من یک زنم ...بــــــــدان ..."حــــــوای" کسی نـــــمی شــوم که به "هــــــوای" دیگری برود...
تنهایی ام را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد...
یک بار ،
یک بار
و فقط یک بار می توان عاشق شد …
عاشق زن ، عاشق مرد ، عاشق اندیشه ، عاشق وطن ، عاشق خدا ، عاشق عشق …
یک بار و فقط یک بار … بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست !
و به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تیز دوید ، سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه ، سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز، سالهاست که در گوش من آرام، آرام
خش خش گام تو تکرارکنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم :
که چرا خانه ی کوچک ما سیب نداشت