شهاب شهابی
پسندها
214

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هربار که به تو فکر میکنم
    چیزی به نبضم اضافه میشود
    که در شعرهایم نمی گنجد
    کافی ست تو را به نام بخوانم
    تا ببینی لکنت،
    عاشقانه ترین لهجه هایست
    و چگونه لرزش لب های من
    دنیا را به حاشیه می برد
    اى کاش بعضى ها مى فهمیـدن که اگه واسـمـون مـهم بودن زیرِشون خـــــــط مى کشیدیم ، نه دورشون .....!
    از نطفگی بار آمدم

    با پوششی بی رنگ

    غفلتی مصیبت وار

    دست و پا گیر شدم/

    خیالاتم با ردایی سپید

    گوش به دامان تپش ها

    بیم های مادرم

    از دکتر های همسایه/

    نه سالگی

    تشک های خیس

    دردهای ماهیانه تا سال ها

    دبستان ، بالاتر

    آینده نگری خیابان های هیز

    ترس های خانوادگی

    فِلش های عواطف

    از هر سو

    سبزینه های استروژن بر روی لب ها

    تحقیر، نسبت های مردانه

    تیغ بر قامت گندمزار

    چهره ای نو

    نگاه های نفرت انگیز

    سلام های طمع/

    چرخش ساعت

    تحفه ای با گل ها و شیرینی ها

    عمری عقده های مردانه

    خالی ، یک شب

    عصمت پر درد سال ها/

    حال

    با تناسب های چهارتایی

    بی هیچ رخصتی ، حرمتی

    هم رنگ خاکستر سیگار

    خاموش، خاموش، خاموش
    بيخــــــــود منتظـــــــــر نبـــــــــاش....
    تــــــــو خــــ ـــودت رفتـــــــي......
    دیگـــــــــر بميـــــــرم از دلتنگــــــــي هـــــم..
    صدايـــــت نميکنــــــم برگــــــردي..
    حکایت من است
    حکایت آن اسباب بازی خراب
    که دارد,یکباره,همه ی
    ته مانده ی کوکش را
    با سر و صدای زیاد خالی می کند
    و پس از آن...دیگر
    ساکت خواهد شد,تا.... همیشه
    این;
    حکایت من است,
    حکایت ته مانده ی گریه هایم
    ته مانده ی جیغ هایم
    این است;حکایت نفس ها ی آخر بهانه گیری هایم
    و پس از آن یک عمر,باید سر قبر این روزهایم
    یاد کنند
    گریه هایم را
    جیغ هایم را
    بهانه هایم را.....
    به چه دردی میخورد پیشرفته ترین ساعت دنیا ؟

    وقتی که نه میتواند برود و نه برگردد !

    ثانیه های بی تو را ...
    نَفـَـسم بـَنـد آمـده

    ـهـمان نفسـی کـ

    تــا دیــروز

    زیــر گوشتــ مــدام

    تکــرا می کــرد « دوستتــ دارم . . . » !
    شیشۀ نازک احساس مرا دست نزن
    چِندشم می شود از لکۀ انگشت دروغ
    آنکه میگفت که احساس مرا می فهمد
    کو کجا رفت
    که احساس مرا خوب فروخت.
    دوست عزیز
    انسان های ساده را احمق فرض نکن؛
    باور کن آنها خودشان نخواستند که "هفت خط " باشند ...
    تـــــاوان حرفــــهایی که نمی تونی بـــــگی
    تــــــارهای سفیـــــــدیـه که
    یه شَبـــه لابلای موهــــــــات به وجــــود میــــــاد !
    حرفهـــــــایی هست،بدجور دل میشکنند!بدجور دل می سوزانند!

    بدجور خراب میکنند!

    حرفهایی از نزدیکترین کسانت!!

    از عزیزترین کسانت!

    گاهی دلت میخواهد ،نزدیک ترین ،آنقدر عزیز نبود!یا اگر بود ،

    ... کمی بیشـــتر ...

    حواسش ،به تاثیرِ حرفهایش بود
    من از این که تو خوشبختی...نه آرومم نه دلگیرم

    یه جوری زخم خوردم که...نه می مونم نه می میرم

    تمامِ آرزوم این بود...یه رویایی که شد دردم

    یه بارم نوبتِ ما شد...ببین چی آرزو کردم

    یه عمره با خودم می گم...خدا رو شکر خوشبخته

    خدا رو شکر خوشبختی...چقدر این گفتنش سخته

    نه این که تو نمی دونی...ولی این درد،بی رحمه

    یه چیزایی رو تو دنیا...فقط یک مرد می فهمه

    تمامِ روز می خندم...تمامِ شب یکی دیگَم

    من از حالَم به این مردم...دروغای بدی می گم
    نگاه بکن به چشمام نگاه بکن به چشمام

    بیا ببین که غرق عشقه

    نمیدونم کدوم دست نمیدونم کدوم دست

    واسم جدایی رو نوشته

    فکر تو رفتنو قلبو سوزندنو کار من انتظاره

    فقط نگو هرچی بوده تمومه دیگه آخر کاره

    تو دلم خواستن تو بودو تو قلب تو فقط فکر جدایی

    یه روز نیای میمیرم اونوقت نمیاد از من صدایی

    یه روز قلب خستم تنها پناه تو بود

    بیخیال ما شدی لابد یه چیزی کم بود

    من که همه هستیمو کردم فدای چشات

    لابد ازم میخوای که اینبار بیفتم به پات
    من دعا می کنم ؛
    تورا داشته باشم !
    تو دعا می کنی دیگر نباشم ....
    بیچاره خدا ... !!!
    سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ،
    سرها در گریبان است .
    کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را .
    نگه جز پیش پا را دید ، نتواند ،
    که ره تاریک و لغزان است
    برای آزمونِ عشق آماده نیستم!
    می شود تا سحرگاهان
    اصلاً پلک نزنی؟
    من فقط در شبِ چشمانِ تو
    خوابم نمی برد!
    چه عــمری گذشت تا باورمان شد آنچه که باد برد، خــود ما بودیم!
    امان از " ایــن نــیز بــگذرد " های پوچ...
    صدای قلب نیست
    صدای پای توست
    که شب ها در سینه ام می دوی
    کافی ست کمی خسته شوی
    کافی ست بایستی
    یادمان باشد که قصه ى کودکانمان را با “یکى بود یکى نبود” آغاز نکنیم،
    ازابتدا به آنها بیاموزیم که اگر یکى نباشد دیگرى هم نیست…
    برای من
    دوست داشتن
    آخرین دلیل دانایی است
    اما هوا همیشه آفتابی نیست
    عشق همیشه علامت رستگاری نیست
    و من گاهی اوقات مجبورم
    به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم
    چقدر خیالش آسوده است
    چقدر تحمل سکوتش طولانی ست
    چقدر ..
    کاش از قبل میدانستم
    به هر دلی که میرسی تمرین عاشقی میکنی
    کاش از قبل میدانستم
    اغوشت برای همه باز است
    کاش میدانستم
    با طعم بوسه ات زندگی کردن و
    با بوی تنت عاشقی
    وهم است و دیوانگی
    کاش با اهلش می بودی..
    کسی که به تو تنها تن بسپارد
    نه با من
    که دل سپرده ات بود

    این از انصاف به دور است

    کلاهت را قاضی کن!
    بگو از این پس

    با درد هایم چه کنم؟
    آدمــی کـه از یـه رابـطـه ی احـسـاسـی ِ طــولـانـی مـیــاد بـیـرون
    خـیـلـی خــطـرنــاکــه !!!
    چــون اون مـیــفـهـــمـه
    کـه مـیــشه یـــه چــیــزایـــی رو از دســت داد ،

    و نـــَـــمــــُـــرد . . . !
    گاهی آنقدر سردم
    که تمام رودهای جهان
    در چشم هایم یخ می بندد
    گاهی آنقدر گرم
    كه حتي
    پيش از آنكه بميرم
    هر آتشي مي تواند از گور من بلند شود
    هواشناسی در حال و هواي من سردرگم است
    و نمی فهمد
    تمام ابرها به فرمان منند
    وخورشيد فقط جهت چشم های من می چرخد
    این زن فکر می کند
    جهاني ست
    كه سرد و گرم روزگار را چشيده است !
    آدم های تنهــا

    از غــم خــداحــافظــی بیـــزارنــد !

    فقــط یک شـب بی ســر و صــدا چمــدان هایشــان را می بنــدنــد و

    میـــرونــد تا ...

    تنهــاتــر شــونــد !!!
    فرهنگ لغتها نیاز به ویرایش دارند ،
    برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست ، دلتنگی یعنی تو !
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا