حرف زدن و محاوره ای باشه بهتر باشه.
البته این نظر شخصیه منه.در مورد کلمات جا انداخته هم باید بگم که بازهم بر میگرده به همون مدل حرف زدنم.
در هر صورت چشم.اطاعت امر میکنیم.
اما تو کتاب قمار عاشقانه نوشته که مولوی هیچ وقت شعرهاش رو باز خوانی نمی کرد و همونی که به زبون و ذهنش میومد رو می نوشت.من مولوی نیستم.اما با این کارش موافقم.شاید اگه ادم بخواد تصحیح انجام بده یه جورهایی داره سر خواننده رو شیره میماله.
نمیتونم منظورم رو درست بیان کنم.خودم میدونم.تا حدی باز بینی لازمه البته برای رفع اشکالهایی مثل اشکالهای من اما بازبینی به صورت کلی رو باهاش مخالفم.میدونم شما نگفتین کلی بازخوانی کنم اما اومد به زبون و من هم گفتم.
خوشحالم که نظر دادین.جدی میگم.خیلی خیلی خوشحال شدم.اخه همیشه دنبال یه نفر منتقد به خودم هستم.
با تمام وجود ممنونم.
شاد و موفق باشین