شبــــــ را
تا صــــــبح
مهمان کوچه های بارانیــــــــ
خواهمـــــــ بود
و برگ برگ دفتر غمگینم را
در باران خواهم شستــــــــــ
آن گاه شعر تازهام را
ـ که شعر شعرهایم خواهد بود ـ
با دستهای شاعرانهی تو،
بر دفتری که خالی استـــــــــ
خواهم نوشتــــــ
ای نام تو تغزل دیرینمــــــ،
در باران!
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده استــــــ..