دکتر مهدیه
- عضویت
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
خوب دیگه باید فشرده بخونم
شاید هفته ای یه بار اون جمعه ها :دی
اونم فقط به خاطر دوستان خیلی عزیز
خودت چه میکنی درس میخونی یونی خوش میگذره ؟؟؟
خوب خوبم :دی
هنوز نه
تازه کار وب سایتم تموم شد هنوز نمره پروژه مو وارد نکردن
اما خدا بخواد از شنبه شروع میکنم :دی
خیلی خوشحال شدم هستی خدا میدونه دیگه دوباره کی بیام باشگاه :دیدر کلبه ی ما رونق اگر نیست صفا هست
آنجا که صفا هست در آن نور خدا هست
سلام خانوم احوال شما بجه کجایی
به به دکتر مهدیه عزیز
خوشحالم هستی وباز میبنمت
[IMG]
سلام مهدیه عزیز خوبی؟خوشی ؟
اینقده دلم برات تنگ شده
....
خبرایی به گوشم رسیده از یک خبرگزاری بین المللی
////////////// مزدوج شده
اول شنیدم مث تو اینجوری شدم
بعد که فهمیدم با کی اینجوری شدم
وتا الان کلا اینجوریم
کلک نکنه خودت خبر داشتی واسه همین اعصاب معصابت خراب بود
آره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اعتراف کن ناقلا
خوفی عشقم
اینارو واسه تو اوردم بخولیشون
نوش جونت
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم
عمر بگذشت و نديدم رخ يارم چه کنم
چشم آلوده کجا ديدن دلدار کجا
چشم ديدار رخ دوست ندارم چه کنم
[IMG][IMG]شنیدم که: چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ ، تنها نشیند به موجی
رَود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزلها بمیرد
گروهی برآنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم ، آنجا شتابد
که از مرگ ، غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی زآغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد...مرا کسی نساخت خدا ساخت
نه آنچنان که کسی می خواست
که من کسی نداشتم
کسم خدا بود کس بی کسان
او بود که مرا ساخت آن چنان که خودش خواست
نه از من پرسید و نه از آن من دیگرم
من یک گل بی صاحب بودم
مرا از روح خود درآن دمید
و برروی خاک و در زیر آفتاب تنها رهایم کرد
” مرا به خودم واگذاشت “
کاش شـــایدی نبــــود ...... !!!!
این زن چهار پا داشت!
شمـــا عاشــــق چه غذایی هستیـــد؟؟شاید مریض باشید!!
اینجا انگار آدم تو شربت سن ایچ
یعنی تو بنوش دیگه درسته؟؟
خب
باشه بابا
چه خبره
خو دیگه
بسه
قبول
یه بار بگی میگیرم قضیه روسلام عزیز دلم
خوبی مهدیه جان
کاش زودتر تهدیدت میکردم
خلاصه دیگه خودت میدونی
بسلامتی!!!
حالا چیکار میکنی شبا
هزار خواهش و آیا
هزار پرسش و اما
هزار چون و هزاران چرای بی زیرا
هزار بود و نبود
هزار شاید و باید
هزار باد و مباد
هزار کار نکرده
هزار کاش و اگر
هزار بار نبرده
هزار پوک و مگر
هزار بار همیشه
هزار بار هنوز ...
مگر تو ای همه هرگز
مگر تو ای همه هیچ
مگر تو نقطه پایان
بر این هزار خط ناتمام بگذاری
مگر تو ای دم آخر
در این میانه تو
سنگ تمام بگذاری
از : قیصر امین پور
سلام ...... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
