م
پسندها
412

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • کلاً میخوام کاری به این کارا نداشته باشم... انگار مثلاً بقیه اینجا تنگ در آغوش همن... این تنها مونده! والا! :دی
    یارو بسته پروفشو... منم پاک کرده از ادد لیستش! مرتیکه ی دو بعدی! :|
    چه بدونم والا! دیگه من تو این باشگاه با منظور پنظورم کاری ندارم... اوضاعی داریم اینجا!

    حتما! منظورش اینه که برم واسه اوشون تو تاپیکاشون جامه بدرم! اه... اه... اه! انقدر از این لوس بازیا بدم میاد... مسلم بن عقیله انگار، رفته تو کوفه، تنهاش گذاشتن!

    تاپیک میزنه، تند میره، پاش وایسه! انگار من قول در رکاب بودن به طرف دادم.
    دیر اومدی، مامانم اومده، میخواد رسوایی ببینه!

    دیدی چقدر زود دیر می شود! :D
    بعد فک کردم بابای من پسر نداره که وقتی پیر شد کولش کنه...

    باید برم بادی بیلدینگ که بتونم در مواقع لازم کولش کنم...

    البته ان شاء الله که همیشه رو پا باشه ها... ولی خب... عععععععع
    رادیو هفتو دیدی؟ در مورد تنهایی بود... میگفت یه سری آدما مث بیسکوییت شکسته ی تهِ قابِ ساقه طلایی میمونن. بعد درمورد مامان باباها گفت که تنها میشن...

    جیگرم کباب شد! نکنه ما تنها بذاریمشون!!! :cry:
    من فک میکردم اده ... هستش !
    ندا میگه اون نیس ...
    نیدونم ...
    به هر حال رو اعصابه :|
    دیدم! عقدن به هر حال. مث بعضیا اوضاعشون مسخره بازی نیست، حال آدمو به هم بزنن! :cool:


    قسمت "به داشته هامون قانع باشه" خیلی بحث بر انگیزه! یعنی بنده خدا دختر همه ی اینارو داشته باشه، من هر گندی باشم، بهم قانع باشه! :)

    این بنده خدا سه تا زن باید بگیره، بلکه سرجمع این سه تا بتونن ویژگیهای مطرح شده رو در بر بگیرند!!
    اصلاً اونجا خیلی فاز میده حقیقتا! دعا کردی دیگه؟

    ما که فقط اسی جونو فوش دادیم! حالا امروز تو جمع مهمونای ضدّ انقلابمون، بابام میگه: ندا و ثنا رفته بودن فلانجا! می گم چرا میگی بهشون؟؟؟؟؟!!! خیلی ذوق می کنن؟؟؟!! والا! نمیدونم واسه مسخره می گه، واسه چی میگه! توروخدا می بینی اوضاع مارو؟!
    آره. به زور بیدار شد، دمِ آخری که داشتم می رفتم، گف منم میام!

    به خدا دیگه حالم به هم میخورد! همه ش تنها میرفتم اینور اونور. اینم آ.وردم تو کار که از الان یاد بگیره پایه ی من باشه.

    از در که میومدیم بیرون، یه پسره شلنگ گرفته بود، همه رو خیس می کرد، ملّت خنک شن!!
    هیچی... من و ثنا رفتیم.

    بابای منو داشنه باش:

    "بری، ماشین بهت بزنه، دست و پات بشکنه، گم و گور شی، بمیری، گرمازده شی، از من انتظار نداشته باش!":|

    گفتم ایشالا میرم، برنمی گردم که دیگه هیچ انتظاری ازت نداشته باشم!

    حالا انگار چندبار مردم یا تصادف کردم و گم و گور و گرما زده شدم، بابام اومده منو نجات داده! منم محل نذاشتم، رفتم! اومدم، قهر کرده بود، جواب سلام نمی داد!!
    وای چه خوبه:w17::w17::w17::w16::w16::w16:
    فرشته های شما
    خدا می دونه خدمت کردن به این عزیزان بهترین کار دنیاست
    سلام چطوری؟
    آره خیلی خوبن.چند سالشونه؟چی درس می دی تو بهشون؟
    من الکی از کسی تعریف نمیکنم ...
    باور دارم که میگم ...
    به خصوص بعد از اینکه گفتی میری اونجا تدریس میکنی واسه کار خیر ... ارادتمون بیشتر شد آبجی ....
    فداتتتتتتتتتتتتتت :heart:
    درکی ندارم حقیقتاً! یعنی نمیتونم این مدل آدما رو درک کنم کلاً! :surprised:

    منظورم اینه که میگی ظاهرش خیلی شهیده... بعد مثلاً از طریق ف.ب، د.د اختیار کرده!! خوشم نمیاد از این آدما!
    آموزش رقص؟کلاس اسکیس کجا میری؟
    تو موسسه ی بابات چی کار میکنی؟
    مگه تری دی مکستون شروع شده؟
    عربی؟واسه ی خانه ی علم یا نه؟حالا چرا عربی؟
    بقیه رو اگه یادم اومد بعدا میگم:دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا