خودتو با یه شعر وصف کن...!

beso

اخراجی موقت
حال ما خوبه ولی تو باور نکن ... دایی جان بیا جاتو با ما عوض ... :cool:
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=&quot]روزها خوش ام[/FONT]
[FONT=&quot]شب ها آرام[/FONT]
[FONT=&quot]من " زن سرد " متولد " دی" هستم[/FONT]
[FONT=&quot]زیبایی ام زیرپوستی ست، پنهانی[/FONT]
[FONT=&quot]مهر در گرمی دستان ام[/FONT]
[FONT=&quot]شوق در سیاهی چشمان ام[/FONT]
[FONT=&quot]ولی[/FONT]
[FONT=&quot]عشقی نیست که گرم ام کند[/FONT]. . . !
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
.
.
.

مـــטּ بـﮧ پـایـاטּ دلتنگـے مےاندیشــمـ ؛

آטּ نهـــایتـے ڪــﮧ

تـو را بـراے همیشـــــﮧ خواهـــــم داشــــت /...
 

aaj6551

عضو جدید
من که از آتش دل چون خم می در جوشم/مهر بر لب زده و خون می خورم و خاموشم
 
  • Like
واکنش ها: noom

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لبخندم را تقدیمت کردم
اما ندیدی
نگاهی گرم تقدیمت کردم اما ندیدی
دستانت را به دیگری سپردی
 

ali mashhade

عضو جدید
بيزارم از مرغی که ترک آشيان گفت.
بيزارم از بومی که بر ويرانه دل بست.
بيزارم از بلبل که پيمان بست با باغ
تا باغ خالی ديد هر پيوند بگسست.
 

پیوست ها

  • picture  (158).jpg
    picture (158).jpg
    27.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

ali mashhade

عضو جدید
بیزاری

بیزاری

بيزارم از مرغی که ترک آشيان گفت.
بيزارم از بومی که بر ويرانه دل بست.
بيزارم از بلبل که پيمان بست با باغ
تا باغ خالی ديد هر پيوند بگسست.
 

Sima.N

عضو جدید
در منی و اینهمه زمن جدا /با منی و دیده ات به سوی غیر /بهر من نمانده راه گفتگو /تو نشسته گرم گفتگوی غیر..................
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
این دلِ بی صاحب مانده
خانه ی کُلنگی شده است انگار
اجاره نمیرود دیگر!
بیا بکوبیم، از نو بسازیم.
 
  • Like
واکنش ها: noom

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
شب شده
من هنوز هم به جاده مینگرم
شاید کمی انطرفتر در جاده روبهرو
کسانی بیایند که خنده بر لبانشان هست
انگاه من نیز میخندم
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
دلم پر است!!
مثل توپخانه ای که زیر بارتفاهم نامه ها تن به صلح میدهد...
 
  • Like
واکنش ها: noom

infrequent

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا در دل من عشق تو افروخته شد
جز عشق تو هر چه داشتم سوخته شد
عقل و سبق و کتاب بر طاق نهاد
شعر و غزل و دو بیتی آموخته شد....
 
  • Like
واکنش ها: noom

noom

عضو جدید
[FONT=&quot]این جای قلبم که دست گذاشته ام،نزن![/FONT]
[FONT=&quot]تمام سربازان این جوخه[/FONT]
[FONT=&quot]عاشق تواند...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]کامران رسول زاده[/FONT]
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستانم پیراهن طاقت را میدرد
و من تمام دردهایم را فریاد می کنم
بغض ام می ترکد...
آسمان می لرزد...
ومن گریه میخواهم........

__________________
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشــق

همین خنده های ساده ی توست


وقتی با تمام غصه هایت میخندی


تا از تمام غصه هایم


رها شوم...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اوصافم را میبری دوستم
اما نمیدانی که من لایق نیستم
نمیگویم متواضعم
اما تنها میگوییم
هر چه مینویسم را بخوان ان هم با
دلت نه با چشم
شاید
روزی دیگر نوشته ای
از من نیابی
انوقت من
تنها در کوهی از غم گم شده ام که دیگر راه بازگشتی برایم نمانده
شاید هم انقدر خسته از خودم شوم که ننویسم
اما خوب میدانم
اگر مهربانی و لطف دوستان نبود
من هرگز نمینوشتم
اخر از نوشتن هراس دارم
از اینکه حرفهایم باعث رنجش کسی شود غمگین میشوم
یا اینکه نفهمد حرف دلم را
اما مینویسم
بخاطر
عشقی
که در وجودم هست
ان هم بخاطر تمام دوستانم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اوصافم را میبری دوستم
اما نمیدانی که من لایق نیستم
نمیگویم متواضعم
اما تنها میگوییم
هر چه مینویسم را بخوان ان هم با
دلت نه با چشم
شاید
روزی دیگر نوشته ای
از من نیابی
انوقت من
تنها در کوهی از غم گم شده ام که دیگر راه بازگشتی برایم نمانده
شاید هم انقدر خسته از خودم شوم که ننویسم
اما خوب میدانم
اگر مهربانی و لطف دوستان نبود
من هرگز نمینوشتم
اخر از نوشتن هراس دارم
از اینکه حرفهایم باعث رنجش کسی شود غمگین میشوم
یا اینکه نفهمد حرف دلم را
اما مینویسم
بخاطر
عشقی
که در وجودم هست
ان هم بخاطر تمام دوستانم
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]یک روزی که خوشحال تر بودم
یک نقاشی از پاییز میگذارم, که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست
زندگی پاییز هم می شود, رنگارنگ, از همه رنگ, بخر و ببر!
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]یک روزی که خوشحال تر بودم
نذرم را ادا می کنم
تا روزهایی مثل حالا
که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است
بخوانمشان
و یادم بیاید که
هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد
و
هیچ آسیاب آرامی بی طوفان.
[/FONT]

 

Similar threads

بالا