هدیه.
پسندها
2,561

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • http://s2.picofile.com/file/7197830428/KOROSH_YAGHMAYEE_gole_yakh.mp3.html

    غم میون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده
    شب تو موهای سیاهت خونه کرده
    دو تا چشمون سیاهت مثل شبهای منه
    سیاهی های دو چشمت مثل غمهای منه
    وقتی بغض از مژه هام پایین میاد بارون میشه
    سیل غم آبادیمو ویرونی کرده
    وقتی با من میمونی تنهاییمو باد میبره
    دو تا چشمام بارون شبونه کرده
    بهار از دستای من پر زد و رفت
    گل یخ توی دلم جوونه کرده
    تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش میگیرم
    ای شکوفه توی این زمونه کرده
    چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه
    گل یخ توی دلم جوونه کرده
    چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه
    گل یخ توی دلم جوونه کرده
    شیخ را گفتند دختران در امارات خرید و فروش می شوند .
    فرمود : شیوخ آنجا برادران مایند و تجارت با آنان حلال .
    خبر دادند سن فحشا به دوازده سال رسید .
    فرمودند: سن تكلیف نه سال است .
    گفتند: فقرا كلیه هاشان تمام شد ، قلب ها را می فروشند .
    فرمودند: فقط ایمان را نفروشند .
    ناگهان یکی داد زد: وا اسلاما....! تار مویی بیرون زد .
    آقایون خشمگین شدن، رگ گردنشان باد كرد .
    خفاش ها را برداشتند و به قصد ارشاد به خیابان زدند
    من شنیدم اولین پیتزایی تهرون بوده،
    ببین کافه نادری هم خیلی باحاله، ظرفای قدیمیه استیل، بعد گارسوناش همه پیرو بد اخلاق:دی اونو یه بار بریم باهم خیلی باحاله.
    سلام دوستم.درمورد یه نظریه پرداز شهرسازی اطلاعات میخواستم.
    پیراهنِ مادرم بویِ خرافات می دهد
    پیراهنِ مادرم بویِ خرافات می دهد
    و فکر می‌کند
    خودم را حرام کرده ام
    که من گول خورده ام

    که لحظه‌ها حواسم را پرت کرده اند
    که آلوده ی فلسفه ی یک زندگی‌ بی‌ فلسفه یِ بی‌ سر و ته شده ام
    آه ،چه معصومانه معتقد به فردا هاست مادرم

    قبول دارم
    من یک فرهنگ را به ابتذال کشیده ام
    در جنونِ عبور از فرسنگ‌ها فاصله بین خودم و خودم
    مثل یک قمار باز باخته ام
    آینده ی نسلِ سر به راهی‌ را
    که آرزویِ پدرم بود
    و رویای سپیدِ سپیدِ مادرم را

    کاش کسی‌ باورش می شد
    نجیب سنت ها بودن
    خفتش بیشتر است
    تا اسیر نفرت ها بودن
    کاش کسی‌ این حرف‌ها را می فهمید
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
    تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
    جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
    سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
    دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
    آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
    چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
    خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
    خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
    چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
    همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
    ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
    خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
    ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
    که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
    سمفونی سرفه های صبح گاهی ام شده موسیقی دل آزارِ این روزهایم... سرما خوردگی از تن و جانم بیرون نمی رود انگار من خود زمستانم...
    ای بابا ! این حرفا چیه دوست من . باورکنید ذهنم این روزا بسیار درهم و برهمه و به هیچ صورتی از شما دلخور نیسم ....:gol:
    ازم دلگیر نباشید خانم هدیه ، خیلی دوس دارم بیام واسه مشاعره اما سرم خیلی شلوغه و حضورذهن هم ندارم . میترسم بازم به جای حافظ از خودم یه چیز بنویسم و .....
    امیدوارم پیروز و شاد باشید همیشه
    گوش‌خراش‌ترین صدای جهان چیست؟

    آمارهای جالب از آسیبهای روانی موبایل

    عجيب‌ترين چيزهايی که باعث ســرطان می‌شوند
    " بادی کانتورینگ " یا شکل دهی متناسب اندام

    رکورد ضریب هوشی شکسته شد/مروری براخبار علمی هفته گذشته

    زیبایی شما در خون شماست...


    در دردهاي جسماني دستكم اين هست كه خود ما مجبور به انتخاب چگونگي دردمان نيستيم. بيماري آن را تعيين و به ما تحميل مي كند. اما در حسادت بايد اول به نوعي انواع درد را به اندازه هاي مختلف آزمايش كنيم و سپس آني را كه به نظرمان از همه مناسب تر است برگزينيم. و مشكل چه بزرگتر مي شود زماني كه بايد دردي اين چنين را انتخاب كني،درد اين حس كه آني كه دوست مي داري با كساني جز خودت به خوشي مي رسد...
    سلام هدیه جان
    هان !! نه میگن کوزه گر از کوزه شکسته اب میخوره همینه :دی
    مرسی لطف کردی هدیه جان دست پنجت طلا
    مرسی دوست خوبم ، این روز بر شما هم فرخنده باد . خوبه که این روزهارو بخاطر میسپاری . امیدوارم همیشه شاد و پیروز باشی .:gol:
    مرسی بابت مقاله هات.فقط pdfمدلهای کمی دربرنامه ریزی شهری نتونست بز کنه.
    pas farda emruz bud???
    are bikar budam:D
    raftam mehmuni az bikari:D
    to daneshgah budiiiii? akheyyyyy tefliiii, nazi naziiii
    bazam khoda kheir bede be aqatun ke az resturan moratab qaza migire ta to taqviat shi betuni in pelehaye uni ro bepeymayi, :D


    هر کجا سازی شنیدی،
    از دلی رازی شنیدی،
    شعر و آوازی شنیدی،
    چون شدی گرم شنیدن،
    وقت آه از دل کشیدن،
    یاد من کن، یاد من کن....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا