ببخشید فامیلی شما موسوی پور نیست؟
-
اتفاقا سراغت را گرفته ام از
قمری هایی که بعد از ظهرها برای باغچه بی حوصله مان
دارند یاکریم می خوانند
از
همین مادربزرگ که تسبیحش را
برایت دارد می اندازد با ذکر های مداوم
اما
هنوز یک سطر مانده به تمام این شعر
می خواهم که بیایی
آخر جواب مادبزرگ را
قمری ها هم نمی دهند
من هم
دلتنگیم سردرد شدیدی گرفته و بهانه اش
فقط انتظاری است که سایه امدن دارد...
وارث تمام اضطراب من سلام
لیلی قشنگ خوابهای من سلام
کودک اتل متل توتوله ات چه شد
ای بلوغ التهابهاي من سلام
من بهشت رانچیده ام ولی به پشت چشمهام
شاعر سروخته عذابهای من سلام
زندگی یکی نبود,بود کودتا,عشق
عشق,کربلای انقلابهای من سلام
من چقدر دیرمی رسم به آخر کتاب
تو؛سلام آخر کتابهای من سلام
وقتي کوچيک بوديم دلمون بزرگ بود ولي حالا که بزرگ شديم بيشتر دلتنگيم!!! کاش کوچيک مي مونديم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن ! نه حالا که بزرگ شديم و فرياد هم که مي زنيم باز کسي حرفمون رو نميفهمه ميگن کلاغا خبرچينن! پس چرا خبر دلتنگي منو به تو نميدن؟ وقتي به چيزي که روزي برات آرزو بود ميرسي تازه مي فهمي آرزوش از داشتنش زيباتره
مرسی از شعرای قشنگی که برام میفرستی
سلام
خوبم مرسی.
خیلی خوبه شما هم اهل شعرید.
وممنون ازلطفتون متشکرم.
راستی شعرتون هم زیبا بود....مرسی.
مرسی دوست خوبم
سلام ممنون شما خوبی؟
یه مدت نبودی نگرانت شدم؟
اتفاقی ک نیفتاده بود؟!!!!!!!
سلام خسته نباشید ...واقعا قشنگ بود ممنون
سلام ممنونم
خواهش می کنم
مدتی بود حای شعرهای قشنگتون تو پروفایل من و بچه ها خالی بود
انشالله گرفتاری خاصی نبوده باشه وهمیشه شاد باشید
حد میان من و تو
سر موییست
آن سویش پریشانی زهجرست
این سویش گرفتار زعشق
هرچه از تو برسد
عین ثواب است
تو مخواه سرمویی
زبرم دور شوی
ميسي از شعر قشنگت آقا مهدي
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است..
سلام مهدی جان
خوبی؟
یه مدت نبودی
اتفاقی که نیوفتاده؟
همه چی رو براهه؟
من یک زنم ... نه جنس دوم... نه یک موجود تابع... نه یک ضعیفه ... نه یک تابلوی نقاشی شده، نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی، نه یک کارگر بی مزد تمام وقت، نه یک دستگاه جوجه کشی.ـ
من سعی می کنم آنگونه که می اندیشم باشم ، بی آنکه دیگری را بیازارم... ورای تمام تصورات کور، هنجارهای ناهنجار، تقدسات نامقدس!ـ
باور داشته باش من هم اگر بخواهم می توانم خیانت کنم، بی تفاوت و بی احساس باشم، بی ادب و شنیع باشم، بی مبالات و کثیف باشم. اگر نبوده ام و نیستم ، نخواسته ام و نمی خواهم.ـ
مرسی مهدی جان
واقعا بهم لطف داری...
چه رنجی است لذت ها راتنهابردن و چه زشت است زیبایی هاراتنهادیدن و چهبدبختی آزار دهنده ای استتنهاخوشبخت بودن ، در بهشتتنهابودن سخت تر ازکویر است . (دکتر علی شریعتی)
برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن" . علی شریعتی
ممنونم
سلام مهدی خان حالت خوبه ؟؟ خبری ازت نیست
و به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تیز دوید ، سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه ، سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز، سالهاست که در گوش من آرام، آرام
خش خش گام تو تکرارکنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم :
که چرا خانه ی کوچک ما سیب نداشت
خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن
خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
