شکستن، همیشه هم بد نیست!
گاهی باید خلوت کسی را شکست
تا بداند به یادش هستی ....
گاهی باید خلوت کسی را شکست
تا بداند به یادش هستی ....
-
مادر
من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ..
زیر پای تو
آرزوهایی بود که از آن گذشتی، به خاطر من ...
دنیا کثیفه ... با اشکای تو هم تمیز نمیشه .
جز من اگرت عاشق و شیداست ، بگو
ور میل دلت به جانب ماست ، بگو
ور هیچ مرا در دل توجاست ، بگو
گر هست بگو ، نیست بگو ، راست بگو !
مولانا
عشق تک تکِ لحظاتی ست که با رویایِ تو سپری می شوند
عزیزم یک شبِ دیگر تنهایی خودت را...
به من قرض می دهی؟!
در تنم ویـران سرایی ست
که فقط یک پنجره دارد
تنها از همین روزنه
بر من بتاب!
بیزارم از این خوب بودن های مصلحتی !
گاهی بهتر است ؛
از حالم بی خبر باشی ...
زیبا مینویسید
بی رحم هست زمانه وقتی عاشقت میکند
و خیلی زود درد هجران به خوردت میدهد
شوکران تلخی را میچشم اما
میخندم تا انکه رفت
خیال نکند برایش اشک میریزم
که بخواهد با دروغهای قشنگش به نزدم بیاید
خیلــــی وقت است کـــــــه "بی تــــــابم" . . .؛
دلـــــــم تــــــــاب میخواهد . . .!
و یک هــــُــلِ محــــکم . . .,
کـــــه دلم هــُـــرّی بریزد پایین . ., هر چـــــه در خودش تلنبار کرده را . . .!
هنـــوز هـــم ..،
حـــوالـــی خوابـــ هـــای شبانـــه ام پرســـه میزنـــی ...
لعنتــــی ..!!!
دیر وقتــــ استــــ ؛ آرام بگـــــــیر...
بُگــــــذار ..
یکــــ امشبـــــ را آســــوده بخوابـــــم ...!
“دوستت دارم“ را برای هر دویمان فرستادی
هم من ، هم او
خیانت میکردی یا عدالت ؟
هر دو بی رحم اند
عشق و بیزاری
تنهایی باهات کاری می کنه
که از یه جایی به بعد حتی میترسی به آدمها ابراز احساسات کنی
مبادا دلشون پیشت گیر کنه. .
دل كــنـدن از اون هــمـه عـشـقـي كــه بـه تـو داشتـم مـنـو بـه جـايـي رسـونـد كــه تـــو چـشـمـــاي يــكـي ديــگـه نـگـاه كـنـم ، بــــــگـم:
عــ ـــ ـــ ــاشـقـمـي؟! خـــوب بــــه درك........
امسال ولنتاین
جای اینکه پولتونو حروم کادوهای مسخره
واسه شریک زندگی آینده مردم کنید
واسه مامانتون یه هدیه شیک بگیرید.
دستاشم ببوسید
بگید : مامان عاشقتم ♥
گاهی به این فکر کن که
یه روز با همین نگاه مظلوم منتظر یه نگاهی...
وقتی به ته خط رسیدم
معلم گفت : نقطه. سر خط
یه روز گفتم خط آخر دفترم
به من دفتری نو هدیه داد
و من دفترها سیاه کردم
... بی آنکه بدانم چه بر من میگذرد
و معلم که همیشه لبخند میزد
فراموش کرد بگوید
ته خط زندگی ، سری ندارد ...!
خیس شده بود در دریای عشقت ، احساسم ...
پهنش کردم روی بند حقیقت تا خشک شود ...
اما دریغ از ذره ای آفتاب بیخیالی ...
مگر این ابرهای دلتنگی مجــــــال میدهـند ؟!!
منتـــظر هیــــچ دستی در هیــــچ جای این دنیــــا نبـــاش !
اشک هایت را با دست های خـــودت پــــاک کن ....
که همه رهگـــــذرند
ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ
ﺑﯽ ﺷﺮﻣﺎﻧﻪ ﭼﺸﻤﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺎﻩ
ﻣﺎﻩ ﺍﻣﺎ
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻣﺎﻩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﯾﻮﺳﻒ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍ
ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﻭﯾﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ
ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ
ﺍﮔﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﯾﺖ ﺑﺴﺘﻪ
ﺷﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮﻭ
ﭼﻮﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﯾﮑﯿﺴﺖ
انتظار
لحن ِخيس ِانسان هایی ست
كه زندگی شان بوی تنــهـایی می دهد.
آغاز کسی باش که تا پایان با تو باشد...
ولـــــــنتـــــایــــنتون مبــــــــارکــــــــــــ ...
ﺁﺩﻡ ﺑﺎﺵ..
"ﻫﻮﺍﯾﻢ" ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ..
ﻣﮕﺬﺍﺭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ
"ﺣﻮﺍﯼ" ﺁﺩﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﻮﻡ...
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ "ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ"
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ "ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺭﯼ"
ﯾﻌﻨﯽ" : ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ" ﮐﻪ
ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺗﺮﺣﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﺍﺯ ﻣﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﮕﻴﺮ!
ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮎ ﺏ ﻣﻦ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﻣﻴﺸﻮﻱ ﺑﺎﻭﺭ ﻣﻴﮑﻨﻢ
ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻴﺘﻮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ،ﺍﺯ ﻣﻦ
ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﮕﻴﺮ،
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺍﻣﻴﺪﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ
لطفی در حقم کن و زیاد دوستم نداشته باش!
از آخرین باری که زیاد دوستم داشتند به بعد
کمترین محبتی ندیدم...
والنتاین یا سپندارمذگان
فرقی نمی کند
آن روز که با آمدنت
کلاغ های دلتنگی را از شانه های انتظارم پر بدهی
آن روز که
با یک " دوستت دارم " تمام گلایه ها، دوستت ندارم ها را قورت دهم
مرا با عشق ، حافظ ، کوچه و پنجره آشتی دهی
مرا ذوب کنی در آتشفشان آغوشت
روز عشق
روزی است که تو سر زده / مهمان لحظه هایم شوی
ﺗﻮﻟﺪ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺮﻭﺯ
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﻫﺪﯾﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ!
ﺩﺳﺖﻫﺎﯾﻢ ﺧﺎﻟﯽ ﻭُ
- ﺩﻟﻢ ﭘُﺮ .
ﭘﺲ ﺑﯽﺧﯿﺎﻝ!
مرا به کعبه چه حاجت؟؟!
طواف می کنم "مادری" را که ...
برای لمس دستانش هم وضو باید گرفت -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...