مهندکس
عضو جدید
تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش
حافظ که هوس میکندش جام جهان بین
گو در نظر آصف جمشید مکان باش
شکست عهدمرا گفت هرچه بود گذشت
به گریه گفتم آری ولی چه زود گذشت
بهاربود و تو بودی و عشق بود و امید
بهاررفت وتورفتی و هرچه بود گذشت...