سهراب1991
پسندها
169

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تصاوير ديدني از پارک هاي ملي منتخب از سراسر دنيا


    بــوی پــاییــز میـــــــدهد
    تابستانِ این روزهــا
    گویـا که شــــــــــهریـــور
    عـــا شــق شده است!
    سلام دوست خوبم.... ممنونم از لطف تون.
    سال هاست از بدو ورودم به اینجا امضام رو پرسپولیس گذاشتم و عکس توی پروفم رو هم به پرسپولیس... اما واقعیت امر اینه که دیگه هیچ تیم فوتبال ایرانی.. لیاقت هیچ هواداری رو نداره.. و لایق دفاع حتی نیست.. من فقط به احترام روزهای خوب گذشته ست که پرسپولیسی هستم و خواهم بود... به احترام فرشاد پیوس.. سیروس قایقران.. دایی.. عابدزاده.. استیلی.. باقری...شاهرودی.. میناوند.. خاکپور.. مایلی کهن.. مهدوی کیا.. گل محمدی و.... خیلی قدیمی های قبل تر پرسپولیس.... اون موقع پهلوان بودن نه قهرمان! پهلوانی زنده بود.. غیرت بود.. مردانگی بود.. اما حـــــــــــــالا... !!!!
    هیچی نگم بهتره.... :D:gol:
    گاهی اوقات ...
    آدم دلش یک آشپزخانه آرام
    یک لیوان چای
    و مادرش را می خواهد


    پس از سفر های بسیار و
    عبور از فراز و فرود امواج این دریای طوفان خیز
    بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم
    بادبان برچینم
    پارو وانهم
    سکان رها کنم
    به خلوت لنگرگاهت در آیم
    و در کنارت پهلو بگیرم
    آغوشت را بازیابم
    استواری امن زمین را
    زیر پای خویش




    مارگوت بیگل
    سپاس دوست گلم
    مرا یاد گوهری انداختی که از بهره اش بی بهرام
    :gol:


    اگر میخواهید زیبا باشید
    یک دقیقه مقابل آینه ،
    پنج دقیقه مقابل روحتان و
    پانزده دقیقه مقابل خداوند بایستید
    ادم ها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمی‌شوند،
    بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر می‌رسند.
    بچه‌ها هرگز مادرشان را زشت نمی‌دانند؛
    اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید،
    آنها را زیبا هم خواهید یافت.

    زیرا حس زیبا دیدن همان عشق است
    دیروز می توانست پایان زندگی من باشد.

    پس امروز که زنده ام معجزه ای از جانب خداوند است.

    در حقیقت دیدن هر روز معجزه ای از جانب اوست.

    خدایا تو را شاکرم به خاطر امروزم که به من عطا فرمودی.

    و به تو قول خواهم داد تا امروز را سرشار از زیبایی سازم.

    و آن را آنگونه که تو دوست داری بسازم...
    سهراب گفتی:" زیرباران باید رفت... چشمها را باید شست... جور دیگر باید دید "
    چشمها راشستم باز همان را دیدم
    جز دو رنگی و دروغ
    جز غم و غصه و تلخی هیچ به چشمم نرسید.
    پس چه شد آن همه توصیف قشنگت سهراب.
    دورهء تلخ فریب
    دورهء رنگ سیاهی ایست سهراب.
    دورهء این همه نامردی هاست.
    تو اگرمیدانستی! دل آسمان هم از دست بشر می گرید؟
    باز سر می دادی زیر باران باید رفت؟
    چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدي

    چه بغضها که در گلو رسوب شد نيامدي

    خليل آتشين سخن تبر به دوش بت شکن

    خداي ما دوباره سنگ و چوب شد نيامدي

    براي ما که دلشکسته ايم و خسته ايم نه

    ولي براي عده اي چه خوب شد نيامدي

    تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام ...

    دوباره صبح ? ظهر ? نه ! غروب شد نيامدي

    اللهم عجل لولیک الفرج



    [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا