چه فداکاریِ عظیمی! اشک تو چشام جمع شد!
میگم چرا یه هفته ست باهات حرف میزنم، نمیگی که رفتم؟؟؟!؟؟!؟!؟! مثلاً می مردی که بگی من رفتم... اصلاً درک نمیکنم چرا این دروغ مسخره رو گفتی!
منو گاگول گیر آوردی؟! هی میگی :"محیا اینا میگن گفته اینجوری..."!!! منم باهات همدردی میکنم که:" مهشید چقدر ما بدبختیم که نشد بریم... وای ما عقب موندیم!!"
یعنی یاد ساده بازیام میفتم...
حیف... حیف...