### سوالات، درخواستها و مشكلات خود را درمورد زبان انگليسی اينجا مطرح كنيد ###

smooth criminal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:D

پس نتیجه این میشه که مترجمی آسون تر و کاربردی تره. نه؟!
ببین من از سال 89 کلاس زبان میرم برای مکالمه. می خوام کارشناسی زبان بخونم که بعدش گاهی کار ترجمه انجام بدم و کار تور و لیدری و این چیزا! با این وجود همون مترجمی به درد میخوره دیگه. نه؟!

یه سوال دیگه هم دارم! :D ... برای زبان کدوم دانشگاه ها بهترینن؟! یا اینکه فرقی نداره؟! :huh:
مترجمی آسون نیست!
ولی میشه گفت که کاربردی تره
البته به نظر من مهم تر از همه اینه تو خودت چقدر تلاش کنی
چون تو بخوای رشته گلدوزی هم بری (!!!!!) اگه توش خوب تلاش کنی حتما نتیجه میگیری ( تکبیر :دی)
ولی واقعا اگه یکم تلاش کنی، مترجمی فوق العادست
خیلی کارار میتونی از این طریق انجام بدی
اگه یکمی هم پارتی داشته باشی ( :) ) و بری تو صدا و سیما، دیگه خعلی خوب میشه
دیگه بقیه سوال هارو به همکار خوبم واگذار میکنم :دی
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
:D

پس نتیجه این میشه که مترجمی آسون تر و کاربردی تره. نه؟!
ببین من از سال 89 کلاس زبان میرم برای مکالمه. می خوام کارشناسی زبان بخونم که بعدش گاهی کار ترجمه انجام بدم و کار تور و لیدری و این چیزا! با این وجود همون مترجمی به درد میخوره دیگه. نه؟!

یه سوال دیگه هم دارم! :D ... برای زبان کدوم دانشگاه ها بهترینن؟! یا اینکه فرقی نداره؟! :huh:

نه به هیچ وجه!! من نگفتم مترجمی آسونتره...اتفاقا وحشتناک کار می بره ولی از ادبیات آسونتره...همش باید ترجمه کنی و وقت بزاری

دبیری از همه آسونتره

برای بازار کار هم ، مترجمی خیلی بهتره...دبیری همش دردسره

هر دانشگاهی میری برو فقط دانشگاه آزاد نرو..تلف کردن پول و انرژیه

100 درصد دانشگاه های سراسری معتبرترن...حالا هستن بعضی از دانشگاه های آزاد که خوب باشن اما خیلی کم هستن

اینو از یه آدم واردتر بپرسید بهتره من زیاد نمیدونم!!:redface:
 

iceeeeeeee

عضو جدید
با سلام و عرض خسته نباشی .

لطفاً در ترجمه این دو داستان به من راهنمایی کنید و هر جا که اشتباه معنی کردم لطفاً ترجمه درستش را برام بنویسید. در ضمن هر جا که با علامت ....... مشخص کردم یعنی اینکه نتونستم معنی کنم . ممنوم میشم که راهنماییم کنید.

داستان اول

http://upload7.ir/images/29430092516429119443.jpg

هلن با خواهرش مری زندگی میکرد . هر دوی آنها حدود هفتاد و پنج ساله بودند و هیچیک از آنها هرگز ازدواج نکرده بودند و آنها یک ماشین قدیمی کوچکی داشتند و وقتیکه آنها می خواستند یک جایی بروند ................................ ، مری همیشه رانندگی میکرد به خاطر اینکه چشم ماری از خواهرش بهتر بود (می دید)

تعطیلات آخر هفته آنها به یک شهر بزرگ رانندگی کردند (رفتند) تا به یک چیزهایی که آنها راجع به آن در روزنامه خواندند نگاه کنند . هیچیک از آنها قیلاً به به آن شهر نرفته بودند .

آنها در طول (امتداد ) ترافیک سنگین در حال رانندگی بودند وقتیکه آنها به جهت راست داخل یک خیابان می پیچیدند که ماشینها مجاز نبودند به داخل خیابان بروند. در آنجا یک مامور پلیس بود و اون سوتش را به صدا در آورد اما مری توقف نکرد بنابراین مامور پلیس سوار موتورش شد و به دنبال آنها رفت . بعد او به آنها دستور داد که بایستند ، مامور پلیس گفت ، شما صدای زدن سوت مرا نشنیده اید ؟ بله ما شنیدیم . مری .................. اما مادرمون به ما گفت زمانیکه مردی برای ما سوت میزنه توقف نکنید (نایستید)

داستان دوم

http://upload7.ir/images/23684068248306169946.jpg

در انگلیس هیچکی زیر سن 18 سال مجاز نبود در یک بار عمومی نوشیدنی (مشروب) بخورد . آقای تامسون اغلب عادت داره بره به یک بار (مشروب فروشی) نزدیک خانه اش ، اما او هرگز پسرش تام را نمی برد ، چون اون خیلی جوان بود .

بعد زمانیکه تام جشن تولد هیجدهمین سالش را داشت می گرفت ، آقای تامسون برای اولین بار او را به بار همیشگی اش برد . اونها برای نیم ساعت نوشیدنی خوردند و بعد آقای تامسون به پسرش گفت ، تام ، الام میخوام یک درس مفیدی بهت بدم.

تو باید همیشه مراقب باشی خیلی زیاد نخوری . ............................. ؟ ...................... ، تو به اندازه کافی خوردی و باید بری خونه . تام گفت : اما پدر ، من فقط میتونم یک نور (چراغ) را در انتهای بار ببینم.

در ضمن جمله ای که با رنگ قرمز مشخص کردم اگر ترجمه اش مشکل داره لطفاً تصحیح کنید . ممنونم:gol::gol::gol:
 

Parisa R

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با سلام و عرض خسته نباشی .

لطفاً در ترجمه این دو داستان به من راهنمایی کنید و هر جا که اشتباه معنی کردم لطفاً ترجمه درستش را برام بنویسید. در ضمن هر جا که با علامت ....... مشخص کردم یعنی اینکه نتونستم معنی کنم . ممنوم میشم که راهنماییم کنید.

داستان اول

http://upload7.ir/images/29430092516429119443.jpg

هلن با خواهرش مری زندگی میکرد . هر دوی آنها حدود هفتاد و پنج ساله بودند و هیچیک از آنها هرگز ازدواج نکرده بودند و آنها یک ماشین قدیمی کوچکی داشتند و وقتیکه آنها می خواستند یک جایی بروند ، که خیلی به ندرت هم این کار را می کردند ، مری همیشه رانندگی میکرد به خاطر اینکه چشم ماری از خواهرش بهتر بود (می دید)

تعطیلات آخر هفته آنها به یک شهر بزرگ رانندگی کردند (رفتند) تا به یک چیزهایی که آنها راجع به آن در روزنامه خواندند نگاه کنند . هیچیک از آنها قیلاً به به آن شهر نرفته بودند .

وقتی در ترافیک سنگین در حال رانندگی بودند به سمت راست و داخل خیابانی پیچیدند که ماشین ها اجازه ورود به آن را نداشتند. در آنجا یک مامور پلیس بود و اون سوتش را به صدا در آورد اما مری توقف نکرد بنابراین مامور پلیس سوار موتورش شد و به دنبال آنها رفت . بعد او به آنها دستور داد که بایستند ، مامور پلیس گفت ، شما صدای زدن سوت مرا نشنیده اید ؟ مری تایید کرد و گفت بله شنیدیم. اما مادرمون به ما گفت زمانیکه مردی برای ما سوت میزنه توقف نکنید (نایستید) .

داستان دوم

http://upload7.ir/images/23684068248306169946.jpg

در انگلیس هیچکی زیر سن 18 سال مجاز نبود در یک بار عمومی نوشیدنی (مشروب) بخورد . آقای تامسون اغلب عادت داره بره به یک بار (مشروب فروشی) نزدیک خانه اش ، اما او هرگز پسرش تام را نمی برد ، چون اون خیلی جوان بود .

بعد زمانیکه تام جشن تولد هیجدهمین سالش را داشت می گرفت ، آقای تامسون برای اولین بار او را به بار همیشگی اش برد . اونها برای نیم ساعت نوشیدنی خوردند و بعد آقای تامسون به پسرش گفت ، تام ، الام میخوام یک درس مفیدی بهت بدم.

تو باید همیشه مراقب باشی خیلی زیاد نخوری . و از کجا بدانی که به اندازه کافی خورده ای ؟ خوب، من به تو می گویم. آن دو چراغ انتهای بار را می بینی؟ وقتی به نظر رسید که دارند چهار تا می شوند ، تو به اندازه کافی خوردی و باید بری خونه . تام گفت : اما پدر ، من فقط میتونم یک نور (چراغ) را در انتهای بار ببینم.

در ضمن جمله ای که با رنگ قرمز مشخص کردم اگر ترجمه اش مشکل داره لطفاً تصحیح کنید . ترجمه اون جمله کلمه به کلمه است و زیاد دلنشین نیست ولی درسته
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مترجمی آسون نیست!
ولی میشه گفت که کاربردی تره
البته به نظر من مهم تر از همه اینه تو خودت چقدر تلاش کنی
چون تو بخوای رشته گلدوزی هم بری (!!!!!) اگه توش خوب تلاش کنی حتما نتیجه میگیری ( تکبیر :دی)
ولی واقعا اگه یکم تلاش کنی، مترجمی فوق العادست
خیلی کارار میتونی از این طریق انجام بدی
اگه یکمی هم پارتی داشته باشی ( :) ) و بری تو صدا و سیما، دیگه خعلی خوب میشه
دیگه بقیه سوال هارو به همکار خوبم واگذار میکنم :دی
من می خوام برم تو کار لیدری. چون توی شهری که زندگی میکنم بدرد میخوره:D
واسه این آشنا دارم ولی برای صدا و سیما نه :D
نه به هیچ وجه!! من نگفتم مترجمی آسونتره...اتفاقا وحشتناک کار می بره ولی از ادبیات آسونتره...همش باید ترجمه کنی و وقت بزاری
دبیری از همه آسونتره
برای بازار کار هم ، مترجمی خیلی بهتره...دبیری همش دردسره
هر دانشگاهی میری برو فقط دانشگاه آزاد نرو..تلف کردن پول و انرژیه
100 درصد دانشگاه های سراسری معتبرترن...حالا هستن بعضی از دانشگاه های آزاد که خوب باشن اما خیلی کم هستن
اینو از یه آدم واردتر بپرسید بهتره من زیاد نمیدونم!!:redface:

خب من کاری به کار بردنش ندارم. برام کاربردی بودنش مهمه :D

باشه ممنون :gol:
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
آیا برای این فایلهای سطح بندی شده مرجعی وجود داره که همه رو بتونم یه جا خریداری کنم؟
تاپیک: زبان انگليسی و مكالمه را با شنیدن یاد بگیريد

ممنون میشم اگه راهنمایی کنید

سلام

فکر کنم اگه از طریق لینک زیر با خودشون تماس بگیرید و ازشون بپرسید بهتر میتونن راهنمایی تون کنن

http://blog.salamzaban.com/contact-us

چون لینکاش بصورت تک تک آپلود شده، با دانلودش مشکل دارید؟! میخواین همه رو بصورت یکجا دانلود کنید؟!
 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
سلام

فکر کنم اگه از طریق لینک زیر با خودشون تماس بگیرید و ازشون بپرسید بهتر میتونن راهنمایی تون کنن

http://blog.salamzaban.com/contact-us

چون لینکاش بصورت تک تک آپلود شده، با دانلودش مشکل دارید؟! میخواین همه رو بصورت یکجا دانلود کنید؟!
ممنونم. آره دوست دارم یک جا خریداری کنمشون ... دانلود وقت می بره
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان من یه مقاله دارم میخواستم اگه ممکنه برام ترجمه کنین ممنون میشم ...تا هفته دیگه باید تحویل بدم خیلی کار دارم نمیتونم خودم بشینم ترجمه
تخصصی رشته خودم هست
از خجالتش در میام
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
دوستان من یه مقاله دارم میخواستم اگه ممکنه برام ترجمه کنین ممنون میشم ...تا هفته دیگه باید تحویل بدم خیلی کار دارم نمیتونم خودم بشینم ترجمه
تخصصی رشته خودم هست
از خجالتش در میام

سلام

میتونید تو انجمن بذارید یا نه؟

اگه میتونید همین جا بذارید تا اگه دوستان کسی میتونه براتون ترجمه کنه;)
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
Persia1
با تشکر از شما
ممنون میشم
 

پیوست ها

  • QC-FCC.pdf
    2.9 مگایابت · بازدیدها: 0

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان من یه مقاله دارم میخواستم اگه ممکنه برام ترجمه کنین ممنون میشم ...تا هفته دیگه باید تحویل بدم خیلی کار دارم نمیتونم خودم بشینم ترجمه
تخصصی رشته خودم هست
از خجالتش در میام


سلام

میتونید تو انجمن بذارید یا نه؟

اگه میتونید همین جا بذارید تا اگه دوستان کسی میتونه براتون ترجمه کنه;)

Persia1
با تشکر از شما
ممنون میشم

دخترا و پسرا کمک نمیکنین ؟؟؟
زودتر لطفا
 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دخترا و پسرا کمک نمیکنین ؟؟؟
زودتر لطفا
شما ماشالا یه مقاله IEEE چهارده صفحه ای به عنوان تکلیف شب گذاشتید، انتظار دارید زود هم ترجمه بشه!
من که اگه میخواستم چنین مقاله ای رو ترجمه کنم، میرفتم خودم یه مقاله IEEE سابمیت میکردم!:D
به نظر من شما خودتون دست به کار شید اگه جایی توی ترجمه گیر کردید از دوستان کمک بگیرید، فکر نمیکنم کسی واستون این حجم متن رو ترجمه کنه.
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما ماشالا یه مقاله IEEE چهارده صفحه ای به عنوان تکلیف شب گذاشتید، انتظار دارید زود هم ترجمه بشه!
من که اگه میخواستم چنین مقاله ای رو ترجمه کنم، میرفتم خودم یه مقاله IEEE سابمیت میکردم!:D
به نظر من شما خودتون دست به کار شید اگه جایی توی ترجمه گیر کردید از دوستان کمک بگیرید، فکر نمیکنم کسی واستون این حجم متن رو ترجمه کنه.
:(
من خیلی امیدوار بودم
 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام

having در این متن چه معنی را میده .

having parked the car, she went shopping.

:)
این جمله در واقع past perfect بوده و نویسنده فعل have رو به شکل gerund نوشته تا بشه اون رو اول جمله و بدون فاعل استفاده کرد. جمله اصلی در واقع اینجوری بوده:
She had parked the car ...

و اگه بخوایم این جمله رو ترجمه کنیم:
او بعد از پارک کردن ماشین، به خرید رفت.
 

iceeeeeeee

عضو جدید
این جمله در واقع past perfect بوده و نویسنده فعل have رو به شکل gerund نوشته تا بشه اون رو اول جمله و بدون فاعل استفاده کرد. جمله اصلی در واقع اینجوری بوده:
She had parked the car ...

و اگه بخوایم این جمله رو ترجمه کنیم:
او بعد از پارک کردن ماشین، به خرید رفت.

از پاسخ خوبتون ممنونم . توضیح خوب و کاملی بود .
این جمله ای که نوشتم مریوط به مصدر بود که اگر بین جمله اول و فعل جمله دوم یک فاصله زمانی وجود داشته باشد. مثال

she parked the car.she went shopping

درا ین حالت برای پیوند دو جمله فعل جمله او را تبدیل به صفت فاعل کامل می کنیم ک ساختمان آن بدین شکل است.

Have + ing+ p.p

having parked the car , she went shopping

فقط یک سوال برام ایجاد شده که اینکه Having اگر در اول جمله ای بیاد آیا معنی و بعد را میده یا اینکه معانی دیگه ای هم داره؟ اگر معنی دیگه ای هم میده لطفاً برام بنویسید. ممنون میشم.
 

smooth criminal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط یک سوال برام ایجاد شده که اینکه Having اگر در اول جمله ای بیاد آیا معنی و بعد را میده یا اینکه معانی دیگه ای هم داره؟ اگر معنی دیگه ای هم میده لطفاً برام بنویسید. ممنون میشم.
نه اصلا اینطور نیست!
ببینید، اینکه مهران معنی کرد، تو زبان محاوره خودمون بود
و لزوما معنیش این نیست که Having معنی بعد رو بده
Having به تنهایی هیچ وقت معنی " بعد " رو نمیده، باید ببینیم که جمله بعدیش چی هست ...
مثل این جا : Having Done ... ، اینجا میتونیم به زبان محاوره معنیش کینم بعد از اینکه کاراش را انجام داد ...
و لزوما نیازی نیست که از کلمه " بعد استفاده کنیم...
 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
از پاسخ خوبتون ممنونم . توضیح خوب و کاملی بود .
این جمله ای که نوشتم مریوط به مصدر بود که اگر بین جمله اول و فعل جمله دوم یک فاصله زمانی وجود داشته باشد. مثال

she parked the car.she went shopping

درا ین حالت برای پیوند دو جمله فعل جمله او را تبدیل به صفت فاعل کامل می کنیم ک ساختمان آن بدین شکل است.

Have + ing+ p.p

having parked the car , she went shopping

فقط یک سوال برام ایجاد شده که اینکه Having اگر در اول جمله ای بیاد آیا معنی و بعد را میده یا اینکه معانی دیگه ای هم داره؟ اگر معنی دیگه ای هم میده لطفاً برام بنویسید. ممنون میشم.
ترجمه من تحت‌الفظی نبود، اما دقت کنید من و بعد ترجمه نکردم، نوشتم:

او بعد
از پارک کردن ماشین، به خرید رفت.​

اما بله، همیشه از نظر گرامری جمله دوم بعد از جمله اول انجام میشه. (همونطور که خودتون هم نوشتید «بین جمله اول و فعل جمله دوم یک فاصله زمانی معین وجود داشته باشد»)
 
آخرین ویرایش:

ezez

عضو جدید
سلام دوست عزیز
من فرم ورود به ارشد بدون آزمون (استعدادهای درخشان) دانشگاه شیراز رو برای رشته ی ادبیات انگلیسی پر کردم و تقریبا 15 روز دیگه اگه با درخواستم موافقت بشه مصاحبه دارم. کسی می دونه چه جور سوالایی قراره پرسیده بشه. سوالا همه درسی هستند؟ اصلا روند مصاحبه چه جوریه؟ تو این فرصت کم من چه آمادگی ای می تونم پیدا کنم؟ لطفا اگه اطلاعاتی دارید خواهش می کنم کمک کنید مسئله خیلی خیلی حیاتیه برام.
 

robat43

اخراجی موقت
علت اينکه بعضي ها مي روند سراغ لهجه امريکن و بعضي ها مي روند سراغ بريتيش غير از راحت بودن امريکن چيه؟
منظورم اينه که لهجه امريکن مختص چه افرادي هست و لهجه بريتيش مختص چ افرادي؟
براي تحصيلات يا کاردر اکثر کشورها کدام لهجه استفاده مي شه؟
فيلمها يا مطالب رسمي و اخبار بيشتر به کدام لهجه دردنيااست؟
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
علت اينکه بعضي ها مي روند سراغ لهجه امريکن و بعضي ها مي روند سراغ بريتيش غير از راحت بودن امريکن چيه؟
منظورم اينه که لهجه امريکن مختص چه افرادي هست و لهجه بريتيش مختص چ افرادي؟
براي تحصيلات يا کاردر اکثر کشورها کدام لهجه استفاده مي شه؟
فيلمها يا مطالب رسمي و اخبار بيشتر به کدام لهجه دردنيااست؟

سلام

در مورد ما که تو ایران هستیم هر کدومو دوست داشته باشید میتونید انتخاب کنید

امریکن برای ادماییه که تو امریکا زندگی میکنن و بریتیش برای کسانی که تو انگلستان زندگی می کنند

بستگی به کشوری داره که میخواید برای ادامه تحصیل به اونجا برید

فیلم ها تا اونجایی که من دیدم بیشتر لهجه ی امریکایی داره و اخبار هم بستگی به کانال و شبکه اش داره مثلا سی ان ان امریکن هست و بی بی سی بریتیش هست
 

iceeeeeeee

عضو جدید
با سلام و عرض خسته نباشی .

لطفاً در ترجمه این دو داستان به من راهنمایی کنید و هر جا که اشتباه معنی کردم لطفاً ترجمه درستش را برام بنویسید. در ضمن هر جا که با علامت ....... مشخص کردم یعنی اینکه نتونستم معنی کنم . ممنوم میشم که راهنماییم کنید.

داستان اول

http://upload7.ir/images/11249468353156695241.jpg

آقا و خانم دیویس 4 فرزند داشتند . روز یکشنبه خانم دیویس به همسرش گفت ، بچه ها امروز هیچ درسی نگرفته اند و شما هم که بیکار هستید.

در پارک یک شهربازیه . بیا همه بریم. شوهرش راجع به این موضوع مشکوک بود . من قصد دارم یک کاری را تموم کنم : او گفت . اوه ، موضوع را فراموش کن و به شهر بازی بریم! همسرش گفت : بنابراین آقا و خانم دیویس بچه ها را به شهربازی برد.


آقای دیویس چهل و پنج سال داشت ، اما اون (پدر) بیشتر از بچه ها در شهر بازی لذت می برد . ............................... ، او خیلی شیرینجات و بادام خورد . یکی از بچه ها به مادرش گفت : رفتار پدر درست مثل یک بچه کوچیکه ، مگه نه مامان ؟ خانم دیویس ................................... ، و اون جواب داد : او بدتر از یک بچه کوچیکه ، ماری ، چون اون پول خودش را پرداخت کرد.

داستان دوم

http://upload7.ir/images/61541391252271676145.jpg

آقای جونز ماه گذشته یک چیزهایی از فروشگاه خریده بود . و بعد چند روز قبل صورتحساب دریافت کرد و اون فکر کرد که در آنجا یک اشتباهی در آن شده است و بنابراین اون به فروشگاه تلفن کرد و خواست با قسمته صورتحساب صحبت کنه.

.................................. ، .................................. ، آقای جونز جواب داد ، اون اسم های هریک از افرادی که در آنجا کار می کردند را نمی دانست .


اون برای چند ثانیه چیزی را نشنید ، و بعد به اپراتور گفت ، سلام ، شما می خواستید با یک کسی در قسمت صورتحساب ها صحبت کنید ، مگه نه؟ بله ، درسته ، و آقای جونز جواب داد . آیا شما دوست دارید با آقای هنکینسون صحبت بکنید ؟ اپراتور گفت . بله و ................. ، آقای جونز صبورانه گفت : اون مهم نیست که با چه کسی صحبت بکنم ؟ متاسفم ، اپراتور جواب داد : اما امروز آقای هنکینسون نیست .

در ضمن جمله ای که با رنگ قرمز مشخص کردم اگر ترجمه اش مشکل داره لطفاً تصحیح کنید . ممنونم
 

Pure Liveliness

عضو جدید

سلام قرمز ها تصحیح شده یا جواب جای خالی ها هستن.جایی هم که مورد نداشته مشکی شده.
داستان اول

http://upload7.ir/images/11249468353156695241.jpg

آقا و خانم دیویس 4 فرزند داشتند . روز یکشنبه خانم دیویس به همسرش گفت ، بچه ها امروز هیچ درسی یاد نگرفته اند و شما هم که بیکار هستید.

در پارک یک شهربازیه . بیا همه باهم بریم. شوهرش راجع به این موضوع دودل(دو به شک)بود . من قصد دارم یک کاری را تموم کنم : او گفت . اوه ، موضوع را فراموش کن و به شهر بازی بریم! همسرش گفت : بنابراین آقا و خانم دیویس بچه ها را به شهربازی برد.


آقای دیویس چهل و پنج سال داشت ، اما اون (پدر) بیشتر از بچه ها در شهر بازی لذت می برد . اون از یک وسیله به سمت یک وسیله ی (بازی )دیگر در شهر بازی با عجله میشتافت ، او خیلی شیرینجات و بادام خورد . یکی از بچه ها به مادرش گفت : رفتار پدر درست مثل یک بچه کوچیکه ، مگه نه مامان ؟ خانم دیویس که تا اون موقع از دنبال کردن شوهرش (دنبال شوهرش رفتن) این ور و اون ور(در اطراف) خسته شده بود جواب داد: و اون جواب داد : او بدتر از یک بچه کوچیکه ، ماری ، چون اون پول خودشو (برای پرداخت بلیت )داره .

داستان دوم

http://upload7.ir/images/61541391252271676145.jpg

آقای جونز ماه گذشته یک چیزهایی از فروشگاه خریده بود . و بعد چند روز قبل که صورتحساب رو دریافت کرد. فکر کرد که در آن یک اشتباهی وجود داره و بنابراین اون به فروشگاه تلفن کرد و خواست با قسمته صورتحساب صحبت کنه.

.شما میخواهید با چه کسی در قسمت صورتحساب صحبت کنید؟اپراتور تلفن گفت ،واسم فرقی نمیکنه ، آقای جونز جواب داد ، اون اسم هیچیک از افرادی که در آنجا کار می کردند را نمی دانست .


اون برای چند ثانیه چیزی را نشنید ، و بعد به اپراتور گفت ، سلام ، شما می خواستید با یک کسی در قسمت صورتحساب ها صحبت کنید ، مگه نه؟ بله ، درسته آقای جونز جواب داد . آیا شما دوست دارید با آقای هنکینسون صحبت بکنید ؟ اپراتور گفت . بله این کاملاخوبه، آقای جونز صبورانه گفت : مهم نیست که با چه کسی صحبت بکنم متاسفم ، اپراتور جواب داد : اما امروز آقای هنکینسون اینجا نیست .

 

سیّد

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درباره تعیین سطح ایلتس افرینش سوال دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟

درباره تعیین سطح ایلتس افرینش سوال دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟

کسی تو تعیین سطح مرکز افرینش شرکت کرده ، بخش listining درباره چیه و به سطح یه نواموز نزدیکه ؟؟؟ می خوام کم نیارم :cool:
 

nafis...

مدیر بازنشسته
سلام دوستان شما این جمله رو چی معنی می کنید
Web service selection refers to choosing appropriate component service to be invoked for each abstract task to form an optimal composite service according to users’ requirements.​
 

Parisa R

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من کل داستانها رو چک کردم، هر جا به نظرم اشکالی بود رو تغییر دادم با قرمز نوشتم...

2 تا نکته مهم رو بهت بگم:

1- نقل قول ها رو که ترجمه می کنی بهتره "او گفت" را بذاری اول جمله
2- خیلی لازم نیست تو همه جمله ها از "او" استفاده کنی چون تو فارسی با صرف فعل مفهوم مشخص میشه



داستان اول


آقا و خانم دیویس 4 فرزند داشتند . روز یکشنبه خانم دیویس به همسرش گفت ، بچه ها امروز هیچ درسی ندارند و شما هم که بیکار هستید.

در پارک یک شهربازیه . بیا همگی بریم. شوهرش دودل بود و گفت: می خواهم یک کاری را تموم کنم . همسرش گفت: فراموشش کن و بیا به شهر بازی بریم! بنابراین آقا و خانم دیویس بچه ها را به شهربازی بردند.


آقای دیویس چهل و پنج سال داشت ، اما بیشتر از بچه ها در شهر بازی لذت می برد و از یک وسیله بازی به طرف وسیله بعدی می دوید و مقدار زیادی آبنبات و آجیل می خورد. یکی از بچه ها به مادرش گفت : رفتار پدر درست مثل یک بچه کوچیکه ، مگه نه مامان ؟ خانم دیویس که از دنبال کردن شوهرش تا آن زمان کاملا خسته شده بود جواب داد : ماری، او بدتر از یک بچه کوچیکه ، چون برای خودش پول هم دارد.

داستان دوم


آقای جونز ماه گذشته یک چیزهایی از یک فروشگاه بزرگ خرید و وقتی چند روز قبل صورتحساب را دریافت کرد، فکر کرد که یک اشتباهی در آن پیش آمده و بنابراین به فروشگاه تلفن کرد و خواست با قسمت حسابداری صحبت کنه.

اپراتور تلفن پرسید: با چه کسی می خواهید در بخش حسابداری صحبت کنید؟، آقای جونز جواب داد:"برای من فرقی نمیکنه"چون اسم هیچکدام از افرادی که آنجا کار می کردند را نمی دانست .


اون برای چند ثانیه چیزی نشنید ، و بعد اپراتور گفت ، الو ، شما می خواستید با یک نفر در قسمت حسابداری صحبت کنید ، مگه نه؟ و آقای جونز جواب داد بله ، درسته ،اپراتور گفت: دوست دارید با آقای هنکینسون صحبت بکنید ؟ آقای جونز صبورانه گفت : بله خوبه مهم نیست با چه کسی صحبت کنم. اپراتور جواب داد : متاسفم ، اما آقای هنکینسون امروز (شرکت) نیست .
 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام دوستان شما این جمله رو چی معنی می کنید
Web service selection refers to choosing appropriate component service to be invoked for each abstract task to form an optimal composite service according to users’ requirements.​
انتخاب خدمات وب به معنای انتخاب اجزای خدماتی مناسب است که برای هر عمل پیچیده‌ای قابل اجرا باشد تا خدمات بهینه چندگانه‌ای را بر اساس نیازهای کاربران پیکربندی کند.
 

Pure Liveliness

عضو جدید
سلام بچه ها
یه معنی خوب برای trade-off چی میتونه باشه؟!
a balance between two opposing things,that you are willing to accept in order to achieve sth.
is a situation that involves losing one quality or aspect of something in return for gaining another quality or aspect
instance:there has to be a trade-off between quality and quantity if we want to keep prices low
سبک سنگین کردن.معاوضه و کم و زیاد کردن واسه فیت شدن شرایط
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
Persia1 سوالات رایج مجموعه آموزش زبان انگلیسی زبان انگلیسی 6

Similar threads

بالا