.:ارمیا:.
پسندها
3,649

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چه ملحقاتی!!! post areas!! :cool:

    کلاً به هیچ areaیی رحم نکردما...حتّی به مهندسی شیمی!!!!! مهندسی شیمی؟؟؟!!!!:surprised::eek::surprised::eek:
    سال به دوازده ماه در خانه خدا نمی آمد. خودش می گفت. نه نمازی، نه روزه ای و نه هیچ جیز دیگر!

    امّا آن طنابی که او را به خدا وصل کرد، چفیه ی یک شهید بود!
    .
    .
    .
    الان من خواب محمّد را دیدم. گفت:

    مادر، به پدر سلام برسان و بگو؛ این چفیه هدیه من به مرتضی است. یک وقت دل این پسر را نشکنی! با چفیه ی من آشتی کرده با خدا...

    چفیه-حسین قدیانی-اردیبهشت 89



    شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره
    تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره
    خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو
    از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو

    خدا میدونه تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری
    خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری
    خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده
    نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده
    خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی
    فقط باید تو با یادش .. توی هر لحظه همراشی
    سلام
    به نظر شما در نگاه شهید آوینی چه چیزی وجود داره، که آنقدر گیراست ( حداقل برای من اینطوریه)
    به نظر شما چشمان شهید آوینی چه جوری می دیدند!؟
    بله درست نوشتین :smile:ممنون که درخواستمو قبول کردین :gol:


    ما انسانها بارها دعاي تكراري مي كنيم و اجابت نمي شودو مي گوييم خدايا چرا؟؟؟


    و بارها گناهان تكراري انجام مي دهيم و يكبار هم به خودمون نمي گوييم چرا؟؟؟
    سلام
    عزیز من ناراحت نشدم نیازی به عذر خواهیی نبود نیست
    میدونم منظورتون چی بوده:gol::gol::gol:
    :gol::gol::gol:
    ---------------
    زیارت

    مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
    از جادة سه‌شنبه شب قم شروع شد

    آیینه خیره شد به من و من به‌ آیینه
    آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد

    خورشید ذره‌بین به تماشای من گرفت
    آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد

    وقتی نسیم آه من از شیشه‌ها گذشت
    بی‌تابی مزارع گندم شروع شد

    موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
    دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد

    از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
    از ربنای رکعت دوم شروع شد

    در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
    تا گفتم السلام علیکم ... شروع شد

    -------------------

    آنچه را عقل به یک عمر بدست آوردست / دل به یک لحظه کوتاه به هم میریزد (گریه های امپراطور)
    .
    .
    .

    باید گاهی سکوت کنیم!!

    شاید خدا هم حرفی برای گفتن داشته باشد ... :gol:
    :D
    اومدم بگم سرم شلوغه !!با اینکه کم میام باشگاه ولی باحالی تو از یادم نمیرهههههههه:redface:
    سلام
    خوبید؟
    چرا تعجب کردیدددد؟؟؟
    واقعا باهاتون همدردی می کنیم ، خدا به هممون صبر بده، به خصوص اونایی که پروژه دارند ،
    گذشته از شوخی ، انشالله که موفق باشید ، اگه کمکی از دستم بر میاد ، امر بفرمایید ، کوتاهی نخواهم کرد
    چشمت بی بلا خانم مهندس.
    برو به کارت برس.
    اینجوری نگو دوستم.
    :gol::gol::gol::gol::gol:
    همینو بگو.نمیذارن نفس راحت بکشیم.همش استرس!!!!!!!!
    شومام واس ما دعا کن نداخانووووووووووووووم.:redface:
    خداروشکر که خوبه.
    24به سلامتی ایشالا!!!!!
    ما 24 ام.البته قبلش امتحانای کارگاهو آمایشگاه و از این چرت و پرتا داریم!!!!!
    سلااااااااااااااااااام.میسی خوبم.تو خوبی دوستم؟
    حال مهشید خوبه؟
    این شبها به همه چیز اندیشه میشود
    تاریکی
    پایان جهان
    مرگ
    جز به وصال
    جز به آدینه ای که مزین به ظهور باشد
    اللهمعجل لولیک الفرج
    به یاد مردان بی ادعایی که شب یلدا طولانی ترین شب عملیاتشون بود...




    شب یلدات مبارک ارمیا جان

    [IMG]




    .
    .
    .
    میخواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم
    که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی
    یادت نمیرود باید عاشقی کنی
    کاش من اینگونه عاشق بودم .....

    ای کاش ...
    محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی
    روی گل شما به سرخی انار
    شب شما به شیرینی هندوانه
    خندتون مانند پسته
    و عمرتون به بلندی یلدا
    شب یلدا مبارک
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا