تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشق
هردم آید غمی از نو به مبارک بادم
منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم كه ديده نيــــــــالوده ام به بد ديدن
به مي پرستي از آن نقش خود بر آب زدم
كه تا خراب كنم نقش خود پرســــتيدن
منم كه ديده نيــــــــالوده ام به بد ديدن
به مي پرستي از آن نقش خود بر آب زدم
كه تا خراب كنم نقش خود پرســــتيدن