A
پسندها
56

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چه حریصانه مرا بوسیدی
    و چه وحشیانه رختم را دریدی
    و من چه عاشقانه
    دست بر هوسهایت کشیدم
    اما کاش میفهمیدی،
    که زن،
    تا عاشق نباشد،
    نمی بوسد...
    نمی بوید...
    و تسلیم نمی کند رویاهای عریانیش را...
    [/URL]
    سلام من به تو یار قدیمی، منم همون هوادار قدیمی
    هنوز همون خراباتی و مستم، ولی بی تو سبوی می شکستم
    همه تشنه لبیم ساقی کجایی، گرفتار شبیم ساقی کجایی
    اگه سبو شکست عمر تو باقی، که اعتبار می تویی تو ساقی
    اگه میکده امروز شده خونه تزوير، وای شده خونه تزوير
    تو محراب دل ما، تويی تو مرشد و پیر

    همه به جرم مستی سر دار ملامت
    میمیريم و میخونیم سر ساقی سلامت

    یه روزی گله کردم من از عالم مستی، تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
    من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید، تو قهر کردی و قهرت مصیبت شدو بارید
    پشیمونم و خستم اگه عهدی شکستم، آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم

    همه به جرم مستی سر دار ملامت
    میمیریم و میخونیم سر ساقی سلامت

    میگن مستی گناه به انگشت ملامت، باید مستها رو حد زد به شلاق ندامت
    سبوی ما شکسته در میکده بسته، امید همه ما همت تو بسته
    به همت تو ساقی تو که گره گشایی، تو که ذات وفایی همیشه یار مایی

    همه به جرم مستی سر دار ملامت
    میمیریم و میخونیم سر ساقی سلامت
    سر ساقی سلامت
    وای سر ساقی سلامت...
    خـــــدا چـرا عاشــق شدم من
    دیگه از دست این دل یه شب آروم ندارم
    واااای چرا تو این زمونه، شدم قربونی عشق
    اسیر روزگارم
    روزا چشمای نازش میشینه تو كتابم
    شبا وقتی می خوابم میبینمش تو خوابم
    براش نامه نوشتم قشنگ و عاشقونه
    نوشتم با دو چشماش منو كرده دیــوونــه
    خدا چرا عاشق شدم من ...
    رو پله های سنگی میشینم مات و بیدار
    چشام رو دور ابرها سرم رو سنگ دیوار
    براش آواز می خونه لبای سردو بستم
    میاد خورشید بازم من هنوز اینجا نشستم
    خدا چرا عاشق شدم من، دیگه از دست این دل
    یه شب آروم ندارم
    وای چرا تو این زمونه، شدم قربونی عشـق
    اسیــر روزگارم
    خدا چرا عاشــق شـدم مــن...؟؟!! :w05:
    من و از من نرنجونم، ازین دنیا نترسونم
    تمام دلخوشیهامو، به آغوش تــــو مدیونم
    اگه دلسوخته ای عاشق! مثل برگی نسوزونم
    من و دریاب که دلتنگم! مدارا کن که ویرونم
    نیاد روزی که کم باشم! از این دوسایه بودیم اینبار
    به این زودی نگو دیره من و دست خدا نسپار

    یه جایی تــــوی قلبت هست
    که روزی خونه من بود
    به این زودی نگو دیره
    به این زودی نگو بدرود

    پر از احساس آزادی نشسته کنج زندونم
    یه بغض کهنه که انگار میونه ابر و بارونم
    وجودم بی تــــو یخ بسته
    به تب سردم! زمستونم
    من و مثل همون روزا با آغوشت بپوشونم

    یه جایی تــــوی قلبت هست
    که روزی خونه من بود
    به این زودی نگو دیره
    به این زودی نگو بدرود...
    :w05:
    خودم تنها تنها دلم، چو شام بي فردا دلم
    چوكشتي بي ناخدا، به سينه دريا دلم
    به سينه دريا دلم

    تو اي خداي مهربان تو، اي پناه بي كسان
    به سنگ غم مشكن دگر، چو شيشه مينا دلم
    چو شيشه مينا دلم

    تو هم برو اي بي وفا، مبر بر لب نام مرا
    دل تنگم بيگانه شد، نميخواهد ديگر تورا
    نشان من ديگر مجو، حديث دل ديگر مگو
    دلم شكسته زير پا، نميخواهد ديگر تورا
    نميخواهد ديگر تورا

    تو اي خداي مهربان، تو اي پناه بي كسان
    به سنگ غم مشكن دگر، چو شيشه مينا دلم
    چو شيشه مينا دلم... :heart:
    داغ یک عشق قدیمو اومدی تازه کردی، شهر خاموش دلم رو تو پرآوازه کردی
    آتش این عشق کهنه دیگه خاکستری بود، اومدی وقتی تو سینه نفس آخری بود
    به عشق تو ...
    تا تویی تنها بهانه واسه زنده بودنم، من به غیر از خوبی تو مگه حرفی میزنم؟
    عشقت به من داد عمر دوباره، معجزه با تو فرقی نداره
    تو خالق من بعد از خدایی، در خلوت من تنها صدایی
    به عشق تو ...
    رفته بود هر چی که داشتیم دیگه از خاطر من، کهنه شد اسم قشنگت میون دفتر من
    من فراموش کرده بودم همه روزای خوبو، اومدی آفتابی کردی تن سرد غروبو
    عشقت به من داد عمر دوباره، معجزه با تو فرقی نداره
    تو خالق من بعد از خدایی، در خلوت من تنها صدایی
    به عشق تو زنده بودم، منو کشتی، دوباره زنده کردی
    دوستت داشتم، دوستم داشتی، منو کشتـــی
    دوباره زنده کردی....:heart:
    در کشور عشق هیچ کس رهبر نیست، هیچ شاهی به گدا سرور نیست
    باورم کم کرده اند این بهترین، اما تو باور کن مرااا،
    اما تو باور کن مرا...
    زورقی در موج دریا باش و ناگه یار و یاور کن مرا، یار و یاور کن مرا،
    یار و یاور کن مرا...
    سربلند کن ماه من شو غرق حیرت کن مرا، عاشقم من پیش مردم درس عبرت کـن مرا...
    دو چشم عاشقت دردیست که بر جان من افتاده است، بنازم این قلندر را هنوز از پا نیافتاده است،
    هنوز از پا نیافتاده است...
    اگر عاشق کشی رسم و مرامه خوب رویان است، بکش مارا بکش مارا که دایم عید قربان است
    که دایم عید قربان است
    پریشان خاطرآن آواره در صحرای گیسویت، هزاران شب خراب افتاده در کنج سر مویت
    من از سمت سپاه عشــق بازان آمدم سویت، که بنویسم خجالت می کشد ماه از گل رویت
    مـــاه از گل رویـت...:heart:
    [/URL]
    خدایا، جای سوره ای به نام عشق در قرآنت کم است...


    که اینگونه آغاز شود:


    و قسم به روزی که قلبت را بشکنند و تنهایت بگذارند
    و انگاه


    جزء خدایت مرهمی نخواهی یافت...:cry:
    من دلم ميخواهد، ساعتي غرق درونم باشم!!!
    عاري از عاطفه ها...
    تهي از موج و سراب..خالي از هر چه فراق..
    من نه عاشق هستم .....و نه محتاج نگاهي كه بلغزد بر من ........
    من دلم تنگ خودم گشته و بس...
    :w05:
    آه یکی بود یکی نبود

    یه عاشقی بود که یه روز، بهت می گفت دوست داره، آه که دوستت داره هنوز

    دلم یه دیوونه شده، واست بی آزاره هنوز

    از دل دیوونه نترس..، آه که دوستت داره هنوز

    شب که می شه به عشق تو غزل غزل صدا می شم

    ترانه خوون ِ قصّه ی تموم عاشقا می شم

    گفتی که با وفا بشم، سهم من از وفا تویی

    سهم من از خودم تویی، سهم من از خدا تویی

    گفتی که دلتنگی نکن، آه مگه می شه نازنین

    حال پریشون منــو، ندیــدی و بیاااااااا ببیــن

    شب که می شه به عشق تو غزل غزل صدا می شم

    ترانه خوون ِ قصه ی تموم عاشقا می شم...:love:
    گریز

    به تو از تو می نویسم به تو ای همیشه در یاد، ای همیشه از تو زنده لحظه های رفته بر باد
    وقتی که بن بست غربت سایه سار قفسم بود، زیر رگبار مصیبت بی کسی تنها کسم بود
    وقتی از آزار پاییز برگ و باغم گریه می کرد، قاصد چشم تو آمد مژده روییدن آورد
    به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست
    ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست
    ای همیشگی ترین عشق در حضور حضرت تو، ای که می سوزم سراپا تا ابد در حسرت تو
    به تو نامه می نویسم نامه ای نوشته بر باد، که به اسمت چو رسیدم قلمم به گریه افتاد
    ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم، ای تو یارم، از گذشته ، یادگارم
    به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست
    ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست
    در گریز نا گزیرم گریه شد معنای لبخند، ما گذشتیم و شکستیم پشت سر پل های پیوند
    در عبور از مسلخ تن عشق ما از ما فنا بود، باید از هم می گذشتیم برتر از ما عشق ما بود...:cry:
    دوستت دارم

    دوستت دارم سبد سبد، باز گل عشق جوونه زد
    دوستت دارم یه عالمه، هر چی بگم بازم کمه
    دوستت دارم یه آسمون، کجایی ای نامهربون
    دوستت دارم قطار قطار، خزونمو کردی بهار
    دوستت دارم دیوونه وار، باور نداری از قرار
    فرقی برام نمی کنه، چه با خوشی چه با رضا..
    دوستت دارم به اون خدا، به اون خدای عاشقا
    دوستت دارم تا پای جون، می خوای بمون، می خوای نمون
    تو که گرفتار شدی، عاقبت کار بدون، عاقبت کار منم، هر چی که هستی بمون....
    :w38:
    وقتی که من عاشق میشم، دنیا برام رنگ دیگه است
    صبح خروس خونش برام انگار یه رنگ دیگه است
    وقتی که من عاشق می شم، ترانه هام عاشق ترن
    گل واژه های شعر من، رنگ گلا رو می برن

    عشق واسه من یه معجزه است، تو لحظه های بی امید
    تو صبح سردم، مثل طلوع خورشید
    فصل شکوفایی شعر، تو باغ احساس منه
    ناجی ِ قلبم عشقه بدون تردید

    وقتی که من عاشق میشم، دنیا برام رنگ دیگه است
    صبح خروس خونش برام انگار یه رنگ دیگه است
    وقتی که من عاشق می شم، ترانه هام عاشق ترن
    گل واژه های شعر من، رنگ گلا رو می برن

    وقتی که من عاشق می شم، عاشق تر از من دیگه نیست
    تو جون سپردن واسه عشق، هیچکی سر از من دیگه نیست
    دار و ندارمو می خوام، به پای عشقم ببازم
    می خوام که یک تنه برم، به لشگر غم بتازم
    وقتی که من عاشق می شم، فصل دوباره موندنه
    فصل رباعی و غزل، وقت ترانه خوندنه
    وقت تو بیداری شب ُ به مرز صبح رسوندنه......

    وقتی که من عاشق میشم، دنیا برام رنگ دیگه است
    صبح خروس خونش برام انگار یه رنگ دیگه است
    وقتی که من عاشق می شم، ترانه هام عاشق ترن
    گل واژه های شعر من، رنگ گلا رو می برن...
    غربت
    هیچ تنها و غریبی طاقت غربت چشماتو نداره
    هر چی دریا رو زمینه نمی تونه قد چشمات، ابر بارونی بیاره
    وقتی دلگیری و تنها
    غربت تمام دنیا
    از دریچه ی قشنگ چشم روشنت می باره
    نمی تونم غریبه باشم توی آیینه چشمات
    تو بزار که من بسوزم مث شمعی توی شبهات
    توی این غروب دلگیر جدایی
    توی غربتی که همرنگ چشاته
    همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لباته
    حرفی داری روی لبهات
    اگه آه سینه سوزه
    اگه حرفی از غریبی
    اگه گرمای تموزه
    تو بگو به این شکسته
    قصه های بی کسی تو
    اضطراب و نگرانیت
    حرفای دلواپسی تو
    نمی تونم....
    تنهای تنها

    همه رفتند کسی دور و برم نیست
    چنین بی کس شدن در باورم نیست
    اگر این اخر و این عاقبت بود
    به جز افسوس هوایی در سرم نیست
    همه رفتند کسی با ما نموندش، کسی خط دل ما رو نخوندش
    همه رفتند ولی این دل ما را، همون که فکر نمی کردیم سوزوندش
    که حاشا تقه ای بر در نخورده، که آیا زنده ایم یا جون سپرده
    که حاشا صحبتی حرفی کلامی، که جزو رفته هاییم ما نمرده
    عجب بالا و پایین داره دنیا، عجب این روزگار دل سرده با ما
    یه روز دور و برم صد تا رفیق بود، منو امروز ببین تنهای تنهام
    خیال کردم که این گوشه کنارا، یکی داره هوای کار ما را
    یکی هم این میون دلسوز ما هست، نداره آرزو، آزار ما را
    عجب بالا و پایین داره دنیا، عجب این روزگار دل سرده با ما
    یه روز دور و برم صد تا رفیق بود، منو امروز ببین تنهای تنهام
    تنهای تنهام
    تنهای تنهام...:w05:
    عشق موندگار
    روی رقص شاپرک، زیره بارونه چشات، دله من میلرزه واسه بوسه رو لبات
    روی اسب با له دار تویی تنها تک سوار، عشقه رو یایی من، تویی عشق موندگار، تویی عشق موندگار.
    فصله بارونه و عشق رو غبار نسترن، منو تو عاشقه هم، تو خوابه گل شدن
    شعلۀ وحشی عشق بی گناه و بی صدا، یه ترانه وسوسه، رنگه سرخه غروبا
    روی رقص شاپرک، زیره بارونه چشات، دله من میلرزه واسه بوسه رو لبات
    روی اسب با له دار ، تویی تنها تک سوار، عشقه رو یاییۀ من، تویی عشق موندگار، تویی عشق موندگار
    با حضور آرزو، لحظه های دم به دم، هم قطاره خاطره، همیشه دنباله هم
    کفشه جنگلای سبز، پای جاده های دور، توی تاریکی راه، رنگه چشمات مثله نور، رنگه چشمات مثله نوووور
    روی رقص شاپرک، زیره بارونه چشات، دله من میلرزه واسه بوسه رو لبات
    روی اسب باله دار تویی تنها تک سوار، عشقه رو یاییۀ من،
    تویی عشق موندگار،
    تویی عشق موندگاااااااااااار:heart::heart::heart::heart:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا