*** آرشیو اخبار تاریخ گذشته ***

*** آرشیو اخبار تاریخ گذشته ***


  • مجموع رای دهندگان
    71

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کشف مکانیسم پیدایش آب بر سطح زمین

کشف مکانیسم پیدایش آب بر سطح زمین

فضاپیمای داون (به معنی سپیده‌دم) موفق به کشف آب بر روی وستا بزرگ‌ترین سیارک منظومه شمسی شده و احتمالا موفق به رمزگشایی از مکانیسمی شده که بر اثر آن آب در سایر سیارات هم پدید آمده است.
وستا دومین جرم بزرگ کمربند سیارکی منظومه شمسی به نظر بیابانی خشک و بی آب بود؛ اما داون، سفینه ناسا به شواهدی دست یافته که نشان می‌دهد احتمالا تعدادی دنباله‌دار یخی به سطح وستا برخورد کرده و آب را به اعماق سطح آن برده‌اند.

آب به همراه کانی‌های آب دار در آن جا باقی می‌ماند تا برخورد یک دنباله‌دار، حرارت کافی برای ذوب کردن سنگ را تامین کند و بخار آب از روی شکاف‌ها و درزهای سطح وستا خارج شود.


به گزارش نیچر، کارل پیتزر، دانشمند سیاره‌شناس و عضور تیم مطالعات سفینه داون در دانشگاه براون پراویدنس می‌گوید: «این کشف نشان می‌دهد یک عضو دیگر منظومه شمسی دارای چرخه آب است. این کشف واقعا هیجان‌انگیز است.»


دلیلی اهمیت این کشف که گزارش آن در ساینس منتشر شده، این است که نشان می‌دهد سیاره‌های جوان چه‌طور به وسیله دنباله‌دارها در دوران‌های اولیه تشکیل منظومه شمسی آب‌دار شده‌اند.


این مکانیسم یعنی آورده شدن آب به کمک دنباله‌دارها یکی از نامزدهای اصلی در توضیح پیدایش آب بر روی زمین است که حالا توسط این کشف تقویت می‌شود.


نظریات دیگر می‌گویند آب به میزان کافی در غبار میان‌سیاره‌ای وجود داشته و از ابتدا با زمین همراه بوده است.


در این مقاله توضیح داده شده که چطور یکی از ابزارهای سفینه داون که مخصوص اندازه‌گیری اشعه گاما و نوترون‌های شلیک شده تا عمق یک متری سطح سیارک است، مقادیری هیدروژن را در مناطق استوایی این سیارک کشف کرده است که نشان‌دهنده وجود محتوای آب به اندازه 400 قسمت در یک میلیون قسمت از این مناطق است.


همچنین تعداد زیادی حفره بزرگ در سطح این سیارک شناسایی شده که بر اثر برخورد دنباله‌دارها ایجاد شده و با پیشروی تا عمق باورنکردنی 200 متری، باعث بخار شدن آب و برگشتن آن به فضا می‌شود.


ویلیام بوسنتون، دانشمند سیاره‌شناس در دانشگاه آریزونا می‌گوید که هیدروژن اضافی کشف‌شده نشان‌دهنده وجود آب در محتوای کانی‌های آب‌دار است.


او از ابزار مشابهی روی سفینه فضایی اودیسه مریخ استفاده کرده بود که لایه‌های زیرین سطح مریخ را به دنبال یخ جستجو می‌کرد. همچنین کانی‌های آب‌دار در سطح ماه توسط ابزار مشابهی روی فضاپیمای هندی چاندرایان1 شناسایی شده است.


اما پیترز که محقق اصلی این ابزار است، می‌گوید مکانیسم وجود آب در وستا کاملا متفاوت است: «آن‌جا اتم‌های هیدروژن ناشی از بادهای خورشیدی خودشان را درون کانی‌های سطح سیاره جا می‌کنند.


البته دنباله‌دارهای غنی از آب خودشان رابه سطح ماه می‌کوبند، با این همه هر مقدار آبی که داشته باشند شانس کمی برای ماندن در سطح ماه دارد، چراکه جاذبه ماه باعث برخورد سریع‌تر و شدیدتر می‌شود و آب را به فضا برمی‌گرداند.»


فضاپیمای داون چند روزی هست که وستا را به مقصد سیاره کوتوله سرس، بزرگ‌ترین جسم کمربند سیارکی ترک کرده، کره‌ای به قطر نزدیک به 1000 کیلومتر که نامزد داشتن مقادیر زیادی آب است. حتی برخی دانشمندان پیشنهاد کرده‌اند که احتمالا زیر سطح آن اقیانوسی از آب شور وجود دارد!



 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
» سرویس: علمي و فناوري - فناوري
کد خبر: 91070201018
یکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۵



در سال های اخیر و به دنبال برگزاری هفته جهانی فضانوردی، فضانوردانی بنا به دعوت موسسات دولتی و خصوصی برای شرکت در این مراسم به ایران دعوت شده اند. امسال نیز قرار است شیخ مظفر شکور، فضانورد مالزیايي به ایران آمده و در مراسم هفته جهانی فضا شرکت کند.

خبرنگار فناوري ايسنا در اين گزارش نگاهی دارد به زندگی و کارنامه کیهان نوردانی که طی سال های اخیر به ایران آمده اند.


ایگور ولک

به جز فضانوردانی که به شکل غیر رسمی و به عنوان گردشگر به ایران آمده اند، نخستین کیهان نوردی که رسما توسط یک ارگان دولتی به ایران آمد، ایگور ولک بود. ایگور ولک نزدیک 10 سال قبل به دعوت سازمان فضایی ایران این سفر را انجام داد و در ایران با کارشناسان مختلف دیدار داشت.


ایگور ولک در 12 آوريل 1937 در شهر زميوف درحومه خاركف اوكرائين به دنیا آمد. تحصيلات دبستان و دبيرستانی را در اوکراین و روسيه به پایان رساند. همزمان در باشگاه هوايي كورسك تمرين مي كرد، جايي كه مدرك مهارت هاي فرماندهي و خلباني هواپيما را دريافت كرد. اولين پرواز خود را در آوريل 1954 انجام داد. در 1956 آموزشگاه هوايي نظامي خلبانان كراگرادسكوي (اوكراين) را به پایان رساند و در نیروی هوایی شوروی مشغول به کار شد اما تحصیل را همچنان ادامه داد. در 1965 از دانشگاه معتبر و صاحب نام گرومف، وابسته به وزارت صنایع هوايي شوروي در ژوكوفسكي به عنوان خلبان- آزمايشگر فارغ التحصیل شد.


ولك


وی در کنار کار پرواز های هوایی به عنوان خلبان آزمایشگر از سال 1969 در دانشگاه هوايي مسكو به عنوان متخصص مهندسی مكانيك هوایی شروع به تدریس كرد و تا زمان انتخاب به عنوان فضانورد در آن فعالیت داشت. دانش بالای ولک در کنار مهارت های عملی او از وی استاد و خلبانی کم نظیر ساخت؛ به طوری که پس از تصویب طرح کیهان پیمای بوران، هیات عالی گزینش نیروی هوایی شوروی وی را به عنوان یکی از نخستین نامزد های خلبانی بوران به مرکز آموزش کیهان نوردان معرفی کرد و وی پس از گذر از آزمون های دشوار، در سال 1977 به جرگه کیهان نوردان پیوست تا برای پرواز با شاتل روسی بوران آماده شود.


در دوران آموزش به عنوان فضانورد نیز توانست استعداد و توانایی های فوق العاده و دانش فنی بالایش را نشان دهد و به همين دلیل کارشناسان سازمان فضایی روسیه از بین بیش از 12 خلبان برجسته که خود از میان هزاران خلبان نیروی هوایی انتخاب شده بودند، وی را به عنوان سرپرست و استاد گروه انتخاب کردند تا افراد دیگر گروه را آموزش دهد.


با توجه به این که وی سرپرستی گروه را برعهده داشت و باید زیر و بم های سفر به فضا را تجربه کند او را به عنوان مهندس پرواز در جمع کیهان نوردان سایوز- تی 12 قرار دادند و وی پس از حدود دو سال آموزش در ژوئن 1984 پروازی به مدار زمین داشت تا از نزدیک تجربه پرواز فضایی را لمس کند. متاسفانه پس از لغو پرواز های شاتل بوران، گروه او از هم پاشید و ولک نیز در سال 1996 از کیهان نوردی کناره گیری کرد. وی بعد از استعفا سال ها به عنوان مشاور سازمان فضایی روسیه و استاد دانشگاه فعالیت داشت.


گئورگی گرچکو



فضانورد بعدی که به ایران سفر کرد، گئورگی گرچکو بود. وی از نوابغ و نخبگان تاریخ فضانوردی است. وی از جمله دستیاران سرگئی کارالیف، پدر فضانوردی روسیه است که از نخستین روز های آغاز عصر فضانوردی در تشکیلات فضایی شوروی فعالیت داشت؛ به طوری که او را تاریخ زنده کیهان نوردی لقب داده اند.

کمتر کسی است که با تاریخ فضانوردی آشنا باشد و گئورگی گرچکو را نشناسد. شاید بتوان گفت وی بعد از گاگارین، سرشناس ترین فضانورد روسیه است.

او که عاشق تاریخ و فرهنگ ایران است چند سال پیش به همت سیروس برزو روزنامه نگار و پیشتاز ترویج فضانوردی در ایران و بنا به دعوت فرهنگسرای ملل برای گشایش نمایشگاه انسان و فضا به کشورمان سفر کرد.


گرچكو


گئورگی میخائیلویچ گرچکو در 25 مه 1931‏ در لنينگراد به دنیا آمد. 1949 دبیرستان و در 1955 دانشکده مکانیک نظامی لنینگراد را با درجه مهندس مکانیک به اتمام رساند. وی بلافاصله جذب دفتر طراحی کارالیف شد و از افرادی به شمار می رود که در طراحی و پرتاب اسپوتنیک-1 نخستین ماهواره جهان نقش داشت.


در 1967 از دکتری علوم فنی با رساله ای در مورد محاسبه سامانه فرود لونا-9 در ماه دفاع کرد. در سال 1975 عضو فعال آکادمی بین‌المللی آستروناتیک (فضانوردی) و آکادمی علوم چکسلواکی شد. وي كه 17 فوریه 1984 دکتری علوم فیزیک – ریاضی را دريافت كرد بیش از 28 مقاله منتشر شده علمی دارد. وي در سال 1984 کتاب « در کادر سیاره » را نوشت.


وي قبل از انتخاب برای فضانوردی در بخش های مختلف دفاتر طراحی و ساخت سامانه های فضایی فعالیت های ارزشمندی داشت به طوری که در سال 1959 به عنوان مهندس ارشد از سال 1961 رئیس گروه بخش 17 دفتر شماره 1 طراحی و ساخت سامانه های فضایی و بالاخره در 1966 به عنوان ريیس گروه آزمایشگر دستگاه های کیهانی انتخاب شد.


در 27 مه 1968 به پیشنهاد وزارت صنایع، در کنار کار و فعالیت به عنوان ريیس گروه آزمایشگر دستگاه های کیهانی به گروه فضانوردان پیوست و آموزش برای سفر به فضا را آغاز کرد.



گئورگی گرچکو



وی به مدت دو سال دوره آموزش و تمرین در گروه کیهان نوردان برای سفر به مدار ماه مدار ماه را انجام می داد که با تعطیل شدن برنامه، به کیهان نوردان ناو کیهانی سایوز پیوست. پس از آن، سال ها در کنار طراحی سامانه های فضایی با سمت فضانورد ذخیره ایفای نقش کرد.


نخستین پرواز فضایی او در 11 ژانویه تا 9 فوریه 1975 به عنوان مهندس سفینه سایوز-17 در ایستگاه مداری سالیوت-4 صورت گرفت و 29 شبانه روز و 13 ساعت و 19 دقیقه و 45 ثانیه طول کشید.


دومین پرواز فضایی را از 10 دسامبر 1977 به همراه یوری راماننکو با سایوز-26 در ایستگاه مداری سالیوت 6 انجام داد که پروازی رکورد شکن بود و تا 16 مارس 1978 به مدت 96 شبانه روز و 10 ساعت و 7 ثانیه ادامه داشت. در جریان این سفر، او طبق برنامه، یک بار برای بررسی کار محل اتصال در سکوی شماره 1 سالیوت به راهپیمایی فضایی دست زد که يك ساعت و 28 دقیقه طول کشید.


پرواز سوم و آخرین سفرش به فضا را در 17تا 26 سپتامبر 85 به عنوان مهندس سفینه سایوز تی-14 در ایستگاه سالیوت-7 انجام داد و هشت شبانه روز و 21 ساعت و 13 دقیقه و 6 ثانیه در فضا به سر برد.


به گزارش ايسنا، گرچكو از اول مارس 92 و پس از خارج شدن از گروه فضانوردان، به عنوان پژوهشگر ارشد دانشکده فیزیک جو آکادمی علوم روسیه فعالیت دارد.


وی به دلیل کارهای با ارزشش در زمینه فناوری فضایی چندین مدال گرفته است که از جمله می توان به دو مدال طلایی قهرمان شوروی، سه نشان لنین، مدال ستاره طلایی قهرمان چکسلواکی، مدال طلایی گاگارین و مدال طلایی تسیولکوفسکی اشاره کرد.


گرچکو دو بار به ایران سفر کرده و بعد از این سفرها، اینک یکی از مبلغان فرهنگ و تاریخ تمدت ایران است.


الکساندر بالاندین


بعد از گرچکو، نوبت الکساندر بالاندین، مهندس برجسته سامانه های فضایی اتحادیه تولید سامانه های فضایی انرگیا بود که به ایران بیاید.

آلکساندر بالاندین را شاید کم حرف ترین و خجالتی ترین فضانورد جهان بتوان لقب داد. خیلی کم حرف می زند و در چشمانش نجابتی همراه با غمی پنهان لمس می شود. شاید به این دلیل که او فقط مرد محاسبه و فن و صنعت نیست. او نه فقط یک فضانورد بلکه انسانی اهل هنر و شعر و ادبیات نیز هست. گرچه در بین فضانوردان هستند آلن بین، الکسی لئونف و ولادیمیر ژانیبکف هم نقاشی می‌کنند اما در بین فضانوردان کسی نیست که هم نقاش باشد و هم شاعر. بالاندین چنین فضانوردی است.


آلکساندر بالاندین روز 30 ژوئیه 1953 در شهر فرازینو در حومه مسکو به دنیا آمد. پدرش نیکلای ماکسیمویچ بالاندین نظامی بود و مادرش نینا نیکلایونا معلم.


بالاندين



درسال 1970 از مدرسه متوسطه شماره 2 در شهر فرازینو فارغ التحصیل شد و در 1976 انستیتوی عالی بائومان مسکو - یکی از معروف ترین و معتبر ترین دانشگاه های علوم هوافضایی جهان - را با مدرک مهندس در زمینه سامانه های دقیق فضایی تمام کرد. با توجه به سطح دانش علمی و عملی، هیات گزینش وی را به اتحادیه تولیدات فضایی انرگیا معرفی کردند و بالاندین از همان سال به عنوان مهندس طراح سامانه های فضایی مشغول به کار گردید.


در سال 1978 از طرف بخش مسوولان موسسه انرگیا برای سفر به فضا به کمیسیون پزشکی نیروهای هوایی معرفی شد و پس از انجام معاینات مختلف پزشکی در سوم اوت 1978 سلامتی اش برای سفر به فضا مورد تایید قرار گرفت و به هیات گزینش نهایی راه پیدا کرد.

بعد از طی دوره عمومی، از سال 1979 به او ماموریت دادند به عنوان کیهان نورد، در جمع گروهی که برای پرواز با کیهان پیمای بوران دوره می دیدند حاضر شود.


از مارس 1987 تا نوامبر 1988 دوره آماده سازی را مرکز آموزش فضانوردان برای سفر به مجتمع مداری میر سفر طی کرد. از سپتامبر 1988 به عنوان جانشین مهندس سفینه در چهارمین هیات اعزامی به مجتمع مداری میر با آناتولی سالاویف مشغول آموزش شد. از 15 دسامبر 1988 تا فوریه 1989 به عنوان مهندس سفینه درگروه جانشین هیات اعزامی-5 به میر باز هم با سالاویف تمرین و آموزش را ادامه داد. در سال های بعد به عنوان فضانورد ذخیره در گروه های مختلف حضور داشت.


از 9 سپتامبر 1989 او به عنوان مهندس سفینه و آناتولی سالاویف به سمت فرمانده ناو در قالب ششمین گروه هیات اعزامی اصلی به میر تمرین می کردند. بالاندین در 11 فوریه 1990 با ناو سایوز تی.ام- 9 با سالاویف به فضا پرتاب شد. سفینه آنها دو روز بعد به مجتمع مداری میر پیوست و آنها سفری را آغاز کردند که 179 روز و يك ساعت و 17 دقیقه و 57 ثانیه طول کشید.


بالاندين


گرچه وی تا سال 1992 نیز به تمرین و آموزش ادامه داد اما با فروپاشی شوروی و تعطیلی برخی از طرح ها و برنامه ها فضایی از جمله پروازهای بوران و استقرار مجتمع مداری میر-2 که منجر به بازنشستگی اجباری بسیاری از فضانوردان شد، وی نیز سفر به فضا را وداع کرد.

بالاندین در سال های بعد، همراه کار در موسسه تولیدات فضایی انرگیا به عنوان مشاور بسیاری از موسسات علمی فعالیت دارد.


ویکتور گارباتکو


در سال قبل نیز یکی دیگر از نخبه های تاریخ فضانوردی به ایران سفر کرد. ویکتور گارباتکو فضانورد، استاد فضانوردی و ريیس سابق دانشگاه هوایی مسکو به همراه همسرش برای سفری یک هفته‌يي به ایران سفر کرد.


وی يکي از پيشتازان تاريخ کيهان نوردي به شمار می رود. او يکي از 20 کيهان نورد اوليه شوروي و از دوستان يوري گاگارين به شمار مي‌رود.


ويكتور گورباتكو در سوم دسامبر 1934 در كراسنادار روسيه به دنيا آمد. در 1952 وارد مدرسه هوانوردي روستف شد. در سال 1956 فارغ التحصيل شده و به نيروي هوايي شوروي پيوست.


وي توانست مرز امتحان هاي گوناگون علمي و عملي را پشت سر گذاشته و از بين چندين هزار نفر، يكي از 20 نفري باشد كه براي سفر به فضا انتخاب شدند و به تمرين پرداخت اما اين آموزش 9 سال به طول انجاميد.


ویکتور گارباتکو



گارباتکو در این فاصله توانست دکترای علوم فنون هوایی را از معتبرترین موسسه آموزش عالی هوانوردی نظامی شوروی یعنی آکادمی ژوکوفسکی بگیرد و سطح دانش خود را در حد بالایی ارتقاء دهد. وی نخستين پرواز خود را با سايوز7 به همراه ولكف و فيليپچنكو در 1969 به مدت 118 ساعت و 42 دقيقه انجام داد. سفر بعدي وي با سايوز24 به همراه گلازكف در 1977 انجام شد كه 425 ساعت و 23 دقيقه طول كشيد. گورباتكو و همسفرش طي اين مدت در ساليوت 5 به پژوهش مشغول بودند.


سومين سفر وي با سايوز37 در 23 ژوئيه 1980 آغاز شد. در اين سفر فام توآن، كيهان نورد ويتنامي وي را همراهي مي‌كرد. سفر اين دو در مدار زمين 188 ساعت و 42 دقيقه به طول انجاميد.


به گزارش ايسنا، گارباتکو در سال های بعد و به دنبال کناره گیری از گروه کیهان نوردان، مدت ها در هیات گزینش و ممتحنه فضانوردان بود و همزمان با درجه استادی ارشد دانشگاه مهندسی هوایی مسکو تدریس می کرد. وی بعدا به ریاست این دانشگاه رسید.



ویکتور گارباتکو



گارباتکو سال قبل به ایران آمد و ضمن شرکت در مراسم مختلف کلنگ نخستین باغ موزه فضایی خاورمیانه را در اصفهان به زمین زد.


سالیجان شریپوف



آخرین فضانوردی که به ایران سفر کرده، سالیجان شریپوف، کیهان نورد مسلمان روس بود. وی که چند ماه قبل سفری یک هفته ای به دامغان داشت در روز 24 اوت 1964 در شهر اوزگن جمهوری قیرقیزستان در خانواده ای مسلمان به دنیا آمد. دبیرستان را در سال 1981 در همان شهر به پایان رساند. با توجه به علاقه ای که به هوانوردی داشت به آموزشگاه عالی هوانوردی نظامی خارکف وارد شد و در سال 1987 این آکادمی را در رشته مهندسی و فرماندهی جنگنده های تاکتیکی به اتمام رساند. وی بعدا تحصیل را ادامه داد و در سال 1995 از دانشکده کارتوگرافی مسکو درجه مهندسی و کارشناسی ارشد مدیریت محیط زیست را دریافت کرد.


از سال 1987 تا 1990 به عنوان مربی آموزش خلبانی هنگ هفتم حمل و نقل هوایی دوره های آموزشی برای کارمندان بخش حمل و نقل هوایی و توسعه نیروی هوایی نظامی منطقه آسیاي مرکزی در شهر توکماک خدمت می کرد.


شريپف و همسرش در سفر به ايران



در 8 اوت 1990 به جمع کیهان نوردان پیوست. آموزش مخصوص پرواز های فضایی را از اکتبر همین سال آغاز کرد که تا مارس سال 1992 ادامه داشت. در پایان دوره با عبور از امتحان توانست بطور رسمی عنوان فضانورد را به دست آورد.


از آوریل 1992 در گروه های آماده سازی برای پرواز به مجتمع فضایی میر فعالیت می کرد. به دنبال بستن قرارداد همکاری بین سازمان فضانوردی روسیه و سازمان فضانوردی آمریکا از سال 1997 برای پرواز با شاتل فضایی انتخاب شد. از اوت 1997 تا ژانویه سال 1998 به عنوان متخصص ماموریت در پرواز شماره 89 شاتل فضایی در مرکز فضایی جانسون آموزش دید.


نخستین سفرش با کیهان پیمای اندیور بود. او به عنوان متخصص ماموریت در این پرواز به همراه شش کیهان نورد آمریکایی در 23 ژانویه سال 1998 از مرکز فضایی کاناورال به فضا پرتاب شد. کیهان پیمای آنها 24 ژانویه به مجتمع مداری میر متصل شد. پرواز مشترک تا 29 ژانویه طول کشید اما سفر آنها پس از جدایی از میر تا 31 ژانویه ادامه داشت. به این ترتیب نخستین ماموریت مداری سالیجان، هشت روز و 19 ساعت و 46 دقیقه و 54 ثانیه طول کشید و نام شریپف به عنوان سیصد و هفتاد و پنجمین فضانورد جهان و هشتاد و هشتمین کیهان نورد روس به ثبت رسید.


در سفر دوم او به فضا به عنوان فرمانده ناو سایوز تی.ام. آ-5 در قالب دهمین گروه اعزامی به ایستگاه فضایی بین المللی به همراه یوری شارگین و لروی چیائو از آمریکا راهی مدار زمین شد.


این ماموریت در 14 اکتبر سال 2004 آغاز و پس از 192 روز و 19 ساعت و يك دقیقه و 59 ثانیه در 24 آوریل 2005 پایان یافت. در طول این پرواز، شاریپف دو راهپیمایی فضایی انجام داد که جمعا 10 ساعت طول کشید.


او از اکتبر 2005 تا مه 2006 به عنوان نماینده مرکز آموزش کیهان نوردان روسیه در مرکز فضایی جانسون آمریکا، آموزش و تمرین کیهان نوردان برای پرواز به ایستگاه فضایی بین المللی را زیر نظر داشت.


شریپف در سال 2008 از پرواز های فضایی کناره گیری کرد اما در آموزش کیهان نوردان در روسیه همچنین مرکز فضایی جانسون به عنوان استاد فضانوردان شرکت دارد.


به گزارش ايسنا، وی به دليل خدمت هایی که در زمینه فضانوردی انجام داده، موفق به دریافت مدال هایی شده که از جمله می توان به مدال ستاره طلایی «قهرمان فدراسیون روسیه»، مدال «شایستگی در توسعه کیهانوردی»، ستاره طلا «قهرمان جمهوری قرقیزستان»، مدال پرواز فضایی ناسا و ... اشاره کرد.


شریپف متاهل است و جالب است بدانید که یک دختر به نام نگار و یک پسر به اسم جهانگیر دارد.


شیخ مظفر


بر اساس برخی خبر ها، امسال در هفته جهانی فضانوردی قرار است شیخ مظفر، فضانورد مسلمان مالزیایی به ایران بیاید. وي به عنوان سخنران كليدي در نخستين همايش ملي «ماهواره براي توسعه پايدار» كه 12 و 13 مهر ماه جاري در دانشگاه صنعتي اميركبير برگزار مي‌شود، سخنراني مي‌كند.


سفر مظفر شکور به فضا برخلاف دیگر گردشگران مانند تیتو و شاتلورث که با پرداخت 20 میلیون دلار از طرف آنها میسر شد، هدیه دولت روسیه در ازای بستن قرارداد سنگین یک میلیارد دلاری با مالزی برای خرید سامانه های هوایی و خدمات ماهواره‌يي بود. پس از بستن این قرارداد مشخص شد روسیه در کنار فروش برخی امکانات در زمینه های هوایی و ماهواره‌يي به مالزی، کیهان نوردی را هم از این کشور به ایستگاه فضایی بین المللی خواهد فرستاد.


در چارچوب همین قرارداد دولت مالزی فراخوانی صادر كرد و از علاقمندان سفر به فضا خواست با پر کردن فرم های مخصوص اعلام آمادگی کنند. پس از انتشار فراخوان، سازمان فضایی مالزی 11 هزار و 275 درخواست دریافت کرد. در بررسی پرسشنامه های دریافت شده، هزار و 994 نفر به مرحله بعدی راه یافتند. در مرحله بعدی انتخاب، مسابقه دو استقامت برگزار شد که 198 نفر توانستند از آن سر بلند بیرون آیند. در آزمایش های دقیق پزشکی تعداد افراد را به 27 نفر تقلیل داد. آزمون های بعدی داوطلبان را به هشت و بالاخره به چهار نفر تقلیل داد. این چهار نفر به شهرک فضانوردان در حومه مسکو منتقل شدند تا کارشناسان فضایی روسیه با بررسی های دقیق، دو نفر را به عنوان نامزدهای اصلی انتخاب کنند. بالاخره پس از بررسی های همه جانبه این دو نفر برگزیده شدند. در چهارم سپتامبر 2006 عبدالاحمد بدری، نخست وزیر مالزی به طور رسمی نام کیهان نوردان را اعلام کرد و مشخص شد نامزد اصلی این سفر، مظفر شکور خواهد بود و فیض بن خالد به عنوان جانشین و عضو علی البدل در تمام مراحل آموزش وی را همراهی خواهد کرد.


فضانورد مالزيايي



کار آموزش مظفر شکور و فیض بن خالد از اکتبر2006 در مرکز آموزش و آماده سازی فضانوردان آغاز شد.


مظفر شکور در 27 ژوئیه 1972 در کوالالامپور به دنیا آمد. وی دارای درجه دکتری اورتوپدی است، گرچه وقت زیادی را صرف کارهای مورد علاقه اش از جمله نمایش لباس و شرکت در برنامه‌های تلویزیونی و مدیریت رستوران و ... غیره می کند.

وی در روز 10 اکتبر 2007 بر عرشه ناو کیهانی سایوز تی. ام. آ-11 به همراه یوری مالنچنکو، کیهان نورد با سابقه روس و پگی ویتسون، فضانورد آمریکایی به فضا پرتاب شد. دو روز بعد این ناو به ایستگاه فضایی بین المللی پیوست. شکور پس از 11 روز اقامت در فضا، روز 21 اکتبر 2007 به سلامت در قزاقستان فرود آمد.


مظفر شکور، نهمین و آخرین فضانورد مسلمانی است که تاکنون به فضا سفر کرده است.


همچنین وي را بعد از انوشه انصاری مي توان دومین گردشگر فضایی مسلمان دانست که توانسته مرزهای جو زمین را پشت سر بگذارد.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آمادگی فضانوردان در غارهای زیر زمینی برای سفر فضایی

آمادگی فضانوردان در غارهای زیر زمینی برای سفر فضایی

آمادگی فضانوردان در غارهای زیر زمینی برای سفر فضایی


سازمان فضایی اروپا اعلام کرد فضانوردان به منظور تمرین کار گروهی، بخشی از تلاش های خود را برای آمادگی سفر فضایی در غارهای زیر زمینی انجام می دهند.

به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس اعلام اسا که مقر آن در پاریس است، این گروه بین المللی از فضانوردان بر روی مهارت های سرپرستی و کار گروهی کار می کنند، مهارتی که برای کار در ایستگاه بین المللی فضایی که فضانوردانی از ملیت و فرهنگ های مختلف حضور دارند، الزامی است.
لوردانا بسونه طراح این دوره تمرینی گفت: شباهت هایی بین کار در غار و فضا وجود دارد.

به گفته وی این غارنوردان باید به محیط کاملا جدیدی سازگار شوند، کار و زندگی کردن در زیر زمین آمادگی بدنی و ذهنی را می طلبد.

به اعتقاد وی این دوره فرصتی برای تمرین پروتکل های فضایی است.



بسونه اظهار داشت: غارنوردی مشابه پیاده روی فضایی است باید توجه مداوم به استفاده صحیح از ابزارها و پروتکل های امنیتی برای گذر از مسیر پیشرفت و عبور از موانع وجود داشته باشد. این پروتکل ها شامل " به این مناطق دست نزنید" و "از این مناطق دور بمانید" در ایستگاه بین المللی است.

فضانوردانی از آمریکا، ژاپن، کانادا، روسیه و دانمارک در این کاوش غارنوری شش روزه حضور دارند.
 

اخبار

ربات
طراحی پهپاد خودكشی‌كننده!

طراحی پهپاد خودكشی‌كننده!

محققان گروه صنایع هوافضای كره جنوبی (KAI) نسل جدید هواپیمای بدون سرنشینی را مورد آزمایش قرار داده‌اند كه در زمان حمله به هدف مورد نظر، منفجر شده و از بین می‌رود.

بيشتر...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گوی جادویی برای پیش بینی نقطه اعتدال و ماه کامل

گوی جادویی برای پیش بینی نقطه اعتدال و ماه کامل

گوی جادویی برای پیش بینی نقطه اعتدال و ماه کامل

» سرویس: علمي و فناوري - فناوري
کد خبر: 91070301983
دوشنبه ۳ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۵۱


دستگاه چشم خورشیدی می‌تواند با استفاده از دو گوی شیشه‌يي، زمان دقیق اعتدال و حتی ایجاد ماه کامل را پیش بینی کند.

به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، کار طراحی و ساخت دستگاه چشم خورشیدی دو سال به طول انجامیده است که به صورت نوری ارتباط بین خورشید و زمین را ردیابی کرده و می تواند برای پیش بینی زمان دقیق اعتدال، اوج خورشیدی، ماه کامل و تغییر در طول سال مورد استفاده قرار بگیرد.

به گفته طراح «چشم خورشید»، دو گوی شیشه‌يي اصلاح شده نوری در دو اندازه متفاوت بر روی یک پایه از جنس برنج سوار شده اند که یک گوی بی رنگ و گوی دیگر رنگی است.

عملکرد این گوی کریستالی بسیار دقیق است و می تواند بر اساس منطقه مورد استفاده تنظیم شود. نقطه ای از نور رنگی در گوی کوچکتر پرتاب می شود و در همان زمان گوی شیشه‌يي بی رنگ سایه بزرگ تری را روی زمین و در جهت مخالف می اندازد و در نقطه اعتدال، سایه با نور رنگی نشان داده می شود.

طراح «چشم خورشید» از دستگاه های فردی برای عرض های جغرافیایی مختلف در جهان با کمک کدپستی استفاده کرده است. نسخه بزرگ تر دستگاه با پایه ای از جنس برنز به قیمت سه هزار و 250 دلار و نسخه کوچک تر با پایه برنجی نیز 48 دلار فروخته می شود.

طراح این دستگاه در حال کار برای طراحی دستگاه پیچیده تری دیگری با هدف تقلید از مجموعه «استون هنج» و پیش بینی کسوف است.



برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
دستگاه «چشم خورشيد»




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
تعيين نقطه اعتدال با دستگاه «چشم خورشيد»
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نامگذاري زادروز ابوريحان به عنوان روز ملي نجوم

نامگذاري زادروز ابوريحان به عنوان روز ملي نجوم

نامگذاري زادروز ابوريحان به عنوان روز ملي نجوم

» سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 91070302051
دوشنبه ۳ مهر ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۲


انجمن نجوم آماتوري ايران با پيشنهاد نامگذاري روزي به عنوان روز ملي نجوم در ايران، 13 شهريورماه، زادروز ابوريحان بيروني را گزينه مناسبي براي اين روز اعلام كرد.

مسعود عتيقي، مدير انجمن نجوم آماتوري ايران در گفت‌و‌گو با خبرنگار علمي ايسنا با اشاره به رونق روز افزون
فعاليت‌هاي نجوم آماتوري در كشور اظهار داشت: روز جهاني نجوم که در نزديکترين شنبه به تربيع اول ماه در فاصله زماني ميان 15 آوريل و 15 مي (26 فروردين تا 25 ارديبهشت) از مهمترين مناسبتهايي است كه در ايران و سراسر جهان و ايران گرامي داشته مي‌شود و بهانه اي است تا شيفتگان آسمان همسو با يکديگر، برنامه‌هايي را تدارک ديده و نجوم را در بين مردم ترويج دهند. انجمن نجوم آماتوري ايران نيز همسو با ساير منجمان آماتور دنيا از سال 1380 تا کنون اقدام به اجراي برنامه‌هاي ترويجي متنوع در اين روز كرده است.

وي خاطرنشان كرد: علاوه بر روز جهاني نجوم روزهاي ديگري هم هستند که منجمان آماتور گرد هم آيند که البته مبنايي خارجي و بيگانه داشته و نمي‌توان عناصر غني و ارزشمند شرقي ايراني را در آنها يافت. لذا خلاء وجود يک روز ملي با درونمايه‌هاي ايراني و اسلامي کاملاً احساس مي‌شود که با وجود آن مي‌توان با ترغيب حس وطن دوستي و توجه به نياکان پاک اين سرزمين، دل‌هاي شيفتگان آسمان را به هم نزديکتر کرد و همکاري هرچه بيشتري را بدست آورد.

عتيقي با پيشنهاد نامگذاري روزي از سال با محوريت انديشمندان اخترشناسي ايران به اين دانش کهن و جذاب اظهار داشت: يكي از مناسبتهاي مناسب براي تعيين اين روز، 13 شهريورماه زادروز ابوريحان محمد بن احمد بيروني، رياضي‌دان، ستاره‌شناس، تقويم‌شناس و تاريخ‌نگار سده چهارم و پنجم هجري است. بيروني يکي از بزرگ‌ترين دانشمندان مسلمان و انديشمندي ماندگار براي تمام اعصار است كه همه با تحقيقات و نظريه‌هاي اين دانشمند بزرگ مانند نظريه گردش زمين به دور خود و به دور خورشيد آشنا هستيم.


مدير انجمن نجوم آماتوري تصريح كرد: شهريور، ماه فصل فراغت از تحصيل آکادميک است و معمولاً اقشار مختلف جامعه مخصوصاً دانش‌آموزان و دانشجويان در اين ايام وقت آزاد بيشتري دارند. معمولاً در اين موقع از سال اجرام آسماني و صور فلکي بسيار زيبايي هم در آسمان خودنمايي کرده و فرصت نشان دادن زيبايي‌هاي بيشتري را به عموم مردم فراهم مي‌كند، ضمن آنکه وضعيت آب و هوايي به نسبت ديگر فصول در اکثر نقاط کشور به مراتب شرايط مطلوبتري دارد واجازه مشاهده زيبايي هاي آسمان را مي دهد.


وي با اذعان به اين كه 13 شهريور به تناسب گردش تقويم در روز‌هاي متفاوتي از هفته قرار مي‌گيرد در حالي كه شايد براي برگزاري برنامه‌هاي عمومي، تمايل به سمت تعطيلي پايان هفته يعني جمعه باشد، گفت: مي‌توان نزديکترين جمعه به 13 شهريور هر سال را که روز تعطيل و تفريح براي مردم است به روز ملي نجوم اختصاص داد تا همگان بتوانند در آن شرکت كنند. طبيعي است ترجيح دارد تا وضعيت فاز ماه نيز در آسمان از شرايط رصدي خوبي برخوردار باشد که اين خود تمامي اهداف از نگاه جهاني گرفته تا تلفيق تقويم‌ها را به دنبال خواهد داشت.

وي در پايان از تمامي اساتيد، منجمان و انجمن‌ها و فعالان نجوم كشور دعوت كرد طرح پيشنهادي انجمن نجوم آماتوري را مورد توجه و مطالعه قرار داده و با پيگيري و طرح ديدگاهاي خود در جلسات کارشناسي اين طرح را در مجامع‌ مرتبط با تقويم و مناسبت‌ها مطرح كنند تا شاهد ثبت آن در تقويم رسمي کشور و بزرگداشت اين علم کهن با رويکرد توجه به مفاخر ايراني باشيم.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
برندگان نهايي رقابت بهترين عكاس ستاره‌شناسي 2012

برندگان نهايي رقابت بهترين عكاس ستاره‌شناسي 2012

برندگان نهايي رقابت بهترين عكاس ستاره‌شناسي 2012

» سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 91070301589
دوشنبه ۳ مهر ۱۳۹۱ - ۰۸:۵۸


برندگان رقابت عكاسي نجومي سال 2012 رصدخانه سلطنتي با تصاويري از كهكشانهاي دور و صور فلكي ستارگان آبي درخشان گرفته تا درخشش شفقهاي قطبي و عجايب ديگر منظومه شمسي اعلام شدند.


به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين تصاوير برتر از ميان صدها تصوير ارسالي به اين رقابت بين‌المللي انتخاب شده‌اند كه علاقمندان به ستاره‌شناسي را به ورود به چهار گروه «زمين و فضا»، «منظومه شمسي ما»، «فضاي عميق» و «عكاس جوان نجوم سال» دعوت مي‌كند.


در اين ميان تصوير مارتين پاگ، عكاس انگليسي از كهكشان گرداب به عنوان برنده كلي اين رقابتها و همچنين به عنوان بهترين تصوير ثبت شده در گروه فضاي عميق انتخاب شد.


ستاره‌شناسان در قرنهاي متمادي به بررسي اين كهكشان كه به M51 نيز موسوم است، براي درك بهتر شكل و رشد كهكشانها پرداخته‌اند.


ويل گيتر، از داوران اين رقابت و يك نويسنده علم ستاره‌شناسي كار پاگ را يكي از بهترين تصاوير به ثبت رسيده از كهكشان گرداب توسط يك عكاس آماتور خواند.


برنده دوم گروه فضاي عميق، روگليو برنال آندرو براي تصوير يك باقيمانده ابرنواختر و ديگر اجسام اطراف آن اعلام شد. اين تصوير به ثبت ابرنواختر Simeis 147 در ميان دو صورت‌فلكي ارابه‌ران و گاو پرداخته است.


تصوير ماشاهيرو ميازاكا، عكاس ژاپني از صورتهاي فلكي اوريون، گاو و خوشه پروين در آسمان سرد ژاپن به عنوان برنده گروه زمين و فضا انتخاب شد.


برنده دوم اين گروه نيز آريلد هايتمان با تصويري از شفق قطبي بر فراز آسمان نروژ اعلام شد.


جاكوب فون كوروس،‌عكاس 15 ساله كانادايي با تصوير خود از خوشه ستارگان پروين به عنوان عكاس جوان سال انتخاب شد در حاليكه تصوير كريس وارن از گذر ناهيد از برابر خورشيد عنوان برنده گروه منظومه شمسي ما را به خود اختصاص داد.


پل هاسه استراليايي براي تصويري از گذر ناهيد از برابر خورشيد توانست لوح شایسته تقدیر را در گروه منظومه شمسي ما دريافت كند.


تصوير همزماني سيارات ناهيد و مشتري اثر لورنت لاودر توانست جايزه ويژه بخش مردم و فضا را به خود اختصاص دهد.


توماس راد 12 ساله برنده جايزه ويژه حوزه روباتيك نيز بدليل ثبت سيستم مارپيچي مسيه 63 با استفاده از تلسكوپ روباتيك برادفورد در جزاير قناري شد كه بازوهاي آن اطراف مركز زرد رنگ كهكشان را احاطه كرده و باعث انتخاب نام «كهكشان آفتابگردان» براي آن شده است.


جايزه ويژه بهترين تازه‌وارد به لورند فنيس تعلق گرفت كه تصويري از سحابي خرطوم فيل را ارائه كرده است.


نمايشگاهي از اين تصاوير برنده در رصدخانه سلطنتي گرينويچ بازگشايي شده است.


انتهاي پيام



برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
كهكشان گرداب




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
باقي‌مانده ابرنواخترSimeis 147




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
صورتهاي فلكي اوريون، گاو و خوشه پروين




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
شفق قطبي بر فراز آسمان نروژ




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
خوشه ستارگان پروين




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
تصوير گذر ناهيد از برابر خورشي




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
تصوير گذر ناهيد از برابر خورشيد



تصوير همزماني سيارات ناهيد و مشتري




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
سيستم مارپيچي مسيه 63




برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
تصوير سحابي خرطوم فيل
 

اخبار

ربات
اولین آزمایش علمی کنجکاوی در مریخ +عکس

اولین آزمایش علمی کنجکاوی در مریخ +عکس

در پی انجام این ماموریت تیم کنترل کنجکاوی بر روی توئیتر این روبات نوشتند: یک کار علمی انجام دادم! اولین تماس علمی با سنگ هدف، جیک! در حدود ۱.۱ میلیون نفر در صفحه توئیتر این روبات عضویت دارند.

بيشتر...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تثبيت واحد نجومي براي سنجش مسافت‌هاي منظومه شمسي

تثبيت واحد نجومي براي سنجش مسافت‌هاي منظومه شمسي

تثبيت واحد نجومي براي سنجش مسافت‌هاي منظومه شمسي

» سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 91070503506
چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۴


ستاره‌شناسان بدون هياهو و جنجال يكي از مهم‌ترين مسافت‌ها را در منظومه شمسي از نو تعريف كرده‌اند.


به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، واحد نجومي (AU) كه فاصله تقريبي ميان زمين و خورشيد بوده، از يك معادله گيج كننده به يك عدد تبديل شده است.


اين استاندارد جديد كه در ماه اوت به اتفاق آرا در نشست بين‌لمللي اتحاديه نجوم در پكن به دست آمده، 149,597,870,700 متر بدون كم و كاست است.


تاثير اين تغيير بر روي ساكنان زمين بسيار محدود است. زمين كماكان به گردش خود در اطراف خورشيد ادامه داده و در نيمكره شمالي به موقع پاييز آغاز شده؛ اما براي ستاره‌شناسان، اين تغييرات به معني سنجش‌هاي دقيق‌تر و سردردهاي كمتر از توصيف واحد نجومي براي دانش‌آموزان خواهد بود.


فاصله ميان زمين و خورشيد يكي از طولاني‌مدت‌ترين مقادير در ستاره‌شناسي است. اولين سنجش دقيق آن در سال 1672 توسط جيوواني كاسيني، ستاره‌شناس مشهور انجام شد كه از پاريس به مشاهده مريخ پرداخته بود در حاليكه همكار وي اين كار را از گويان فرانسه در آمريكاي جنوبي انجام داده بود.


اين ستاره‌شناسان با توجه به اختلاف منظر يا تفاوت زاويه ميان دو رصد، فاصله ميان مريخ و زمين را محاسبه كرده و از آن براي محاسبه مسافت ميان زمين و خورشيد استفاده كردند. پاسخ آنها 140 ميليون كيلومتر بود كه از ارزش محاسبه شده امروزي دور نيست.


تا نيمه دوم قرن بيستم، اين سنجش‌هاي اختلاف منظر تنها راه قابل اعتماد براي اندازه‌گيري مسافتها در منظومه شمسي به حساب مي‌آمد و از اين ارزش AU به عنوان يك تركيب از ثابتهاي بنيادي ياد شد كه مي‌تواند سنجش‌هاي زاويه‌اي را در مسافت انتقال دهد.


چندي پيش اين واحد به عنوان شعاع يك مدار مدور غيرمختل نيوتوني به اندازه خورشيد از يك ذره داراي جرم بي‌اندازه كوچك با يك ميانگين حركتي 0.01720209895 راديان در روز توصيف شده بود.


اين تعريف باعث خوشحالي كارل فردريش گوس، رياضيدان آلماني شد، اما مشكلات زيادي را براي ستاره‌شناسان ايجاد كرد.


البته جداي از سخت شدن عرصه بر دانشجويان ستاره‌شناسي، اين تعريف قديمي با نظريه عمومي نسبيت اينشتين در تضاد قرار داشت. طبق اين نظريه، زمان و فضا بسته به محل ناظر با هم مرتبط هستند.


تعريف AU نيز همانطور كه گفته شد، تغيير يافت. اين ارزش تا هزار متر يا بيشتر بين چارچوب مرجع زمين و چارچوب سياره مشتري منتقل شد. اين انتقال بر فضاپيمايي كه به طور مستقيم مسافتها را اندازه‌گيري مي‌كند، تاثير نداشت؛ اما براي دانشمندان سياره‌اي كه بر روي مدلهاي منظومه شمسي كار مي‌كنند، مشكل‌آفرين بوده است.


همچنين خورشيد نيز به مشكلات اضافه كرده بود. ثابت گوسي بر اساس جرم خورشيد بوده از اين رو ارزش AU به طور جدايي‌ناپذيري با جرم خورشيد مرتبط است؛ اما خورشيد در زمان انتشار انرژي خود، جرم از دست مي‌دهد و اين امر نيز باعث تغيير آرام اين ارزش شده است.


تعريف اصلاح شده از اين ارزش به از بين رفتن اين مشكلات كمك كرده است. يك فاصله ثابت، ارتباطي با جرم خورشيد نداشته و واحد متر نيز به عنوان مسافت طي شده توسط نور در خلاء در 1 / 299,792,458 ثانيه تعريف شده است. از آنجايي كه سرعت نور در تمام چارچوبهاي مرجع ثابت است، ارزش AU ديگر بر اساس محل ناظر در منظومه شمسي تغيير نخواهد كرد.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
پشتيباني دانشمندان از نظريه منشأ فضايي حيات ميكروبي در زمين

پشتيباني دانشمندان از نظريه منشأ فضايي حيات ميكروبي در زمين

پشتيباني دانشمندان از نظريه منشأ فضايي حيات ميكروبي در زمين

» سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 91070503600
چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۷


دانشمندان آمريكايي در محاسبات جديد خود از نظريه قديمي ورود حيات به زمين توسط ميكروب‌هاي فضايي پشتيباني كرده‌اند.


به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين نظريه بر اساس محاسباتي است كه نشان‌دهنده احتمال بالایی از فرود قطعات سنگ از سیارات سیستم‌های ستاره‌ای دیگر بر روی زمین در مدتها پیش است.


به گفته كارشناسان دانشگاه پرينستون كه پژوهش آنها در مجله Astrobiology منتشر شده، ممكن است برخي از اين سنگها حامل ريزموجودات تعبيه شده در آنها بوده و اين موجودات را به زمين منتقل كرده باشند.


طبق اين پژوهش، اين ميكروبهاي نهفته براحتي توانسته‌اند سفر طولاني در فضا را با وجود سطوح بالاي تابش كيهاني تحمل كنند.


همچنين اين دانشمندان بر اين باورند كه حيات ساده به همين شكل ممكن است به سيارات ديگر در خارج از منظومه شمسي سفر كرده باشند. اين فرايند موسوم به «پان‌اسپرميا» مي‌تواند بدين معني باشد كه جهان سرشار از حيات زمين مانند است.


طبق اين فرايند، زندگی در جایی بوجود نمی‌آید بلکه همواره در جهان وجود داشته، بذرهای آن در همه جای جهان هستی پراکنده شده و پیوسته از نقطه‌ای به نقطه دیگر انتقال می‌یابد.


انفجارهاي آتش‌فشاني بزرگ، برخورد شهاب‌سنگها با ديگر اجسام آسماني مي‌تواند باعث پرت شدن قطعات سنگي سيارات در فضا شود.


به گفته دانشمندان، هنگامي كه منظومه شمسي جوان بوده و خورشيد فاصله بسيار نزديكتري با همسايگان خود داشت، برخي از اين ضايعات فضايي ممكن است ميان سيارات در ديگر منظومه‌هاي ستاره‌اي رد و بدل شده باشند.


به دليل سرعت سفر آرام، اين اجسام از فرصت خوبي براي افتادن در جريان گرانش سيارات برخوردار بودند.



محققان از برنامه‌هاي رايانه‌اي براي شبيه‌سازي خوشه‌ستاره‌اي محل تولد خورشيد استفاده كرده و دريافتند كه از تمام قطعات سنگي ارسال شده از منظومه شمسي ما و همسايگان نزديك آن بين پنج تا 12 مورد از 10 هزار سنگ ممكن است توسط ديگر سيارات جذب شده باشند.


در دوره بين 10 تا 90 ميليون سال قبل، هر چيزي بين 100 تريليون و 30 کوادریلیون جسم با وزن بيش از 10 كيلوگرم قابل انتقال بوده است.


هر موجود منتقل شده به زمين در زمان ورود با سياره‌اي پوشيده از آب و داراي شرايط مناسب حيات روبرو شده است.


خوشه محل تولد خورشيد در زماني كه سن منظومه شمسي 135 ميليون تا 535 ميليون بود، به آرامي تجزيه شد.


زمين پوشش آبي خود را در سن 288 ميليون سالگي منظومه شمسي بدست آورده و اين احتمال را بوجود مي‌آورد كه زمين در زمان ورود ميكروبهاي بيگانه كاملا آمادگي حيات را داشته است.


اين پژوهش در كنگره علوم سيارات 2012 اروپا در مادريد ارائه شده است.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
استقرار فضاپيماي درگاه فضاي عميق در سوي ديگر ماه تا اواخر دهه

استقرار فضاپيماي درگاه فضاي عميق در سوي ديگر ماه تا اواخر دهه

استقرار فضاپيماي درگاه فضاي عميق در سوي ديگر ماه تا اواخر دهه

» سرویس: علمي و فناوري - فناوري
کد خبر: 91070503563
چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۱


سازمان ناسا در حال بررسي طرحي براي ساخت يك «فضاپيماي درگاه» است كه در فضايي در 445 هزار كيلومتري زمين و 61 هزار كيلومتري سوي ديگر ماه معلق خواهد شد.


به گزارش سرويس فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)،‌ اين سازمان در گزارشي به توصيف برنامه خود براي قرار دادن يك فضاپيماي مدارگرد در سوي ديگر ماه در يك نقطه كاملا محاسبه شده موسوم به نقطه لاگرانژ 2 زمين - ماه پرداخته است.


كشش گرانشي سيارات، تعادل اين نقطه را در فضا حفظ كرده و به ناسا در پارك كردن يك فضاپيماي دائمي به جاي گردش دور مدار كمك خواهد كرد.


اين در حالي است كه ايستگاه فضايي بين‌المللي در ارتفاع 370 كيلومتري زمين در حال گردش است و 402 هزار كيلومتر با اين پايگاه جديد فاصله خواهد داشت.


گزارش ناسا در ادامه آورده است كه قرار دادن يك فضاپيما در اين نقطه در ماوراي ماه به عنوان يك ناحيه آزمايشي براي دستيابي انسان به فضاي عميق، بهترين گزينه كوتاه‌مدت براي تجارب پروازي و كاهش خطر محسوب مي‌شود.


اين پايگاه جديد كه شايد از بخش‌هاي باقيمانده براي ساخت ايستگاه فضايي ايجاد شود، يك ماموريت ابتدايي ايده‌آل براي فضاپيماي بالابر سنگين موسوم به سيستم پرتاب فضايي خواهد بود كه توسط ناسا در حال توليد است.


اين موشك براي انتقال خودروي سرنشين‌دار چندمنظوره اوريون به ماه و ديگر مقصدها طراحي شده است. اين موشك همچنين مي تواند محموله، تجهيزات و وسايل علمي را به مدار زمين و مقاصد ماوراي آن منتقل كند.


يك پايگاه فضاي عميق يا فضاپيماي درگاه مي‌تواند ارائه‌دهنده فرصتها و همچنين چالشهاي منحصربه فرد باشد. اين پايگاه ممكن است فضانوردان را در معرض تابش قرار داده يا تامين مجدد تجهيزات آن چالش برانگيز باشد اما همچنين تا حد زيادي برقراري ارتباط را در فضاي دورتر تسهيل كرده و يك گام رو به جلو براي سفر انسان به مريخ خواهد بود.


هنوز معلوم نيست كه اين پايگاه داراي سرنشين خواهد بود يا خير. بخش سيستمهاي پيشرفته اكتشافي ناسا اخيرا به شرح در مورد طرحي براي يك سكونتگاه فضاي عميق پرداخته بود كه به سكنه اجازه زندگي و كار ايمن را در آن تا يك سال ارائه مي‌كند. اين گروه همچنين يك ماكت از چنين سكونتگاهي را در ماه ژوئيه در مركز پرواز فضايي مارشال در آلاباما ارائه كرده بودند.

اولين پرواز احداثي براي ساخت يك ايستگاه مسيري ممكن است تا سال 2019 تعيين شود.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شمارش معكوس براي شكست ركورد پنجاه ساله «پرش فضايي»

شمارش معكوس براي شكست ركورد پنجاه ساله «پرش فضايي»

شمارش معكوس براي شكست ركورد پنجاه ساله «پرش فضايي»

» سرویس: علمي و فناوري - فناوري
کد خبر: 91070503591
چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۳


آخرين مراحل آماده سازي براي شكستن ركورد پرش مافوق صوت از ارتفاع 37 كيلومتري در حال انجام است.

به گزارش سرويس فناوري خبرگزار دانشجويان ايران (ايسنا)، «فليكس باومگاتنر» چترباز 43 ساله اتريشي ماه مارس (فروردين) از ارتفاع 20 كيلومتري و ماه جولاي (خرداد) از ارتفاع 29 كيلومتري به پايين پريد و اكنون به دنبال شكستن ركورد 31 كيلومتري متعلق به سال 1960 ميلادي است.

به دليل صدمه ديدن كپسول ويژه پرش در آزمايش ماه جولاي، انجام اين برنامه با وقفه مواجه شد، اما مسوولان به تازگي روز هشتم اكتبر (17 مهر) را به عنوان زمان قطعي اين برنامه اعلام كرده اند.

كپسول طراحي شده براي اين پرش فضايي در زير يك بالن هليومي غول پيكر متصل شده و چترباز را به ارتفاع 37 كيلومتري بالاي زمين منتقل مي كند.

پس از باز شدن در كپسول، «باومگاتنر» كه لباس ويژه ضد فشار بر تن خواهد داشت، ظرف چند ثانيه با رسيدن به سرعت يك هزار و 110 كيلومتر در ساعت، ديوار صوتي را شكسته و ركورد پرش مافوق صوت را به نام خود ثبت مي كند.

مركز كنترل ناسا اين پرش فضايي را نظارت خواهد كرد.


انتهاي پيام



برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
آخرين مراحل آماده سازي براي پرش فضايي
 

اخبار

ربات
کشف شواهد احتمال وجود آب در مریخ

کشف شواهد احتمال وجود آب در مریخ

دانشمندان اعلام کردند مریخ پیمای کنجکاوی، در مسیر خود برای کشف زندگی میکروبی در این سیاره نشانه هایی جدی از مسیر آب به جا مانده از قبل یافته است.

بيشتر...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شگفتي دانشمندان از گرماي مطبوع تابستاني مريخ

شگفتي دانشمندان از گرماي مطبوع تابستاني مريخ

[h=1] شگفتي دانشمندان از گرماي مطبوع تابستاني مريخ

[/h] » سرویس: علمي و فناوري - فناوري
کد خبر: 91070805108
شنبه ۸ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۱



جديدترين گزارش‌هاي هواشناسي به دست آمده از كاوشگر مريخي «كنجكاوي» نشان‌دهنده دماي بسيار معتدل اين سياره در طول روز بوده كه باعث شگفتگي و هيجان دانشمندان شده است.


به گزارش سرويس فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در تمام مدت ماموريت كنجكاوي، ايستگاه آنبرد هواشناسي اين كاوشگر موسوم به «ايستگاه نظارت بر محيط از راه دور» به اندازه‌گيري دماهاي در حال افزايش تا بيش از صفر درجه در نيمي از روزهاي پس از فرود آن در دهانه گيل در مريخ پرداخته است.


مريخ اكنون از دماي بالاي شش درجه سانتيگراد برخوردار بوده و با ادامه پيدا كردن تابستان مريخي اين دما تا 20 درجه نيز گرمتر خواهد شد كه اين سياره را از نقطه نظر مسكوني بودن بسيار هيجان‌انگيز خواهد كرد.


البته اين سياره در شب‌ها به دليل برخورداري از يك جو محدود بسيار سرد بوده و دماي آن تا منفي 70 درجه نيز مي‌رسد.


همچنين حسگرهاي فشار اين واحد هواشناسي نيز فضارهاي بالاتري از حد انتظار را ثبت كرده است.


سياره مريخ در زمستان به قدري سرد مي‌شود كه دي‌اكسيد كربن در قطب‌هاي آن يخ زده و باعث ايجاد كلاهكهاي يخي و برف دي‌اكسيد كربن فصلي مي‌شود. حذف اين ماده از جو به معني تغيير فشار جوي در طول سال است.


اين يافته‌ها در پي كشف اخير اين كاوشگر از الگوهاي سنگريزه گرد حاصل شده بود كه احتمالا در اثر جريان آب در مسير طولاني به اين شكل تغيير يافته‌اند.


كاوشگر كنجكاوي در ابتداي ماموريت دو ساله خود براي بررسي مريخ از لحاظ امكان برخورداري از حيات ميكروبي در گذشته يا حال، اكنون در حال حركت به منطقه‌اي موسوم به گلنلگ است. مقصد نهايي اين كاوشگر كوه شارپ در ميانه دهانه محل ورود آن خواهد بود.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
محقق ايراني اشتباه پنج‌ساله محققان ايستگاه بين‌المللي فضايي را تصحيح كرد

محقق ايراني اشتباه پنج‌ساله محققان ايستگاه بين‌المللي فضايي را تصحيح كرد

[h=1] محقق ايراني اشتباه پنج‌ساله محققان ايستگاه بين‌المللي فضايي را تصحيح كرد

[/h]
» سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 91070905445
یکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۱ - ۰۷:۰۸



گلسنگ به كار رفته در تحقيقات پژوهشگران اسپانیا و آلمان در ايستگاه بين‌المللي فضايي كه به اشتباه گونه «Aspicilia fruticulosa» معرفي شده بود با بررسي‌هاي محقق ايراني به عنوان گونه‌اي جديد شناسايي شد.

به گزارش خبرنگار علمي ايسنا، در پي ارائه يافته‌هاي رساله دکتري محمد سهرابي، دانش آموخته گروه زيست شناسي دانشكده علوم زيستي دانشگاه «هلسينكي» فنلاند در قالب مقاله اي در مجله معتبر آلماني Mycological Progress محققان اروپايي دست اندركار اين تحقيقات با تصحيح اشتباهتشان در مقاله جدید خود نام گونه جدید كشف شده توسط اين محقق ايراني و همكارانش را جايگزين كرده‌اند.


دكتر محمد سهرابي، عضو هيات علمی سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ايران در گفت‌وگو با خبرنگار علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به اين كه گلسنگ‌ها از گونه‌هايي هستند كه در سال‌هاي اخير براي انجام تحقيقات در علوم فضایی و پروژه بلندپروازانه سکونت بشر در مریخ استفاده می شوند، اظهار كرد: طي پنج سال گذشته، محققان ايستگاه بين‌المللي فضايي در انجام تحقيقات خود چندين گونه مختلف Rhizocarpon geographicum و Xanthoria elegans و یک گونه جدید ناشناخته مانده از گروه گلسنگ‌های مانا (مائده آسمانی) موسوم به « Aspicilia fruticolosa» را به مدت چندین ماه به فضا ارسال كرده و همچنين آنها را در شرایط شبیه‌سازی شده مریخی به مدت طولانی نگه داشته اند. پس از بازگرداندن گونه‌ها از فضا و خارج کردن آنها از شرایط شبیه سازی شده مریخی، بررسي‌ کامل آنها نشان داد كه دما، فشار و تابش شدید اشعه «UV» در روند رشد و زندگي آنها اثري چندانی نداشته است و در اين میان تنها گونه مائده آسمانی همچنان توانسته بیشترین مقاومت را از خود نشان دهد.

وي افزود: پس از آن آزمایش موفقیت آمیز از ميان گلسنگ‌هاي ارسال شده به فضا، گلسنگ مانا به عنوان مدل ارگانيسم مطالعات زیست‌ستاره شناسی انتخاب شد.

سهرابي تصريح كرد: گونه مدل انتخاب شده به گروهي از گلسنگ‌ها به نام «Manna Lichens» تعلق دارد که در برخي كتب اديان مختلف به نام مائده آسماني معروف هستند. اين گروه از گلسنگ‌ها كه نسبت به خشكي بسيار مقاوم هستند در بیابان‌ها و استپ های ايران، آسياي مركزي، بخش‌هايي از روسيه، اسپانيا، شمال آفریقا و آمريكا پراکنش دارند.

عضو هيات علمی سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ايران تصريح كرد: بررسي‌هاي اخير من و همكارانم در دانشگاه هلسينكي نشان داد گونه منتخب گلسنگ مورد استفاده در تحقيقات ايستگاه فضايي كه به اشتباه Aspicilia fruticulosa معرفي شده در واقع از گونه كشف شده توسط ما موسوم به Circinaria gyrosa Sohrabi et al است که در بیابانها و استپ های مناطق مرکزی و شمال غرب ایران، ارمنستان، ترکمنستان، آناتولی ترکیه و مناطق استپی و خشک اسپانیا وجود دارد. محققان ایستگاه فضایی متوجه جديد بودن اين گونه از نظر علم گلسنگ شناسي و گونه شناسي نبودند و آن را با گونه اي ديگر موسوم به Aspicilia fruticulosa که بیشتر در آسیای مرکزی پراکنش دارد، اشتباه گرفته اند.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سهرابي درباره چگونگي پي بردن به اين موضوع تصريح كرد: با توجه به اينكه رساله دكتري من بر روي مطالعات تبار شناسی گلسنگهای مانا در سطح جهان بوده است در تحقيقات بر روي گونه‌هاي مختلف این گروه متوجه شدم نمونه گلسنگی که محققان كشور اسپانيا به ايستگاه فضايي بين‌المللي ارسال كرده اند یک گونه جديد بوده که نامگذاری آن را به صورت Circinaria gyrosa Sohrabi et al انجام داده ام. بعد از انتشار نتایج رساله دکتری من محققان ایستگاه فضایی نام گونه جدید را بلافاصله پذیرفته و مقاله جدید خود را با نام گونه جدید Circinaria gyrosa در پایگاه ساینس دایرکت منتشر کردند. اين مقاله در نشاني اينترنتي

http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0032063312002425 قابل دسترسي است.

وي در پاسخ به خبرنگار ايسنا كه نظر وي را درباره علت بروز چنين اشتباهي از سوي محققان علوم فضايي پرسيد، گفت: در گلسنگ‌ها صفات ریخت شناسی توسعه چندانی نيافته است بنابراين در بسیاری موارد مجبور به مطالعه گونه‌ها از چندین روش به خصوص مطالعه توالی «دی ان ای» به همراه ترکیبی از مطالعات اکولوژی و روش‌های شیمیایی هستيم و اصولا در علم گلسنگ‌ شناسی موضوع تشخیص گونه ها امری نسبتا پیچیده بوده و نیازمند افراد كاملا متخصص است. اين مساله ضرورت تربیت نیروی متخصص در اين زمينه در کشور ما را نيز نشان مي‌دهد خصوصا اين كه گلسنگ‌های ایران از تنوع گونه ای بالایی برخوردار بوده و این دانش در کشور ما بسیار نو پا است.

وي خاطرنشان كرد: در میان گلسنگ‌های مختلف به هیچ وجه نمي‌توان به علت تشابه صفات ظاهری نمونه ها به یکدیگر آنها را به عنوان یک گونه قلمداد کرد چرا که امروزه نتايج مطالعات مولكولي گلسنگ‌ها نشان مي‌دهد نمونه‌هایی كه از نظر ظاهری و صفات ریخت شناسی بسیار شبیه به هم بوده و در مناطق مختلفی در آسيا، اروپا وآمريكا پراکنده و در طول سالیان گذشته همواره در منابع علمی مربوطه به عنوان یک گونه با پراکنش وسیع محسوب می شدند، یک گونه جهان شمول نبوده و در مطالعات اخیر از نظر تبار شناسی متعلق به گونه های مجزا از هم با پراکنش محدود هستند.


سهرابی با اشاره به اهميت علم گونه شناسي گفت: استفاده از نام‌ صحیح گونه‌ها در تحقيقات و كتابهاي درسي بسيار حائز اهميت است. بنابراين در معرفي مدل ارگانيسم ها بايد به تبارشناسي و نام گونه اهميت داده شود زیرا نامهای علمی به منزله زبان مشترک در گفتگوی محققان علوم مختلف در سطح جهان هستند.

وي در ادامه با اشاره به توانمندي‌هاي موجود در عرصه هوا فضاي كشور و تلاش محققان براي ارسال موجودات زنده به فضا پيشنهاد كرد در اين تحقيقات از اين گونه جديد گلسنگ‌ها نیز كه به وفور در ايران يافت مي‌شود استفاده شود.

سهرابي تصريح كرد: گلسنگ‌ها به منزله آزمايشگاه تشخيص طبي طبيعت هستند. با مراجعه به گلسنگ‌ها در طبيعت مي‌توان نشان داد وضعیت سلامتی و پایداری آن در چه سطحی قرار دارد. یا به عبارتی گلسنگ‌ها بزرگترين انديكاتور زيست محيطي در طبیعت اطراف ما هستند.

به گزارش ايسنا، مقاله دكتر سهرابي و همكارانش در خصوص گونه جديد گلسنگ كه در مجله آلماني Mycological Progress از انتشارات اشپرينگر به چاپ رسيده در نشاني www.springerlink.com/content/67q6511q883555gq قابل دسترسي است.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
«سپر ضدخورشيدي سياركها»، ايده جالب دانشمندان براي مقابله با پديده گرمايش

«سپر ضدخورشيدي سياركها»، ايده جالب دانشمندان براي مقابله با پديده گرمايش

[h=1] «سپر ضدخورشيدي سياركها»، ايده جالب دانشمندان براي مقابله با پديده گرمايش

[/h] » سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 91071006562
دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۶



دانشمندان اسكاتلندي يك ايده جالب و جديد را براي مقابله با پديده گرمايش جهاني مطرح كرده‌اند كه طبق آن سطح سياركها براي ايجاد ابرهاي بزرگ از غبار به عنوان يك سپر ضد خورشيدي در برابر زمين منفجر مي‌شود.


به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، محققان دانشگاه استرثكلايد بر اين باورند كه يك سيارك با اندازه مناسب مي‌تواند به يك موقعيت نزديك به زمين منتقل شده و ابر بزرگي از غبار را با انفجار سطح آن ايجاد كرد.


از آنجايي كه سياركها كشش گرانشي توليد مي‌كنند، غبار بجاي پراكنده شدن در فضا، در جايي كه هستند باقي مي‌ماند.


اين ايده جزء جديدترين پروژه‌هاي بلندپروازانه موسوم به مهندسي زمين بوده كه قصد دارند آب و هواي زمين را با بازتاب، انحراف يا جذب تابشهاي خورشيدي تغيير دهند.


تحقيقات انجام شده توسط هيات ميان‌دولتي سازمان ملل براي تغييرات آب و هوايي نشان داده كه دماي جهاني تا اواخر اين سده بين 1.1 و 6.4 درجه سانتيگراد افزايش خواهد يافت.


به گفته محققان اسكاتلندي، اگرچه ابر غبار يك راه‌حل دائمي نبوده، اما مي‌تواند تاثيرات تغييرات آب و هوايي را براي يك زمان مشخص متعادل كرده و مسير را براي اجراي سنجشهاي كاهش دهنده دما مانند جذب کربن همرا كند.


يك طرح ديگر براي ايجاد يك سايه ميان زمين و خورشيد شامل استقرار آينه‌هاي بزرگ در فضا بوده كه به دليل هزينه‌هاي بسيار زياد ساخت آينه‌هاي غول‌پيكر و پرتاب آنها به مدار يا ساخت آنها در فضاي خارجي كاملا غيرعملي است.


يك ايده ديگر شامل استفاده از پتوهايي از غبار براي محو تاثير خورشيد شبيه به عملكرد ابرها بود. اگرچه اين شيوه بسيار ارزانتر از ارسال آينه به مدار است اما غبار به دليل كشش گرانشي خورشيد، ماه و ديگر سيارات در فضا پراكنده خواهد شد.


از اين رو محققان اسكاتلندي ايده انفجار سطح سيارك و استفاده از غبار آن را ارائه كردند كه كه در جا باقي مانده و پراكنده نمي‌شود.


اين سيارك در نقطه لاگرانژ L1 قرار خواهد گرفت كه در آن كشش گرانشي خورشيد و زمين متعادل است. اين نقطعه حدودا چهار برابر مسافت ميان زمين و ماه است.


اين سيارك را مي‌توان با يك منجنیق الکترومغناطیسی كنترل كرد كه علاوه بر هدايت سيارك به موقعيت مورد نظر مي‌تواند انفجار مدنظر را بر روي سطح آن اجرا كند.


اين محققان سيارك 1036 را به عنوان بزرگترين سيارك نزديك به زمين كه براي اين ايده مناسب است، انتخاب كرده‌اند.


به گفته آنها اين سيارك قادر به ايجاد يك ابر غبار بزرگ بوده كه مي‌تواند از رسيدن 6.58 درصد از تابش خورشيد به زمين جلوگيري كند كه براي مقابله با گرم شدن جهاني بسيار عالي خواهد بود.


اين ابر غبار از جرم پنج كوادريليوم كيلوگرم و وسعت 2574 كيلومتر برخوردار خواهد بود.


سياركهاي نزديك به زمين يك تهديد احتمالي براي سياره محسوب مي‌شوند، از اين رو اجراي اين سناريو به مراقبت و بررسي بسيار زياد نياز خواهد داشت.


يكي از بزرگترين چالشهاي دانشمندان در اين شيوه، شناسايي راهي براي حركت دادن چنين سيارك بزرگي به موقعيت مورد نظر است كه سياركهاي كوچكتر مي‌توانند چاره‌اي براي آن باشند.
 

jimmi

عضو جدید
کشف یک ناحیه ی دارای شواهد عبور آب در سطح مریخ ، در مسیر حرکت کنجکاوی


سنگهای شسته شده در اثر جریان آب



و تکه سنگی به بزرگی یک توپ فوتبال در سر راه کنجکاوی، اولین سنگی که کنجکاوی لمسش کرد





کنجکاوی سر راهش از مناظر طبیعی هم لذت میبره. ازجمله گذر یکی از قمرهای کوچیک مریخ(فوبوس) ازبرابر قرص کوچیک خورشید
http://www.nasa.gov/images/content/689361main_pia16151-43_226-170.gif
 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیل آرمسترانگ

نیل آرمسترانگ

[h=2][/h]

نیل آرمسترانگ، فضانورد آمريکايی و نخستين انسانی که روی ماه قدم گذاشت، روز شنبه و در سن ۸۲ سالگی درگذشت. او اولین فضانوردی بود که طی ماموریت تاریخی آپولو ۱۱ در ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ (۲۹ تیر ۱۳۴۸) قدم بر کره ماه نهاد. این فضانورد پیشین آمریکایی، در ماه‌های اخیر تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته بود و متاسفانه در حالی که چند روز پيشتر تولد خود را جشن گرفته بود، چشم از جهان فروبست. او در لحضه تاریخی که قدم بر ماه گذاشت چنین گفت: «این گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است.» جمله ای که برای همیشه در یادها خواهد ماند.نيل آرمسترانگ در سال ۱۹۹۹ با همسرش کارول ازدواج کرده و همواره در انظار عمومی و پروژه های مختلف علمی حضور داشت. در ماه فوريه سال جاری ميلادی، شش ماه پيش، در مراسم تقدير از «جان گلن» اولين فضانورد آمريکايی که مدار زمين را دور زد، حاضر شده بود. بر اساس گزارشی از شبکه ای-بی-سی آمریکا آرمسترانگ از سه هفته پيش به عارضه ای قلبی دچار شده بود. در ادامه این مقاله به شرح کامل زندگی او خواهیم پرداخت...


نیل آرمسترانگ

نیل الدن آرمسترانگ (به انگلیسی: Neil Alden Armstrong) فضانورد آمریکایی (متولد ۵ اوت ۱۹۳۰ در واپاکونتا، اوهایو، آمریکا - درگذشته ۲۵ اوت ۲۰۱۲ در کلمبوس، اوهایو)، نخستین انسانی است که طی ماموریت آپولو ۱۱ در ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ (۲۹ تیر ۱۳۴۸) بر کره ماه گام نهاد. وی فضانورد سابق ناسا، خلبان آزمایش کنندهٔ، مهندس هوافضا، استاد دانشگاه و خلبان نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بود.

وی قبل از فضانوردی، در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بود و در جنگ کره خدمت می کرد. پس از پایان جنگ، آرمسترانگ به عنوان یک خلبان آزمایش کننده در کمیتهٔ مشورتی ملی هوانوردی و ۹۰۰ پرواز با انواع هواپیما انجام داد. او از دانشگاه پوردو و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی فارغ التحصیل شد.

آرمسترانگ پس از ترک سپاه در سال ۱۹۶۲ به ناسا پیوست. اولین پرواز او در ناسا، فرماندهی او در پرواز جمینای ۸ در سال ۱۹۶۶ بود و به معدود شهروندان آمریکایی تبدیل شد که به فضا سفر کرده است. او در این ماموریت دو فضاپیمای سرنشین دار را به دیوید اسکات رساند. دومین و آخرین پرواز فضایی او، پرواز آپولو ۱۱ و فرماندهی ماموریت بود که سرانجام با باز آلدرین در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ برای اولین بار بر روی کره ماه فرود آمد. آرمسترانگ و آلدرین بر سرح ماه گام نهادند و ۲ ساعت و نیم روی ماه کاوش کردند در حالی که مایکل کالینز که در ماژول فرماندهی منتظر آن ها بود. به آرمسترانگ، آلدرین و کالینز مدال ریاست جمهوری آزادی از ریچارد نیکسون، مدال فضایی کنگره از رئیس جمهور جیمی کارتر در سال ۱۹۷۸ و مدال طلای کنگره در سال ۲۰۰۹ اهدا شد.




فضانوردان آپولو ۱۱ از چپ به راست نیل آرمسترانگ، مایکل کالینز، و باز آلدرین


زندگی‌نامه

نیل آرمسترانگ حاصل ازدواج استفان کونیگ آرمسترانگ و ویولا لوئیس انگل است و در شهر اوهایو به دنیا آمد. نیل از تبار اسکاتلندی-ایرلندی و آلمانی است و دو خواهر و برادر کوچک تر دارد. پدرش استفان آرمسترانگ، حسابرس دولت ایالتی اوهایو بوده است و بارها در سراسر کشور نقل مکان کرده است. گفته می شود که نیل قبل از تولد ۱۵ سالگی اش در ۲۰ شهر مختلف زندگی کرده است. او به شدت به پرواز علاقه داشت. پدر او برای تحصیل نیل در دبیرستان "بلوم"، برای آخرین بار در سال ۱۹۴۴ به شهرستان واپاکونتا نقل مکان کرد. آرمسترانگ در ۱۵ سالگی شروع به یادگیری درس پرواز در فرودگاه این شهرستان کرد و گواهینامهٔ پرواز رانندگی خود را به دست آورد. او پسری فعال بود و سرانجام رتبهٔ عقاب دیده بان را به دست آورد. به عنوان یک بالغ، با دریافت جایزهٔ دیده بان عقاب و جایزهٔ نقره ای بوفالو به رسمیت شناخته شد.


در سال ۱۹۴۷، آرمسترانگ تحصیل در رشتهٔ هوافضا در دانشگاه پردو را آغاز کرد. او تنها فرد در خانواده اش بود که در دانشگاه پذیرفته شد. او مدرک لیسانس را در رشتهٔ علوم در مهندسی هوانوردی در سال ۱۹۵۵ از دانشگاه پردو دریافت کرد و در سال ۱۹۷۰ در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، کارشناسی ارشد در رشتهٔ علوم در مهندسی هوافضا گرفت. آرمسترانگ دارای دکترای افتخاری از تعدادی دانشگاه هاست.



خدمات نیروی دریایی

در تاریخ ۲۶ ژانویه سال ۱۹۴۹، از نیروی دریایی با آرمسترانگ تماس گرفته شد و گزارش رسید که نیل باید به ایستگاه پنساکولا، فلوریدا برای آموزش پرواز برود. در تاریخ ۱۶ اوت ۱۹۵۰، دو هفته پس از تولد ۲۰ سالگی آرمسترانگ، متوجه شد که به عنوان هوانورد به طور کامل به نیروی دریایی راه یافته است.

او به عنوان ناوگان حمل و نقل هوایی خدمات اسکادران ۷ در سن دیگو منصوب شد. دو ماه بعد، او به عنوان جنگندهٔ اسکادران ۵۱ (VF-51) یک اسکادران تمام جت، انتخاب شد و اولین پرواز خود را در یک هواپیمای جت F9F-2B در تاریخ ۵ ژانویه ۱۹۵۱ انجام داد. او در ماه ژوئن، اولین فرود جت خود را با یک یو اس اس ا*** انجام داد و همان هفته، از دانشجوی سال دوم نیروی دریایی به ناوبان دوم ارتقا یافت. در پایان ماه، با VF-51 برای جنگ کره عازم کره جنوبی شد.

آرمسترانگ اولین اقدام در جنگ کره را در تاریخ ۲۹ اوت ۱۹۵۱ انجام داد. در ۳ سپتامبر ۱۹۵۱، آرمسترانگ مسلح، در روستای مجون در غرب وونسان ، در حالی که تجهیزات نظامی حمل و نقل می کرد، متوجه یک بمب گذاری شد و با یک F9F آن بمب را آتش زد. او هنگام به دست آوردن کنترلش در ارتفاع حدود ۲۰ فوت (۶٫۱ متر)، قسمت متحرک بال راست هواپیمایش کنده شد. سپس در انتظار نجات یک هلی کوپتر نیروی دریایی ماند و در نتیجه هواپیمایی در نزدیکی پوهانگ رسید و آرمسترانگ را نجات داد. به خاطر این اشتباه آرمسترانگ، آقای میت از مدرسهٔ پرواز یک جیپ او را برداشت.

آرمسترانگ در جنگ کره، بیش از ۷۸ ماموریت انجام داد و در مجموع در این جنگ ۱۲۱ ساعت روی هوا بود که بیشتر آن ها را در ژانویه ۱۹۵۲ انجام داد. او موفق به دریافت ۲۰ مدال هوایی، ۲۰ ماموریت رسمی، ستارهٔ طلای ۲۰، مدال خدمات کره ای و مدال تعهد شد. او در سن ۲۲ سالگی در تاریخ ۲۳ اوت ۱۹۵۲، نیروی دریایی را ترک کرد و به ستوان تبدیل شد.




عکس رسمی نیل آرمسترانگ در ماموریت آپولو


سال های دانشکده

پس از استعفا از نیروی دریایی، آرمسترانگ به دانشگاه پوردو بازگشت و بهترین نمراتش را در چهار ترم اول گرفت. نمرات نهایی او ۴٫۸ از ۶ بود.آرمسترانگ لیسانس خود را در رشتهٔ مهندسی هوانوردی در سال ۱۹۵۵ از دانشگاه پوردو گرفت و فارغ التحصیل شد.

نیل با ژانت الیزابت شیرون که در در دانشگاه پوردو درس اقتصاد خانه را می خواند، ازدواج کرد. آن ها در تاریخ ۲۸ ژانویه سال ۱۹۵۶، در کلیسای جماعت در ویلمت در ایلینویز ازدواج کردند.

این زوج دارای سه فرزند به نام های اریک، کارن و مارک هستند. در ماه ژوئن سال ۱۹۶۱، تشخیص داده شد که کارن در قسمت میانی مغزش تومور دارد. سرانجام با اشعه ایکس او را درمان کردند. اما سرانجام کارن در تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۹۶۲، به دلیل تضعیف سلامتی اش فوت کرد.

نیل آرمسترانگ بعدا کارشناسی ارشد را در رشتهٔ علوم در مهندسی هوانوردی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گرفت.



خلبان آزمایش کننده هواپیما

به دنبال فارغ التحصیلی آرمسترانگ در دانشگاه پوردو، وی تصمیم گرفت به عنوان خلبان آزمایشی هواپیما کار کند. او در این کار موفق بود و ۹۰۰ پرواز با انواع هواپیما انجام داد. او در کمیتهٔ مشورتی ملی هوانوردی ایستگاه پرواز، با سرعت در پایگاه نیروی هوایی پرواز می کرد. از روی لئامت آرمسترانگ، کارش فقط چند ماه در کیولند به طول انجامید و در ماه ژوئیه ۱۹۹۵، او به ادواردز ای اف بی بازگشت.

آرمسترانگ در روز اول خود در ادواردز اف بی ای در تاریخ ۲۲ مارس ۱۹۵۶، با یک هواپیمای آزمایشی بمب افکن پرواز کرد و آسیب دید. وی در صندلی راست Superfortress B-29 نشسته بود.



حرفه فضانوردی

هیچ لحظه ای در تصمیم آرمسترانگ تعیین کنندهٔ تبدیل شدن او به فضانورد نبود. او در سال ۱۹۵۸، برای انسان در فضای Soonset در برنامهٔ نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا انتخاب شد. در نوامبر ۱۹۶۰، آرمسترانگ به عنوان بخشی از گروه آزمایشی X20 Dyna-Soar به عنوان هواپیمای فضایی نظامی انتخاب شد و در تاریخ ۱۵ مارس ۱۹۶۲، او به عنوان یکی از ۶ خلبان برتر و مهندسین هواپیمای نظامی در هنگام پرواز انتخاب شد.

در ماه های پس از اعلام گروه دوم فضانوردان ناسا و برنامهٔ آپولو، آرمسترانگ بسیار هیجان زده شد. حدود ۱ هفته بعد از ۱ ژوئن ۱۹۶۲، آرمسترانگ که در نزدیک ادواردز کار می کرد، مشغول به کار در مرکز فضاپیمای سرنشین دار شد.

در تاریخ ۱۳ سپتامبر ۱۹۶۲، دک اسلایتون با آرمسترانگ تماس گرفت و از او درخواست کرد که به سپاه فضانوردان ناسا بپیوندد. آرمسترانگ هم بدون تردید این پیشنهاد را پذیرفت. سه روز بعد، روزنامه ها گزارش دادند که وی "اولین فضانورد غیر نظامی" است. وی یکی از دو فضانورد غیر نظامی بوده است در حالی که الیوت یعنی نفر دوم، خلبان نیروی دریایی بوده است.



[h=2]برنامه جمینای [/h]
بازگشت سفینهٔ جمینای ۸ در غرب اقیانوس آرام

جمینای ۸

در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۱۹۶۵، آرمسترانگ به عنوان خلبان فرماندهی و دیوید اسکات به عنوان خلبان سفینهٔ جمینای ۸ اعلام شد. اسکات قبلا در یک ماموریت دیگر نیز بوده است. در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۶۶، جمینای ۸ راه اندازی شد و با موفقیت و اتصال با سفینهٔ بدون سرنشین دار Agena پایان یافت و این ماموریت، دومین ماموریت فوق العادهٔ اسکات بود. در مجموع جمینای ۸، ۷۵ ساعت و ۵۵ دقیقه در فضا بود.

نخستین اتصال بین دو فضاپیما با موفقیت در مدار بعد از ۶:۳۰ ساعت به پایان رسید. با توجه به عدم وجود پوشش ایستگاه های ردیابی در کل مدار، تماس جمینای ۸ با زمین قطع شده بود و جمینای ۸ به سرعت دور خود می چرخید.

آرمسترانگ اقدام به تصحیح موقعیت و سیستم مانور مداری (OAMS) در فضاپیمای جمینای ۸ کرد. در مشاوره از یک مرکز کنترل ماموریت قبلی، فضانوردان مجبور شدند جمینای ۸ و Agena را از هم جدا کنند. با این کار نه تنها چرخیدن سفینه تمام نشد بلکه سرعتش افزایش چشمگیری پیدا کرد و در هر ثانیه یک بار دور خود می چرخید. این بدین معنا بود که در کنترل موقعیت سفینه، مشکلی پیش آمده بود. آرمسترانگ به این نتیجه رسید که تنها راه ممکن ورود مجدد سیستم کنترل (RCS) و خاموش کردن (OAMS) هاست. سرانجام فضانوردان بدون هیچ موفقیتی به زمین رسیدند و جان خود را نجات دادند.

پس از این ماجرا انتقادهای زیادی از آرمسترانگ و اسکات صورت گرفت. مردم در دفتر فضانوردان به خصوص والتر کانینگهام گرد آمده بودند و بعضی ها می گفتند:

آرمسترانگ و اسکات نقص چنین حادثه ای را نادیده گرفته بودند و اگر آرمسترانگ در ماموریت نجات، سیستم کنترل (RCS) را وارد نمی کرد، فضانوردان صدها هزار کیلومتر دور از خانه جان می دادند.
این انتقادهای بی اساس زیاد شده بود. ژن کرانس نوشت:

واکنش آموزش دهندگان فضانوردان را دیدم. آن ها نباید واکنشی نشان می دادند چرا که خودشان به فضانوردان اشتباه آموزش داده بودند.
پس از این ماجرا آرمسترانگ افسرده شد.


جمینای ۱۱
آرمسترانگ در آخرین ماموریت خود در طول پروژه جمینای، به عنوان فرماندهٔ جمینای ۱۱ انتخاب شد. وی برای این سفر کاملا آموزش دیده بود. این فضاپیما دو فضانورد داشت که نفر دیگر، یک خلبان تازه کار به نام ویلیام آندرس بود. سرانجام جمینای ۱۱، در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۱۹۶۶ به فضا پرتاب شد. سرانجام این ماموریت با موفقیت به پایان رسید.

پس از این سفر، رئیس جمهور لیندون جانسون، آرمسترانگ و همسرش را برای شرکت در یک مهمانی دوستانه به آمریکای جنوبی دعوت کرد. هم چنین در این دوره، ۱۱ کشور و ۱۴ شهر بزرگ به خصوص پاراگوئه و برزیل، آرمسترانگ را دعوت کردند.







برنامه آپولو
در تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۶۷ و تاریخ آتش گرفتن آپولو ۱، آرمسترانگ در واشنگتن دی سی همراه گوردون کوپر، دیک گوردون، جیم لاول و اسکات کارپنتر در حال امضای معاهدهٔ سازمان ملل متحد فضا بودند.

در تاریخ ۵ آوریل ۱۹۶۷، ۱۷ فضانورد با اسلایتون دک ملاقات کردند و دربارهٔ آتش گرفتن آپولو ۱ بحث کردند. اولین چیزی که اسلایتون گفت:

« مردی که اولین ماموریت فرود بر ماه را اجرا می کند و برای اولین بار روی ماه پا می گذارد، از مردان این اتاق است. »

اسلایتون هم چنین دربارهٔ ماموریت های برنامه ریزی شده صحبت کرد و آرمسترانگ یکی از خدمه های پشتیبان آپولو ۸ شد. سرانجام وی به عنوان فرماندهٔ آپولو ۱۱ انتخاب شد.
ناسا برای این سفینهٔ خرج های بسیار زیادی کرد. فقط به فضانوردان سه ماه آموزش فرود روی ماه را دادند. فضاپیمای آپولو ۱۱، جلوی موشک ساتورن-۵، یک موشک چهار مرحله ای نصب شده بود.





قدم بر ماه


آپولو ۱۱

پس از خدمت آرمسترانگ به عنوان فرماندهٔ پشتیبان آپولو ۸، وی در تاریخ ۱۱ دسامبر ۱۹۶۸، به عنوان فرماندهٔ آپولو ۱۱ انتخاب شد. در یک جلسهٔ ناسا، اسلایتون به آرمسترانگ گفت که او در این سفر دو همکار دیگر دارد. باز آلدرین به همراه آرمسترانگ در گردونهٔ ماه نشین «عقاب» است و به نوعی جایگزین جیم لاول است و مایکل کالینز در گردونهٔ فرماندهی «کلمبیا» در مداری دور ماه گردش می کند. آرمسترانگ بعد از ۱ روز اندیشیدن به اسلایتون گفت:

« من تا به حال با آلدرین هیچ مشکلی نداشتم ولی لاول گاهی اوقات دستورات من را اجرا نمی کرد. به هر حال بهتر است که آلدرین همراه من باشد و هم چنین در رتبه بندی از لاول بالاتر است. »

در مارس ۱۹۶۹، جلسه ای بین اسلایتون، جورج کم، باب گیلروت و کریس کرافت برگزار شد و به طور قطعی مشخص شد که فضانورد خوش بخت آپولو ۱۱، آرمسترانگ است. در یک کنفرانس مطبوعاتی در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۶۹، گفته شد که آرمسترانگ از دریچهٔ سمت راست LM از فضاپیما خارج می شود.



باز آلدرین این کار را پس از اتمام EVA در کابین از نیل آرمسترانگ گرفته است.

سفر به ماه

هنگام پرتاب موشک ساترن ۵ به فضا، در اثر سرعت بسیار بالا، ضربان قلب آرمسترانگ به ۱۱۰ در دقیقه رسید. او به یاد سرعت فضاپیمای جمینای ۸ افتاد و سعی کرد خود را کنترل کند. این توانایی او باعث شد که بیماری فضایی نگیرد. هم چنین دو فضانورد دیگر آپولو ۱۱ هم بیماری فضایی نگرفتند. آرمسترانگ با انجام عملیات آکروباتی در هواپیما، باز هم نتوانست حالت تهوع نگیرد.

هدف فضاپیمای آپولو ۱۱، فرود بر نقطه ای خاص و ایمن از کرهٔ ماه بود. سه دقیقه مانده به فرود روی ماه، سفینه به درون چاله های فضایی افتاد و مثل توپ در فضا رها بود و به سرعت به سوی ماه می رفت. زنگ های خطر به صدا درآمده بودند و کامپیوترها مدام هشدار می دادند که نمی توانند این همه اطلاعات را پردازش کنند. سوخت سفینه هم تقریبا داشت تمام می شد.


آرمسترانگ با نگاه با سطح ماه دریافت که آن ها مستقیم به سوی تخته سنگ ها می روند. اگر فضانوردان کاری نمی کردند، مسافرت شان با یک انفجار تماشایی به پایان می رسید. او میدانست که باید چه کار کند. او هدایت سفینه را از دست کامپیوتر خارج کرد و خودش هدایت سفینه را بر عهده گرفت. سرانجام مسیر سفینه را عوض کرد، ولی فضایی که او برای فرود برگزیده بود، کاملا از تخته سنگ بود. آرمسترانگ آخرین شانس خود را امتحان کرد و برای آخرین بار مسیر سفینه را عوض کرد. سرانجام فضایی صاف پدیدار شد. در کمتر از ۳۰ ثانیه مانده به فرود بر ماه، سفینه را خاموش کرد تا خودش فرود بیاید. سرانجام در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹، اولین فضاپیمای انسان در ساعت ۲۰:۱۷:۳۹ بر روی ماه فرود آمد. پایه های فضاپیما، ۵ تا ۱۰ سانتی متر در ماه فرو رفت. سرانجام فضانوردان تمام امکانات رفتن از ماه را آماده کردند تا اگر اتفاقی افتاد، به سرعت از ماه دور شوند.



اولین پیاده روی در ماه

پس از فرود دریچه باز شد و آرمسترانگ از نردبان پایین رفت. در یک قدم مانده به ماه، او سطح ماه را توصیف کرد: «من حالا در حال رفتن به ماه هستم.»

نیل آرمسترانگ آماده است تا اولین بار پایش را روی ماه بگذارد.

او سپس خود را برای گذاشتن پاهایش روی ماه آماده کرد. سرانجام نیل آرمسترانگ، در تاریخ ۲۱ ژوئیه ۱۹۶۹، در ساعت ۰۲:۵۶، در یک لحظهٔ تاریخی، پای چپش را روی ماه گذاشت. سرانجام یک جملهٔ بسیار معروف گفت:


«این گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است. »


آن زمان به دلیل کمبود و محدودیت امکانات، مردم فکر می کردند که متن اصلی این جملهٔ آرمسترانگ، همین بوده است ولی پیتر شان فورد، در استرالیا با برنامه نویسی کامپیوتر ادعا کرد که متن دقیق جملهٔ آرمسترانگ این بوده است: «این گامی کوچک برای یک مرد و جهشی بزرگ برای بشریت است.» آرمسترانگ هم در جواب گفت که این جملهٔ را تصادفی گفته است و منظور خاصی از کلمهٔ "یک مرد" نداشته است و منظورش مردم بوده است.


وقتی که آرمسترانگ در شبکهٔ بی بی سی و بسیاری از کانال های دیگر سراسر جهان، زندگی نامهٔ خود را بازگو می کرد، از ۳٫۶۳۳ میلیارد نفر جمعیت دنیا، این برنامه ۴۵۰ میلیون شنونده داشت.


فضانوردان آپولو ۱۱ و رئیس جمهور ریچارد نیکسون

حدود ۲۰ دقیقه پس از پیاده روی آرمسترانگ در ماه، باز آلدرین هم از نردبان پایین آمد و در سطح ماه پیاده روی کرد. سرانجام دو فضانورد فعالیت ها و آزمایش هایی روی ماه انجام دادند. در اولین فعالیت هایشان، پرچم ایالات متحده آمریکا را در سطح ماه کاشتند و عکس های متعددی گرفتند. پرچم مورد استفاده در این ماموریت، یک میلهٔ فلزی بود که پرچم ایالات متحده آمریکا، بالای آن بسته شده بود. در عکس ها نشان داده شده است که پرچم آمریکا کمی موجدار است و به نظر می رسد که در ماه، نسیم های کوچکی وجود دارد. پس از کاشت پرچم، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، از دفترش با فضانوردان تماس تلفنی گرفت. ریچارد نکسون حدود یک دقیقه صحبت کرد و آرمسترانگ سی ثانیهٔ بعد به او پاسخ داد. هم چنین آرمسترانگ آزمایش های زیادی در ماه انجام داد که برخی از این آزمایش ها عبارتند از:

آزمایش‌های مقاومت مصالح، برای شناخت بیشتر خصوصیات فیزیکی مواد سطح کرهٔ ماه
- جمع‌آوری مقداری از بادهایی که در سطح ماه می‌وزد، برای آزمایش در زمین
- آزمایش‌های زلزله نگاری برای بررسی اعماق سطح کره ماه
- تعیین فاصلهٔ میان ماه و زمین با کمک لیزر
- آزمایش‌هایی روی گرد و غبار سطح ماه


در کل ماموریت آپولو ۱۱، فقط پنج عکس از آرمسترانگ گرفته شده است. بیشترین عکس های این ماموریت از باز آلدرین گرفته شده است. معروفترین عکس آپولو ۱۱، عکس باز آلدرین است که روی کلاه او آرمسترانگ دیده می شود که در حال پیاده روی در ماه است.

پس از آزمایش های علمی، آرمسترانگ بیشترین فاصله از فضاپیما را گرفت و برای قدم زدن، ۵۹ متر از فضاپیما فاصله گرفت. آخرین کار آرمسترانگ، یادبود از فضانوردان مرحوم شوروی مانند یوری گاگارین، لادیمیر کومارو، و فضانوردان مرحوم آپولو ۱ یعنی، گاس گریسوم، وایت اد و راجر چافی بود. فضانوردان آپولو ۱۱، تنها ۲:۳۱:۴۰ در ماه راهپیمایی کردند. این راهپیمایی، کوتاهترین راهپیمایی در ماه بود. در حالی که بیشترین راهپیمایی در ماه را فضانوردان آپولو ۱۷ انجام دادند که بیش از ۲۲ ساعت صرف بررسی سطح ماه کردند.



بازگشت به زمین

بعد از ۲:۳۱:۴۰ پیاده روی روی ماه، فضانوردان وارد فضاپیما شدند و دریچه بسته شد. آرمسترانگ و آلدرین در حالی که برای پرتاب از سطح ماه آماده بودند، فهمیدند که سوئیچ جرقهٔ موتور برای پرتاب از ماه شکسته است. آن ها با استفاده از بخشی از یک قلم، سوئیچ را تحت فشار قرار دادند و با فضاپیما به سمت زمین پرتاب شدند. آن ها در اولین کار خود، فضاپیما را به گردونهٔ فرماندهی "کلمبیا" که مایکل کالینز در آن قرار داشت، اتصال دادند. سه فضانورد به زمین بازگشتند و در اقیانوس آرام، در یک (USS Hornet (CV-12 فرود آمد.

پس از ۱۸ روز قرنطینهٔ فضانوردان، تا اطمینان حاصل شد که آن ها هیچ گونه عفونت و بیماری از ماه نگرفته اند، ۴۵ روز در ایالات متحده آمریکا بودند. آرمسترانگ پس از آن، به ویتنام سفر کرد. در ماه مه سال ۱۹۷۰، به اتحادیه جماهیر شوروی سفر کرد. پس از ورود به لنینگراد در لهستان، او به مسکو سفر کرد و با الکسی کوسیگین ملاقات کرد. پس از آن نیز به مرکز آموزش یوری گاگارین رفت. در پایان روز، با دیدن ویدئوی پرتاب با تاخیر سایوز ۹ تعجب کرد.



تصویری از نیل آرمسترانگ در اواخر زندگی


[h=2]زندگی پس از آپولو[/h]
آموزش
آرمسترانگ در مدت کوتاهی پس از پرواز آپولو ۱۱، اعلام کرد که برنامه ریزی کرده است که دوباره در فضا پرواز کند. او به عنوان معاون مدیر دیپلم برای هوانوردی دفتر تحقیقات و فن آوری پیشرفته منصوب شد اما تنها در آن جا یک سال خدمت کرد و در سال ۱۹۷۱ استعفا داد.
آرمسترانگ قبول کرد که در گروه مهندسی هوافضا در دانشگاه سینسینتی تدریس کند. عنوان رسمی او در دانشگاه سینسینتی، استاد دانشگاه مهندسی هوافضا بود. پس از تدریس به مدت هشت سال، او در سال ۱۹۷۹، بدون دلیل استعفا داد.


تحقیقات تصادف ناسا
آرمسترانگ در دو تحقیق و بررسی پرواز فضایی، دچار حادثه شد. اولین حادثه در سال ۱۹۷۰، پس از آپولو ۱۳ بود. آرمسترانگ شخصا مخالف توصیهٔ این گزارش بود و دوباره مخازن اکسیژن که منابع انفجار هستند را طراحی کرد. در سال ۱۹۸۶، رونالد ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، آرمسترانگ را به عنوان کمیسیون راجرز منصوب کرد که به بررسی فاجعهٔ شاتل فضایی چلنجر که در همان سال رخ داد بپردازد.


نیل آرمسترانگ در لباس فضایی جمینای


فعالیت های کسب و کار

پس از این که آرمسترانگ از ناسا در سال ۱۹۷۱ بازنشسته شد، کارهای زیادی برای کسب و کار انجام داد. او برای اولین بار برای شرکت خودرو سازی کرایسلر در ژانویه ۱۹۷۹، تبلیغ کرد. در آن زمان آرمسترانگ دچار مشکل مالی بود. او به عنوان سخنگوی شرکت های دیگر، مانند شرکت عمومی و انجمن بانکداران آمریکا کار کرده است. او فقط به عنوان سخنگو برای کسب و کار در ایالات متحده آمریکا کار می کند.

در کنار کارهای سخنگو، او در هیئت مدیرهٔ چند شرکت، مسابقهٔ دو ماراتون، Learjet، شرکت برق و گاز سینسیناتی، صدا و سیما، هواپیمایی ایالات متحده آمریکا، شرکت ایتون، سیستم AIL، و تیوکول خدمت کرده است. او به عنوان رئیس هیئن مدیرهٔ شرکت EDO در سال ۲۰۰۲ بازنشسته شد.



آرمسترانگ در ایران

ساعت ده و نیم بامداد روز سوم آبان سال ۱۳۴۸ هجری خورشیدی، نیل آرمسترانگ به همراه ادوین آلدرین، مایکل کالینز و یک هیئت سی‌نفری از فضانوردان به ایران آمدند. در این زمان، آرمسترانگ سفر خود به ماه را در تهران شرح داد. مقارن ساعت یک بعد از ظهر، فضانوردان در مسیر میدان بهارستان قرار گرفتند.


مرگ
آرمسترانگ در ۷ آگوست ۲۰۱۲ به دلیل مسدود شدن شریان‌های کرنرش تحت عمل جراحی قرار گرفت.او در ۲۵ آگوست ۲۰۱۲ و در سن 82 سالگی بر اثر عوارض ناشی از جراحی در بیمارستانی واقع در کلمبوس اوهایو درگذشت.


منبع : سایت نجوم ایران
گردآوری و تالیف از رفیع رنگرز
 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
کنجکاوی / ویدیوی فرود بر مریخ

کنجکاوی / ویدیوی فرود بر مریخ

در ادامه این مطلب، ویدئوی مراحل ورود و نشست مریخ نورد "کنجکاوی" نمایش داده شده است. شما می توانید به طور مستقیم این ویدئو را در سایت نجوم ایران مشاهده نمایید و یا اگر از اینترنت هایی با سرعت پایین استفاده می کنید، لینک مستقیم دانلود ویدئو نیز برای شما قرار داده شده است. همچنین در تصاویری که در ادامه می بینید مراحل مختلف ورود، تا لحضه نشست فضاپیما، نقطه فرود و مشخصات فنی مریخ نورد نشان داده شده است.



از این صفحه به صورت آنلاین دیدن کنید


7 دقیقه وحشت- ویدئوی کامل مراحل فرود مریخ نورد Curiosity بر سطح سیاره مریخ​
برای دانلود ویدیو اینجا کلیک نمایید.






بخش های مختلف مریخ نورد "کنجکاوی"



مراحل فرود بر مریخ



مختصات نقطه فرود



محل فرود مریخ نورد "کنجکاوی" (بر روی تصویر کلیک کنید)



ناسا - تیم اجرایی ماموریت مریخ نورد کنجکاوی / لحضه فرود موفقیت آمیز بر سطح مریخ


منبع : سایت نجوم ایران

 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
ثبت پروژه های عظیم فضايي توسط ژاپني ها

ثبت پروژه های عظیم فضايي توسط ژاپني ها

[h=2][/h]
لونا رينگ٬ تصويري از خط استواي ماه. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)

گاهی اوقات دنیای واقعی و اتفاقات روزمره حتی از رویا و تصورات بسیاری از ما انسان ها نیز پیشی می گیرد. "انرژی" .بله، این واژه که به دفعات آن را شنیده اید یکی از مهمترین نیازهای انسان در کره زمین بوده و مشکلات حاصل از کاهش منابع سوختی و انرژی روز به روز در حال افزایش است. محققین و دانشمندان زیادی برای پیدا نمودن روش های جدیدی که بتوانند برطرف کننده نیازهای سوختی در کره زمین باشد در تلاشند و اینبار ژاپنی ها طرحی باورنکردنی ارائه داده اند!
نظرتان درباره يك جمع كننده خورشيدي بر سطح ماه كه قادر است انرژي را به زمين انتقال دهد چيست؟! اين طرح که "لونا رینگ" خوانده می شود توسط يك كمپاني ژاپني 200 ساله ارائه شده است. اين كمپاني با نام شي مي زو Shimizu)) به خاطر تكنولوژي هاي آينده و ارتقاء ساختارهاي گوناگون به خود مي بالد. در مورد لونا رينگ بايد گفت در واقع مجموعه اي از سلولهاي خورشيدي است كه قادر خواهد بود همانند يك كمربند در طول تمام 11000 كيلومتر خط استواي ماه قرار گرفته و يك دستگاه انتقال ليزري٬ يك پرتو ليزر متراكم پر انرژي را به سوي ايستگاه هاي دريافت كننده روي زمين خواهد فرستاد.

این پروژه همراه با هتل هايی در حال چرخش٬ پاگاه هاي قمري٬ ابرشهرهاي هرمي و بسياري چيزهاي ديگر می باشد.


انرژي جمع آوري شده در سطح ماه به زمين انتقال داده خواهد شد. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)





براي اينكه اين پروژه موفق شود تيم هايي از فضانوردان مجبور خواهند بود عمليات روباتيکي را در سطح ماه انجام دهند. بنابراين به يك پايگاه قمري نياز خواهند داشت. شي مي زو طراحي آن را مد نظر قرار داده.






يك پايگاه قمري پيشنهادي كه از ساختارهاي شش وجهي ساخته شده است. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)




پايگاه هاي قمري با استفاده از بتن هاي ساخته شده از مواد و ترکیبات قمري ساخته خواهند شد. ساختارهاي شش وجهي اجازه گسترش هاي بعدي را از همه جهت فراهم خواهند ساخت. سيستم هاي ساختاري غير بشري در محيط خشن ماه قابل اعتماد خواهند بود. كاربرد ساختارهاي خود جمع كننده با استفاده از سيستم هاي غشايي و هوا-باد طول موج هاي نوري را شناسايي كرده و هزينه انتقال را كاهش مي دهد. شي مي زو همچنين در حال آماده سازي تكنولوژي هاي روباتيكي است كه قادر باشد در پايگاه هاي قمري به كار گرفته شود. اين كار باعث مي شود خطرات فعاليت هاي انساني به حداقل برسد.




نماي جلويي يك پايگاه قمري. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)




براي ماموريت هاي انساني بلند مدت، قسمت جلويي پايگاه بايد طوري طراحي شود كه گراويته آن G6/1 باشد.
سخنگوي شركت شي مي زو مي گويد: آنها بيش از 200 سال است كه ساختارهاي تكنولوژيكي را جمع كرده اند و خوشحال خواهند شد كه آنها را براي افق هاي جديدي در ماه به كار برند. و اين درحالي است كه هنوز تحقيق و توسعه در بخش هاي ساختاري، مواد، سيستم هاي بنيادي و طراحي پايگاه هاي قمري ادامه دارد.









آسانسور هتل فضايي، 240 كيلومتر بالاي زمين. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)






شي مي زو يك هتل فضايي مد نظر دارد كه شامل يك آسانسور فضايي، تقريباً به طول 240 كيلومتر است تا به راحتي از زمين قابل دسترسي باشد. (ساخت يك آسانسور فضايي آسان نخواهد بود). اين ساختار پيچيده بزرگ از چندين بخش تشكيل خواهد شد از جمله لابي، رستوران و فضاهايي براي تفريح.




تصوير يك ابرشهر هرمي شكل كه 2000 متر ارتفاع دارد. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)




شي مي زو همچنين به دنبال اين است كه چگونه مي توان بر روي زمين بناهايي را ساخت كه بتوان در اقيانوس، مردم و ساختمان ها را درون آن جاي داد. ابرشهر هرمي، شهري است كه به تنهايي يك ميليون نفر را در خود جاي مي دهد. ساختار اوليه آن يك مجموعه از واحدهاي هشت وجهي است كه شامل يك ميله از جنس مواد سبك وزن نظير فيبرهاي كربني است. اين پروژه يك پروژه بي نظير از نظر مقياس و ابعاد خواهد بود.





جزاير سبز شناور به همراه شهرهايي در هوا. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)



اين روستاهاي شناور سبز رنگ شبيه زنبق بزرگ شناور در آب است. شي مي زو مي خواهد چنين شهرهايي را خلق كند تا درست مانند يك زنبق عمل كرده و CO2 را مانند يك گياه جذب كند. همچنين با استفاده از ديگر تكنولوژي هاي محيطي به يك سيستم كربن منفي دست يابد. نيروي خورشيدي و منابعي از اقيانوس، مواد زايد را به انرژي تبديل كرده و باعث مي شود تا شهر شناور به كارايي 100 درصد دست يابد.

منبع : سایت نجوم ایران
ترجمه نعیمه موحدی از NewScientist /Shimizu

 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
نسل جدید ذرات

نسل جدید ذرات

[h=2][/h]

دو تیمی که در آزمایشگاه بین المللی شتاب دهنده ذرات Tevatron واقع در باتیویا کار می کردند٬ نشانه هایی از نسل جدید ذرات بنیادی پیدا کرده اند که می تواند به سه نسل قبلی که تاکنون می شناختیم اضافه شود. اما این ذرات جدید چه چیز خاصی میتوانند داشته باشند؟
اگر این ذرات واقعا وجود دارند باید درباره معمای چندین ساله ای که چگونه جهان در نخستین لحظات خود بعد از انفجار بزرگ از خودویرانگری اجتناب کرد توضیحی داشته باشند. در ابتدا گزارشی از آنچه تاکنون میدانیم به این شرح داریم. هر یک از سه نسل معلوم ماده دربرگیرنده دو نوع ذره بنیادی به نامهای کوارک و لپتون است. لپتونهای نسل اول شامل الکترون و نیوترینو (نوترون خودی یا مانوس) هستند.






اولین نسل ماده میتواند هرچیزی را که ما در زندگی روزمره مان با آن مواجه می شویم شرح دهد. به عنوان مثال هسته های اتمی از پروتون و نوترون ساخته شده اند که هر کدام به تنهایی از کوارکهای صعودی و نزولی تشکیل یافته اند.
دومین و سومین نسل معرفی شدند تا دوجین های متنوع ذرات بی دوام درون اتمی را توضیح دهند که در آثار مخرب برخورد ذرات تشخیص داده شده بودند.
هر یک از این دو نسل شامل یک جفت کوارک (که بسیار سنگین تر از نسل اول بوده ) و نیز muon و tau ، گونه های سنگین الکترون می باشند. علاوه بر این هر یک دارای نیوترینوی مربوط به خود هستند.





The Collider Detector at Fermilab -CDF

نسلهای جدید ماده تمایل داشتند تا هر 30 یا 40 سال یکبار ظاهر شوند که آخرین بار این اتفاق در سال 1975 رخ داد یعنی زمانیکه tau کشف شد . Amarjit Soni از لابراتوار ملی Brookhaven در Upton, New York چنین می گوید: پیش از این ما سه نسل دیده ایم و سوال اینجاست که چرا چهار تا ندیده ایم؟
او می گوید: نسل چهارم باید دنباله ساده ای از این روند باشد که تاکنون دیده ایم.
اکنون نشانه های این نسل چهارم در سوابقی از شتاب دهنده Tevatron ظاهر شده است که پروتون ها و آنتی پروتون ها را با هم خرد میکند.
محققان بخش ردیابی CDF در Tevatron در ماه مارس آثار باقیمانده از تصادمات را بخوبی جستجو کردند که در آنجا بین ماه مارس 2002 و 2009 ایجاد شده بود. آنها در جستجوی نشانه هایی از کوارک نسل چهارم بودند که سنگین تر از کوارک های سه نسل دیگر باشد.
دلیل اینکه چرا این کوارک در آزمایشات پیشین دیده نشده بود چنین شرح داده می شود که هر چقدر ذره سنگین تر و غلیظ تر باشد انرژی بیشتری برای ساخت آن مورد نیاز است و برخوردها در آزمایشات قبلی مستلزم انرژی خیلی کمتری برای تولید چنین موجود بزرگ و عظیمی بود.


مرکز تحقیقات و کنترل شتاب دهنده
یک کوارک سنگین نسل چهارم هنگامی که تنزل می کند انرژی بسیار زیادی رها می سازد و در بین سایر ذرات muon های بسیار فعالی تولید می کند. سه نسل دیگر ماده هم این فراورده های پوسیده را تولید می کنند و برآوردها اشاره بر این دارند که این سه نسل باید برای دو رویداد تنزل در بالاترین انرژی محاسبه شوند که در آزمایش مورد سنجش قرار گرفته است. اما تیم CDF هشت رویداد را مشاهده کردند یعنی مازادی که اشاره به کوارک نسل چهارم دارد.
نشانه های کوارک جدید در فراورده های پوسیده شتاب دهنده برخورد ذرات Tevatronظاهر شده اند. اما این فزونی بقدری جزئی است که نمی تواند ضربه موفقیت آمیز آماری باشد٬ از اینرو تیم نمیتواند ادعا کند که علائمی از نسل چهارم دیده است. John Conway یکی از بانیان این تحقیق و بررسی از دانشگاه کالیفرنیا در Davis اظهار می کند که ادعاهای خاص و غیر عادی نیاز به مدارک و شواهد غیر عادی نیز دارد.




نمایی از ساختمان درونی شتاب دهنده

با این وجود هیچکس حاضر به منفصل کردن این فزونی نیست.Stephen Martin از دانشگاه Northern Illinois در Dekalb که عضوی از این تحقیق و بررسی نبود چنین می گوید: این بقدری جالب است که ما به چشم داشت و تجزیه و تحلیلات آتی توجه خواهیم کرد چون اگر کوارک [نسل چهارم] براستی وجود داشه باشد همه چیز بسیار مهیج خواهد شد.
اگر چه اهمیت فزونی CDF مورد بحث قرار می گیرد اما DZero٬ گواه تازه ای از دیگر ردیاب اصلی Tevaron٬ اثر و نشانه ممکن متفاوتی از نسل چهارم نشان می دهد که منفصل کردن آن دشوارتر است.
تجزیه و تحلیل جدید برخوردهای پروتون-آنتی پروتون در DZero فراورده های پوسیده ای را بنیان نهاد که بطور غیرمنتظره ای نامتوازن بودند. تا حدودی اکثر muon ها نسبت به antimuon ها نقطه مقابل ضدماده هایشان را ایجاد می کنند.
Soni می گوید: اگر این تائید شود٬تبدیل به اکتشاف بینهایت مهمی می شود و انعکاس بسیار مهمی برای کل فیزیک ذرات خواهد داشت. این نتیجه با مدل استاندارد فیزیک ذرات یعنی بهترین تئوری که ما تاکنون دنیای درون اتمی را با آن شرح داده ایم مغایرت دارد.





این مدل تفاوت بسیار جزئی را بین تعداد ذرات ماده و ضدماده پیش بینی می کندکه در برخوردها حدود 40/1 ام برابر آنچه که DZero واقعا مشاهده می کند تولید میکند. بنظر می رسد که عامل جدید و نامعلومی در اینجا نقش داشته باشد.
برخی از فیزیکدانان قبلا خاطر نشان کردند که چهارمین نسل ذرات می تواند تعادل ماده- ضدماده را در نوع فرایند مشاهده شده در DZero متوازن کند.
این عمل چگونه اتفاق می افتد؟ قوانین خارق العاده مکانیک کوانتوم به ذرات مجازی اجازه میدهند تا مختصرا به وجود آیند و اگر کوارک های نسل چهارم در DZero از این طریق رخ دهند ٬می توانند با ترتیب طبیعی وقایع مداخله کنند که این ذرات در آزمایش تنزل کرده اند. برای مثال جفت های کوارک که دربرگیرنده پایه های نسل سوم است معمولا با مجمو عه ای از واکنشهایی که moun ها و antimuon ها را تولید می کند مورد بحث قرار می گیرد. کوارک نسل چهارم می تواند با این فرایند مداخله کند و تعادل معمول بین تولید ماده و ضدماده را به هم بریزد و نتایج را به نفع ماده تحریف کند.
اگر بی نظمی در DZero بر اثر ذرات نسل چهارم باشد ٬ استنباط ها عمیق و بنیادی خواهند بود. فیزیکدانان برای چندین دهه در این حقیقت متحیر مانده اند که دنیائی که ما آنرا می شناسیم اصلا وجود ندارد.






بر اساس مدل استاندارد٬ ماده و ضدماده٬ تقریبا باید به میزان مساوی از انرژی فراهم شده در اوایل جهان متراکم می شدند. از آنجاییکه ماده و ضدماده در تماس با هم یکدیگر را خنثی می کنند٬ بسیاری از هر دو نوع ماده سریعاً نابود می شوند و دریای سترونی از تشعشعات باقی می گذارند که تقریباً بطور کامل تهی از ماده ای است که مورد نیاز برای ساخت ستاره ها٬ کهکشان ها و سیارات می باشد. آگر این اتفاق به وضوح نیافتاد ٬ بنابراین باید چیزی میزان تولید برای ماده را بالا برد و مازادی را باقی گذارد تا وضعیت شدید نابودی را سپری کند و باعث بوجود آمدن جهان شود.
چهارمین نسل ذرات می تواند توضیح دهد که چگونه ماده برای بوجود آوردن ستاره ها و کهکشان ها باقی می ماند.
اگر کوارک های چهارمین نسل مسئول برهم زدن این تعادل باشند٬ پس ما بدون آنها نمی توانیم وجود داشته باشیم. George Hou از دانشگاه ملی تایوان در تایپه می گوید: برای من این نشانه ای از تنها انگیزه مهم برای موجودیت [چهارمین نسل] می باشد. وی افزود: ما شاید با یک بسط انحصاری از نسل سوم تا چهارم ٬ عدم تقارن کافی برای توضیح اینکه چگونه ماده در اوایل جهان از نابودی زنده مانده است را داشته باشیم.



اگر چه عدم تقارن Dzero با موجودیت چهارمین نسل تناسب دارد اما آنرا ثابت نمی کند. همچنین امکان تولید عدم تقارن ماده وضدماده در تئوری هایی است که سعی دارند فیزیک ذرات را با مطرح کردن ابعاد زائد پنهان شرح دهند٬ همینطور در فراتقارن یعنی تئوری ای که در هر کدام ذره در هر سه نسل شناخته شده ماده است و آنهایی که حامل نیرو هستند شریک پرزورتری دارند.
ذرات چهارمین نسل نیز می توانند به توضیح مبداء ماده تاریک کمک کنند که بنظر می آید بیشترین حجم جهان را تشکیل می دهد. راه حل برای این اندیشه نیوترینو غلیظ می باشد. مانند نیوترینوها در همه نسلهای دیگر ذرات٬ این یکی با نیروی الکترومغناطیسی فعل و انفعال داخلی ندارد تا آنرا شفاف و آشکار سازد و ازاینرو نامرئی می باشد.
درحالیکه سه نیوترینو شناخته شده دیگر برای محاسبه کسر مفاد ماده تاریک بسیار کم وزن هستند ٬ نیوترینوهای غلیظتر چهارمین نسل باید قادر به انبوه شدن با همدیگر باشند و بذرهای کهکشان ها را تشکیل دهند.





با اینحال این اندیشه همچنان با دشواری هایی روبه رو می بود چراکه اولاً نیوترینوی غلیظ معمولاً در کسر ثانیه ای به ورژنی سبک تراز نسل دیگر تنزل کرده٬ بنابراین هیچیک از نیوترینوهای غلیظ از جهان اولیه نباید باقی می ماندند تا ماده تاریک را تشکیل دهند که ما فکر می کنیم امروزه موجود می باشد. فیزیکدانان باید روشی مطرح می کردند تا توضیح دهند که چگونه یک نیوترینو غلیظ برای بیلیون ها سال پس از انفجار بزرگ پایدار مانده است.
خوشبختانه Large Hadron Collider در CERN قادر به توضیح این چیزها بود. اکنون ذرات بهم خورنده با انرژی ترکیب شده 7 تراالکترون ولت وجود دارد که برخورد های Tev Tevatron2 را از حرکت بازمی دارد.
با قدرت اضافی داده شده برای LHC کشف کوارک چهارمین نسل با حجمی بالغ بر 450 GeV نباید زیاد طول بکشد. مارتین می گوید: آزمایشات LHC قادر به حل قطعی این معما خواهد بود.

منبع : سایت نجوم ایران
ترجمه نعیمه افشار از CDF / newscientist
 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
رازهای 40 ساله کلاهک یخی مریخ

رازهای 40 ساله کلاهک یخی مریخ

[h=2][/h]

دانشمندان نحوه تشکیل کلاهک یخی شمال مریخ را مجدداً بررسی نمودند. این بررسی یک شکاف عظیم، بزرگتر از Grand Canyon و یکسری مسیرهای مارپیچی را شامل می شود. جک هالت و ایساک اسمیت از دانشگاه تگزاس با استفاده از داده های راداری به دست آمده از مدارپیمای MRO ناسا، ژئولوژی کلاهک یخی شمال این سیاره سرخ را مورد کاووش قرار دادند.
صفحات بزرگ یخی بر روی زمین اساسا به وسیله جریان یخ شکل می گیرد.اما در مریخ نیروهای دیگری دخیل بوده و در نهایت منجر به تشکیل کلاهک های یخی قطبی شده. کلاهک یخی شمال کوهی از لایه های یخ و خاک به عمق بیش از 3 کیلومتر است و مساعت آن اندکی بزرگتر از تگزاس می باشد. دانشمندان با استفاده از آنالیز داده های راداری قادرند لایه ها را کنار زده و چگونگی تشکیل این کلاهک یخی در طول زمان را آشکار سازند.


یکی از بارزترین جلوه های کلاهک یخی شمال، تنگه عمیق یا Chasma Boreale است؛ شکاف عمیقی بزرگتر از تنگه بزرگ Grand Canyon. برخی دانشمندان پیشنهاد نموده اند که Chasma Boreale زمانی تشکیل شده که حرارت آتشفشانی قسمت های زیرین صفحه یخی را ذوب کرده و باعث بالا آمدن این قسمت شده. برخی دیگر بادهای قوی قطبی به نام بادهای کاتاباتیک (katabatic) را مسئول می دانند.



تصویر: این تصویر نمایی از نواحی قطب شمال مریخ را نشان می دهد. کلاهک یخی قطب (نواحی سفیدرنگ دایره ماننددر مرکز) حدود 1000 کیلومتر قطر دارد و توسط یک شکاف بزرگ به نام Chasma Boreale، در سمت راست به دو قسمت تقسیم شده. نوارهای مارپیچ شکل، دره ها هستند. (اعتبار تصویر: NASA/Caltech/JPL/E. DeJong/J. Craig/M. Stetson )


جلوه معمایی و مبهم دیگر، مسیرهای مارپیچی است که از مرکز به سمت بیرون کلاهک یخی امتداد یافته اند. از آنجایی که این نماها در 1972 کشف شدند، دانشمندان نظریه های متعددی درباره چگونگی شکل گیری آنها ارائه داده اند. یکی از این نظریه ها، این مسیرها را به عنوان رشته های سیاره ای معرفی می کند. یخ های نزدیک تر به قطب نسبت به یخ های دورتر آهسته تر حرکت می کنند که باعث شکسته شدن یخ نیمه جامد می شود.

در یک نظریه دیگر از یک مدل ریاضی بسیار دقیق استفاده شده و بیان می دارد افزایش حرارت خورشیدی در جاهای مشخص باعث هدایت جانبی به محیط های کناری شده و نهایتا منجر به تولید این مسیرها می گردد.




ثابت شده که هم Chasma Boreale و هم مسیرهای مارپیچی اساسا توسط باد خلق شده اند. این پدیده ها در طی میلیون ها سال و هم زمان با رشد صفحات یخی به وجود آمده .
توپوگرافی اساسی توسط یخ های قدیمی تر تعیین می شود. در واقع بر اثر الگوهای بادی، یخ های قدیمی تر محل و چگونگی تشکیل جلوه های سطحی را تعیین می کنند. توپوگرافی به مجموعه پستی و بلندی های سطح گفته شده و شکل سه بعدی سطح را شامل برآمدگی ها، دره ها، دامنه ها و دشت ها نشان میدهد.


اولین تصویر سه بعدی از ناحیه قطب شمال مریخ



تا قبل از انجام این تحقیق تصور عموم بر این بود که کلاهک یخی شمال مریخ از لایه های بسیار صاف و یکنواخت شبیه یک کیک لایه ای تشکیل شده و فرض بر این بود که اطلاعات اقلیمی درون این لایه های حفظ شده. چیزی که از آنها می توان به دست آورد تنها از ضخامت و ترکیب ذرات است. این بررسی جنبه های زیادی را آشکار ساخت از جمله لایه هایی که در ضخامت و جهت گیری با هم تفاوت داشتند و یا اینکه در برخی نقاط حذف می شدند و حقیقتا به عنوان نقطه عطفی در اطلاعات اقلیمی به شمار می آید.

هالت نویسنده مباحث مربوط به Chasma Boreale در مقاله چاپ شده در ژورنال نیچر می گوید: "هیچ کس چنین ساختار پیچیده ای را در لایه ها تشخیص نمی داد. این لایه ها تاریخ تجمع یخ، انتقال و فرسایش بادی را ذخیره کرده و از آنها می توانیم تاریخچه ای از اقلیم گذشته را کشف کنیم. آن هم با جزئیات دقیقی که هیچکس تاکنون انتظارش را نداشت."





مسیرهای مارپیچی نتیجه فرسایش بادی است که اول بار آلن هاوارد (Alan Howard) محقق دانشگاه ویرجینیان با اتکا به تصاویر سطحی که از ماموریت Viking به دست آمده بود چنین پروسه ای را در 1982 پیشنهاد داده بود.

ایساک اسمیت می گوید: "او تنها تصاویر به دست آمده از Viking با وضوح پایین را داشت. افراد زیادی نظریه های دیگری داشتند که نظریه او را غلط نشان می داد. اما وقتی شما با یک دید دیگر به مقاله او نگاه کنید دقیقا همان چیزی را می بینید که ما در داده های راداری می بینیم."





چرا این مسیرها و شکاف ها مارپیچ هستند؟ اول، بادهای کاتاباتیک توسط هوای سرد و فشرده ایجاد می شوند که از قطب ها به اطراف کلاهک یخی حرکت می کند. دوم، همانطور که این بادها به طرف پایین می وزند تحت نیروی کوریولیس (Coriolis) یا اثر چرخشی قرار می گیرند. این نیرو در اثر چرخش سیاره در فضا به وجود می آید. این نیرو اثر بادها را دو برابر می کند و شیارهایی که ایجاد می کند به صورت مارپیچ در می آید.
این جهش بزرگ با بکار گیری وسیله جدیدی به نام رادار شالو (Shallow Radar) یا شاراد (SHARAD) ممکن شده. این وسیله شبیه تجهیزاتی است که در هواپیمای آنت آرکتیکا (Antarctica) و گرین لند (Greenland) به کار گرفته شده اما قبل از استفاده در تحقیقات مریخ برخی دانشمندان تردید داشتند که آن قادر باشد از مدار اطلاعات مفیدی را از مریخ جمع آوری کند. شاراد توسط آژانس فضایی ایتالیا برای ناسا آماده شد.

منبع : سایت نجوم ایران
ترجمه نعیمه موحدی از ScienceDaily / Nasa
 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگاهی به تصویر جدید و بی نظیر ESO

نگاهی به تصویر جدید و بی نظیر ESO

[h=2][/h]
تصویر: خوشه کهکشانی Abell 315: این تصویر وسیع الطیف هزاران اجتماع از کهکشانها را در فضایی به اندازه یک ماه کامل نشان می دهد. اعتبار تصوير: (ESO/J. Dietrich)

تصوير جدید گرفته شده توسط ESO ، چندين هزار كهكشان دور و به طور ويژه اي يك گروه بزرگ متعلق به خوشه كهكشاني عظيم Abell 315 را به ما نشان مي دهد. از حجم زياد كهكشانها مي توان چنين استنباط كرد كه Abell 315 نظير اغلب خوشه هاي كهكشان غني از ماده تاريك است. جرم بسيار زياد اين خوشه نور كهكشانهاي پس زمينه را منحرف كرده و باعث انحراف در شكل مشاهده شده كهكشان مي شود.
زماني كه با چشم غير مسلح به آسمان نظاره مي شود غالبا تنها مي توان ستاره هاي درون كهكشان راه شيري خودمان و برخي از نزديكترين همسايه هامان را ببينيم. بيشتر كهكشانهاي دور آنقدر نور ضعيفي دارند كه چشم بشر قادر به مشاهده آنها نيست. اما اگر بتوانيم آنها را ببينيم احتمالاً پهناي آسمان را خواهند پوشاند. اين تصوير جديد كه توسط ESO منتشر شده هم يك تصوير وسيع الطيف و عريض است و هم تصويري است با آشکارسازی طولانی مدت . در این تصویر هزاران كهكشان جمع شده و در فضايي به اندازه يك ماه به نمایش گذاشته شده اند.


اين كهكشانها در فاصله هاي متفاوتي از ما قرار گرفته اند. برخي نسبتا نزديك اند به طوري كه بازوهاي مارپيچي يا فرم بيضوي آنها قابل تشخيص است. به ويژه در قسمت بالايي تصوير. كهكشانهاي دورتر تنها به صورت حباب هاي نوراني ظريفي ديده مي شوند. نور آنها قبل از رسيدن به زمين هشت ميليارد سال و يا بيشتر در جهان عبور كرده است.
قسمت مركز تصوير به طرف پايين و چپ شامل تركيبي از صدها كهكشان زرد رنگ است كه نشان دهنده يك خوشه كهكشانی بسيار حجيم است . اين خوشه در بين كهكشانهاي كم نور آبي و قرمز و زمين و حدوداً در فاصله 2 ميليارد سال نوري و در صورت فلكي حوت ( Cetus -the Whale) واقع شده است.


تصویر گرافیکی از ساختمان اصلی ESO

خوشه هاي كهكشانی از بزرگترين ساختارها در جهان هستند كه با نيروي گرانش به يكديگر متصل اند. اين ساختارها در مقايسه با كهكشانهايي كه مي بينيم داراي جرم بسيار بسيار بيشتري می باشند. كهكشانهايي به اين بزرگي تنها حاوي 10 درصد جرم مي باشند. گاز داغ بين كهكشانها 10 درصد ديگر را شامل مي شود (1). 80 درصد باقي مانده شامل يك تركيب ناشناخته و غير قابل رويت به نام ماده تاريك مي باشد كه در بين كهكشانها قرار مي گيرد.

وجود ماده تاريك از طريق اثرات گرانشي آن آشكار مي شود: جرم بسيار عظيم يك خوشه كهكشانی بر روي نور كهكشانهاي پشتي اش اثري مشابه يك شيشه مغناطيسي جهاني است و باعث ايجاد اندكي انحراف در شكل ظاهري كهكشان مي گردد (2). اخترشناسان با مشاهده و آنالیز دوتایی اشکال این کهکشانها می توانند جرم کلی خوشه مسئول این انحراف را، حتی زمانی که این جرم ناپیدا باشد، به دست آورند. در هر حال این اثر بسیار ضعیف است و برای به دست آوردن نتایج معنی دار لازم است تعداد بسیار زیادی کهکشان سنجش شود: در مورد Abell 315 برای تخمین جرم کلی خوشه تقریبا شکل 10000 کهکشان کم نور در این تصویر مطالعه شد؛ بیش از یک صد هزار میلیارد برابر جرم خورشید ما (3)



برای دیدن تصویر در اندازه بزرگ اینجا کلیک کنید. (حجم تصویر : 1.7 مگابایت)

برای تکمیل رنج وسیع اندازه ها و فاصله ها در این تصویر، تعدادی اجرام بسیار کوچکتر از کهکشانها و خوشه های کهکشانی و بسیار نزدیک به زمین بررسی شد: در کنار چندین ستاره متعلق به کهکشان ما تعداد زیادی آستروئید که به شکل دنباله های آبی، سبز یا قرمز دیده می شوند مورد بررسی قرار گرفت(4). این اجرام متعلق به کمربند اصی آستروئید بوده و در بین مدارهای مریخ و مشتری واقع شده اند. ابعاد آنها از چند ده کیلومتر (درخشان ترین آنها) تا فقط چند کیلومتر (کم نورترین آنها) متغییر است.
این تصویر به وسیله تصویرگر وسیع الطیف (WFI) با تلسکوپ 2.2 متر MPG/ESO در رصدخانه شیلی تهیه شده و در طی چندین مرحله و با استفاده از سه ***** وسیع باند مختلف به دست آمده است. تقریبا 1 ساعت در ***** B و حدود 1.5 ساعت در *****های V و R .

توضیحات:
(1): ده درصد از جرم خوشه کهکشانی شامل مخلوطی از الکترونها و پروتونهای سیار داغ (پلاسما) با درجه حرارتی برابر ده میلیون درجه یا بیشتر می باشد که با تلسکوپ های اشعه ایکس (X-Ray) قابل رویت است.
(2): اخترشناسان با توجه به این انحراف ظریف، پدیده های بسیار ویژه نظیر کمانهای بزرگ، حلقه ها و تصاویر چندتایی را تهیه می کنند.
(3): مطالعه ای راجع به خوشه کهکشان Abell 315 توسط جی دیتریج و همکاران در مقاله ای در محله اخترشناسی و اخترفیزیک سال 2009 به چاپ رسیده است. (با عنوان:
("Weak lensing observations of potentially X-ray underluminous galaxy clusters," by J. Dietrich et al.)

(4): دنباله دارهای آبی، سبز یا قرمز نشان دهنده این مطلب است که هر یک به وسیله یکی از سه ***** مخصوص شناسایی شده اند. هر دنباله دار تشکیل شده از چندیدن زیردنباله کوچکتر که در *****های مختلف اثرات خاصی را منعکس می کنند؛ از طول این زیردنباله ها، فاصله تا آستروئید قابل محاسبه است.




منبع : سایت نجوم ایران
ترجمه نعیمه موحدی از sciencedaily
 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
6 ترفند برای یافتن موجودات فضایی

6 ترفند برای یافتن موجودات فضایی

[h=2][/h]

جستجو به دنبال حیات فرازمینی با تمرکز برگوش دادن به سیگنال های رادیویی که ممکن است به شکل عمدی از سوی موجوداتی هوشمند در خارج از زمین به سوی ما فرستاده شوند ادامه دارد. اما حتی اگر این تمدن های بیگانه هیچگونه تلاشی در جهت برقراری ارتباط با ما انجام ندهند، بازهم فعالیت های آنها می تواند نشانه هایی قابل ردیابی برجای گذارد. در اینجا به برسی برخی از این مهمترین نشانه های قابل ردیابی که اخیراً توسط ریچارد کاریگان ازآزمایشگاه شتاب دهنده های بین اللملی درایلی نویز به چاپ رسیده است خواهیم پرداخت.
1 – به دلیل وجود نورهای مصنوعی ، شهرهای کره زمین در شب از فضای خارج از سیاره قابل رویت می باشند، از اینرو این امکان وجود دارد که سیارات فراخورشیدی متمدن و قابل سکونت نیز دارای اینچنین آلودگی های نوری باشند.


اما پیدا نمودن چنین موضوعی شاید آنقدرها هم آسان نباشد چراکه اگر تمامی نیروی الکتریکی سیاره برای تولید نور به خدمت گرفته شود، باز هم هزاران بار ضعیف تر از یک بازتاب از نور خورشید بر سطح زمین می باشد.
(اعتبار تصویر :NASA/GSFC )











2- ما قادر هستیم تا به دنبال شواهدی دال برآلوده کننده های شیمیایی در اتمسفر این سیارات فراخورشیدی باشیم. ترکیبات مصنوعی از قبیل chlorofluorocarbons یا CFS می توانند اثراتی از خود بر جای گذارند که مشاهده آن از فواصل بسیار دور را امکانپذیر می سازد. با توجه به این نکته که CFS ها به شکل قابل ملاحضه ای پرتوهای مادون قرمز را در طول موج های مشخصی جذب می نمایند، این امکان وجود دارد تا CFSها حتی زمانی که درصد تمرکز آنها کمتر از یک تریلیون بوده نیز قابل شناسایی باشند. اما برای ردیابی چنین گزینه ای نیازمند تلسکوپی فوق العاده حساس و بسیار فراتر از تجهیزات امروزی می باشیم. (اعتبار تصویر : NASA/ ESA/G. Bacon/STScI )




3 – به گفته ریچارد کارگان، شکستن اتم ها درطی یک فرآیند اتمی ستاره ای ، می تواند باعث آزاد سازی مقادیر بسیار عظیمی از عناصر نادراز جمله تکنتیوم و نئودیمیوم شود که امکان رویت و شناسایی آن دریک نور ضعیف ستاره ای وجود دارد. اما ساخت چنین اثری به دست هوشمندان فضایی نیازمند حجم بسیار عظیمی از این مواد می باشد (برای مثال 100000 تن از تکنتیوم بر طبق برآورد Guillermo Lemarchand از دانشگاه ملی کویلمز در آرژانتین) و این در حالیست که کل راکتورهای هسته ای زمین درطی قرن اخیر تنها 100 تن تکنتیوم تولید نموده اند. (اعتبار تصویر : JAXA )





4 – این امکان وجود دارد که یک تمدن در بیرون از محیط زمین خود را به شکلی از شاهکارها و کارهای برجسته عظیم مهندسی که گوی های دایسون نامیده می شوند به عرصه نمایش گذارد. این ساختارهای فرضی پیله ای شکل بوده و قادر به جمع آوری انرژی خورشیدی می باشند. یک گوی دایسون قادر است به شکل کامل و یا بخشی ازنور قابل دید یک ستاره را بلوکه نماید. حال با توجه به این نکته که گوی در اثر تابش ستاره گرم می شود امکان تشخیص پرتوهای مادون قرمز بازتاب شده از سطح آن وجود دارد.
ستاره شناسان تاکنون موفق به کشف هیچگونه " گوی دایسون" به شکل مشخص نشده اند و چند نامزدی که احتمال تعریف آنها با این پدیده وجود دارد، این امکان را نیز دارا می باشند که تنها ابرهایی از گاز هیدروژن و گردوغبار مربوط به ستاره های پیر و حتی سیارک ها باشند.
(اعتبار تصویر : Vedexent/Wikimedia )



5 – به جای بلوکه نمودن نور مربوط به یک ستاره ، یک تمدن فرا زمینی ممکن است گوی های دایسون را در اطراف ستاره های بسیاری بسازد و دست به ساخت تکه تاریک برجسته ای به نام حباب فرمی (Fermi bubble) در خانه کهکشانی خود بزند. درست مانند گوی های دایسون منفرد، حباب های فرمی نیز به تابش گرما پرداخته و خود را با پرتوهای مادون قرمز آشکار می سازند.
اما پیدا نمودن آنها هنوز نیازمند مهارت بالایی می باشد. کهکشان های مارپیچ مانند کهکشان های فرفره ای (که در عکس نمایش داده شده است) سرشار از گرد و غبار و شکاف های تاریک می باشند. کهکشان هایی که به شکل طبیعی دارای نور یکنواخت تری می باشند ، مانند کهکشان های بیضی شکل، نامزد های بهتری برای یافتن حیات فرازمینی می باشند.
(اعتبار تصویر : NASA/ESA/STScI/K. Kuntz et al )



6 – این احتمال وجود دارد که یک تمدن پیشرفته دست به اصلاح و ایجاد تغییراتی در ستاره مادر خود نماید تا خانه سیاره ای خود را به شکل قابل سکنی درآورد. همانطور که سن ستارگان و مصرف هیدروژن در هسته آنها تحلیل می رود ، متورم شده و به غول های قرمز تبدیل می شوند، و ازین رو می توانند سیارات مجاور خود و حیات را در این مکان ها به خطر انداخته و غرق نمایند.

یک تمدن تکامل یافته می تواند با پیدا نمودن راهی برای تمدید زندگی یک ستاره، دست به جلوگیری از وقوع این بلایا زند. انجام چنین موضوعی نیازمند یک تلاش شگف آور و فوق العاده عظیم در جهت تغییر شرایط درونی یک ستاره می باشد . برای مثال آمیختن هیدروژن استفاده نشده از بخش بیرونی یک ستاره با هسته، برداشتن بخشی از مواد ستاره، و یا تنظیم نرخ چرخش ستاره، به منظور تغییر فشار درونی آن می توانند به تغییر شرایط درونی یک ستاره بیانجامند. اینچنین مداخلاتی به ستارگان مشخصات غیرمعمولی اعمال می نماید و ازینرو شواهدی بر وجود تمدن های قدرتمند بیگانه را برای ما به عرصه نمایش خواهد گذاشت.
(اعتبار تصویر: Mark Garlick/HELAS)
 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی در فوبوس

زندگی در فوبوس

[h=2][/h]

در فاصله 9000 کیلومتری از سیاره مریخ، یکی از اقمار این سیاره با نام فوبوس قرار گرفته است. این قمر که دارای شعاعی در حدود 11 کیلومتر و جرمی معادل 1.08e16 Kg می باشد، برای نخستین بار توسط یک ستاره شناسی آمریکایی در سال 1877 شناسایی گردید.
فوبوس نامیست که در سال های آینده آن را به دفعات خواهید شنید. کمی بزرگتر از یک سیارک ، عاری از جو و جاذبه ای بسیار نزدیک به صفر می باشد. با اینحال به نظر می رسد، این قمر که بزرگترین قمر مریخ به شمار می آید ، بزودی پایگاه مرزی انسان ها و خانه دوم ما در فضا خواهد بود. اگرچه ماه به شکل قابل توجه و فریبنده ای نزدیک به سیاره ما می باشد، اما نیروی جاذبه آن بدین معناست که برای انتقال فضانوردان از آنجا به درون فضا نیازمند راکت های نسبتاً عظیمی می باشیم. این موضوی در رابطه با سیاره مریخ نیز صادق بوده و به همین شکل ، انجام ماموریت های فضایی از آنجا نیز هزینه های بسیار بالایی به همراه خواهد داشت.


برطبق برخی گزارشات رسمی، ناسا با کسری بودجه ای معادل 3 میلیارد دلار در سال برای برنامه های فضایی سفر انسان به ماه در سال 2020 روبروگشته، و همچنین دستوراتی مبنی بر لغو این برنامه از سوی اوباما ،رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا صادر شده است.
اما نگران نباشید! این بدان معنا نیست که انسان ها هیچ جایی برای رفتن در فضا نخواهند داشت.
یکی از پیشنهادات مقامات ارشد در این رابطه ارسال فضانوردان ناسا به سیارک ها ی نزدیک زمین و اقمار سیاره مریخ می باشد. به گفته پاسکال لی ، رئیس انجمن علمی مریخ در موفت فیلد کالیفرنیا : "با هزینه ای معادل یک ماموریت مریخی، انسان ها به سطح قمر مورد نظر رفته و بازخواهند گشت. اگر به انتظار بنشینید تا همه چیز آماده شود، این امر تقریباً یک دوره ده ساله به طول خواهد انجامید. فوبوس راهیست که ما را به مریخ بسیار نزدیک خواهد نمود."



با توجه به اینکه فوبوس بسیار کوچک می باشد، میدان جاذبه آن نیز بسیار ضعیف می باشد به طوری که می توان گفت با قرارگیری جسمی در مدار مریخ برابری می کند. فرود و برخاست از سطح فوبوس با کوچکترین تحریک امکانپذیر می باشد و این بدان معناست که اگرچه فاصله این قمر تا کره زمین بسیار دورتر از فاصله ماه تا زمین می باشد ، با اینحال ارسال فضاپیمایی به فوبوس بسیار ارزانتر و آسانتر از ارسال آن به کره ماه خواهد بود.




از سطح فوبوس، با استفاده از تلسکوپ ها و ربات های کنترل از راه دور به راحتی قادر به مطالعه و اکتشاف سطح مریخ خواهیم بود. همچنین این امرکمک بسیار بزرگی در مسافرت به مریخ و نشست بر سطح این سیاره خواهد نمود.
اما این همه ماجرا نیست! فوبوس چیزی بیش از یک نقطه فرود آسان و راحت برای ما می باشد. فوبوس خود یک راز آسمانی بزرگ به شمار می آید. به گفته لی :" به جز فوبوس، در رابطه با شکل گیری همه اجسامی که در منظومه شمسی کشف نموده ایم چیزهایی می دانیم. اما واقعاً نمی دانیم فوبوس چگونه شکل گرفته است. "

در 1877 ، یک اخترشناس آمریکایی از رصدخانه نیروی دریایی آمریکا در واشنگتون، بنام Asaph Hall موفق به کشف فوبوس و همچنین قمر کوچکتر مریخ به نام دیموس (Deimos) گردید. فوبوس صخره ای با شکل نامنظم و بی قاعده با عرض کمتر از 28 کیلومتر بوده و این درحالیست که دیموس حتی از این نیز کوچکتر می باشد. بنابراین این دو قمر از پیوستن به مجموعه صخره های فضایی کوچکی که به سمت مریخ منحرف شده و ممکن است تحت تاثیر جاذبه سیاره احتمال برخورد با آن را پیداکنند جان سالم به در برده اند.




اولین اندازه گیری ها از ترکیبات فوبوس که بوسیله فضاپیما های Mariner 9 ، Vikings 1 و Vikings 2 در سال 1970 گرفته شد نمای قویتری را از این قمردر اختیار ما قرار داد. درصد پایین انعکاس نور خورشید از سطح آن نشان می دهد که فوبوس تاریک بوده و بیش از 90% از نور خورشید در سطح آن جذب می شود به طوری که این قمر شباهت بسیاری به سنگ های آسمانی با ترکیبات کربن دار بالا دارد. همچنین تصور می شود که این جرم آسمانی کهن، از دورترین بخش های کمربند سیارک ها می باشد که خود در فصله ای دوبرابر فاصله مریخ از خورشید قرار گرفته اند. بر اساس آخرین اندازه گیری ها تشابه زیادی را حتی با سیارک های قدیمی تر که تنها در خارج از منظومه شمسی و فراتر از کمربند اصلی مشاهده شده اند دارد و این در حالیست که این شواهد در رابطه با دیموس نیز صادق است.

منبع: سایت نجوم ایران
ترجمه مهدی خسروی از سایت علمی NewScientist


 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماموریت های فضایی 2010

ماموریت های فضایی 2010

[h=2][/h]

در این مقاله نگاهی به لیست کامل برنامه ها و ماموریت های فضایی سال 2010 خواهیم انداخت. این لیست شامل شرح حالی بر هر یک از این ماموریت ها، اهداف، زمان و تاریخ پروازها، سازمان ها ، کشورهای همکار و توسعه دهنده برنامه ها و... می باشد.
برنامه های فضایی ناسا، سازمان فضایی اروپا، سازمان فضایی روسیه ، ژاپن و ... از این جمله می باشند. لطفاً توجه داشته باشید که تاریخ اشاره شده برای ماموریت ها، اولین تاریخ رسمی اعلام شده برای آغاز عملیات است، از اینرو تقریبی بوده و با توجه به شرایط جوی و تغییرات زمانی مداوم در برنامه های فضایی ، به طور حتم زمان پرتاب برخی از ماموریت ها دستخوش تغییراتی جزئی خواهد بود.

3 فوریه : راکت Atlas 5 از باند 41 پرتاب های فضایی ، در مرکزنیروی هوایی کیپ کاناورال فلوریدا، برای حمل فضاپیمای Solar Dynamics Observatory ناسا در ساعت 10:53 – 11:53 صبح پرتاب خواهد شد.

3 فوریه: راکت روسی سویوز برای حمل 2500 هزار کیلو تجهیزات کارکنان ایستگاه فضایی بین المللی از بایکنور قزاقستان پرتاب خواهد شد.

7 فوریه: شاتل فضایی Endeavour ناسا در ماموریت STS-130 از جایگاه 39A در مرکز فضایی کندی فلوریدا در ساعت 9:39 دقیقه (به وقت گرینویچ) پرتاب خواهد شد. این ماموریت به منظور اضافه نمودن بخش های ارتباطی جدیدی به ایستگاه فضایی بین المللی می باشد.

اوایل فوریه: اولین راکت Falcon 9 ساخته مرکز تکنولوژی های اکتشافات فضایی (SpaceX) به سکو خواهد نشست . بدین ترتیب این اولین پرواز آزمایشی این راکت خواهد بود که از باند 40 پرتاب های فضایی، نیروی هوایی کیپ کاناورال فلوریدا در ساعت 16 تا 20 (به وقت گرینویچ) صورت خواهد گرفت.

12 فوریه : ماهواره Intelsat 16 از مرکز فضایی بایکنور قزاقستان بوسیله راکت پروتن به فضا پرتاب خواهد شد.

25 فوریه: فضاپیمای GOES P بوسیله راکت دلتا 4 از پایانه 37B مرکز فضایی کیپ کاناورال فلوریدا در ساعت 23: 28 دقیقه (به وقت گرینویچ )پرتاب خواهدشد. این برنامه پروژه ای مشترک از همکاری NASA و NOAA می باشد.

25 فوریه: ماهواره Cryosat 2 سازمان فضایی اروپا با اهداف نظارتی و مراقبتی زمین بوسیله راکت ISC Kosmotras Dnepr از مرکز فضایی بایکنور قزاقستان پرتاب خواهد شد.


تصویری از مرکز فضایی کیپ کاناورال فلوریدا

10 مارس : ماهواره های Prisma و Picard کشور سوئد، به منظور تست تکنولوژی های پروازهای فضایی در ساعت 14:42 دقیقه (به وقت گرینویچ) بوسیله ماهواره بر ISC Kosmotras به فضا پرتاب خواهند شد.

18 مارس: شاتل فضایی دیسکاوری ناسا از پایانه 39A مرکز فضایی کندی، در ماموریت STS-131 برای حمل تجهیزات ایستگاه فضایی بین المللی در ساعت 17:43 (به وقت گرینویچ) پرتاب خواهد شد.

2 آوریل : راکت روسی سویوز، برای حمل فضاپیمای Soyuz TMA-18 که حامل فضانوردان ایستگاه بین المللی فضایی می باشد از پایگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال فلوریدا پرتاب خواهد شد. این بیست و سومین گروه اعضامی به ایستگاه فضایی بین المللی به شمار می آید.

19 آوریل: نمونه اولیه ای از هواپیماهای فضایی متعلق به ارتش امریکا به نام حامل تست مداری (OTV) در بالای یک راکت اطلس 5 در یک پرواز آزمایشی از پایگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال فلوریدا آزمایش خواهد شد.

22 آوریل: راکت Minotaur 4 ایالات متحده آمریکا، اولین ماهواره ای که به منظور سیستم های حفاظتی فضایی طراحی شده است را از پایانه 8 پایگاه نیروی هوایی کالیفرنیا حمل خواهد نمود.

28 مه: ماموریت STP S26 در جزیره کودیاک آلاسکا توسط یک راکت Minotaur 4 نیروی هوایی آمریکا، به عنوان بخشی از برنامه های آزمایشی فضا انجام خواهد گرفت. این ماموریت حامل 2 ماهواره FASTRAC دانشگاه تگزاس، FASTSAT ناسا، O/Oreos ناسا، و ماهواره FalconSat 5 آکادمی نیروهای هوایی می باشد.

30 مه : یک راکت سویوز روسی، سه عضو جدید ایستگاه فضایی بین المللی را بوسیله فضاپیمای TMA-19 از مرکز فضایی بایکنور قزاقستان ، در بیست و چهارمین عملیات جابجایی فضانوردان به این ایستگاه ، به مقصد خواهد رساند.


نقشه ای از مرکز فضاپی بایکنور



30 ژوئن: یک راکت سویوز روسی ، سی و هشتمین محموله باری و همچنین تدارکات جدیدی را برای خدمه ایستگاه فضایی بین المللی از مرکز فضایی بایکنور قزاقستان ارسال خواهد نمود.

29 ژوئیه: شاتل فضایی Endeavour ناسا در ماموریت STS-134 به ایستگاه فضایی بین المللی خواهد رفت و طی این عملیات طیف سنج مغناطیسی اشعه آلفا ، که تجربه ای یک میلیارد دلاری و یکی از تجهیزات حیاتی ایستگاه فضایی بین المللی به شمار می آید را به این مرکز خواهد رساند. پرتاب شاتل در ساعت 15:57 (به وقت گرینویچ) صورت خواهد گرفت.

16 سپتامبر : شاتل فضایی Discovery از مرکز فضایی کندی فلوریدا پرتاب خواهد شد. انتظار می رود که این آخرین پرواز شاتل های فضایی برای انتقال حجیم قطعات یدکی و مدول های دائمی ایستگاه فضایی بین المللی به شمار آید. پرواز در ساعت 15:57 به وقت گرینویچ صورت خواهد گرفت.



تصویر ماهواره ای از مرکز فضاپی بایکنور


سایر برنامه های فضایی سال 2010 که زمان دقیق انجام این ماموریت ها هنوز پیش بینی نشده است:
زمستان : یک راکت ISC Kosmotras Dnepr از مرکز فضاپی بایکنور به منظور حمل ماهواره TanDEM-X پرتاب خواهد شد. این ماموریت باهدف توسعه سیستم های نقشه برداری مرکز هوا-فضا آلمان می باشد.

فوریه: یک راکت روسی تعدادی ماهواره های ارتباطی را از Plesetsk Cosmodrome در شمال روسیه به مدار خواهد فرستاد.

فوریه : یک راکت پروتون روسی، 3 ماهواره جدید را برای پیوستن به مجوع ماهواره های سیستم های ناوبری و هدایت ماهواره ای روسیه، از بایکنور قزاقستان پرتاب خواهد نمود.

ماه مارس: یک راکت اروپایی، ماهواره جدید Servis 2 را که متعلق به انجمن پروازهای آزمایشی آزاد فضایی ژاپن است از Plesetsk Cosmodrome روسیه پرتاب خواهد نمود.

بهار: یک راکت Falcon 9 متعلق به SpcaeX ، اولین فضاپیمای Dragon را در یک پرواز 4:30 ساعتی از پایانه شماره 40 پایگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال فلوریدا پرتاب خواهد نمود.

بهار: سرویس بین المللی پرتاب های راکت پروتون، ماهواره ارتباطات OS 1 را از مرکز فضایی بایکنور قزاقستان به فضا خواهد فرستاد.




ماه مه : ماهواره ناوبری GPS 2F-1 نیروی هوایی ایلات متحده آمریکا، به منظور پیوستن به برنامه ماهواره های "سیستم های موقعیت یاب جهانی " (GPS ) از جایگاه 37B پایگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال فلوریدا بوسیله راکت Delta 4 پرتاب خواهد شد.

ماه مه : یک راکت H-2A ژاپنی، از مرکز فضایی تانگاشیما ژاپن با حمل فضاپیمای آکاتاسوکی (پیش از این با عنوان planet C و نیز مدارگرد جوی زهره نیز شناخته می شد) به منظور قرار دادن این فضاپیما در مدار سیاره زهره پرتاب خواهد شد.

ماه مه : ماهواره مخابراتی Hylas به منظور بسط سیستم های ارتباطی انگلستان از مرکز جدید پرتاب های فضایی French Guiana ، بوسیله یک راکت سویوز پرتاب خواهد شد.

تابستان : یک راکت Atlas 5 ، ماهواره مخابراتی فوق پیشرفته فرکانس بالای ارتش ایالات متحده آمریکا (AEHF 1) را پس از پرتاب از پایانه 41 پاگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال فلوریدا در مدار قرار خواهد داد.

اکتبر: ماهواره جاسوسی NROL-32 اداره شناسایی ایالات متحده بوسیله یک راکت دلتا-4 از پایانه 37B کیپ کاناورال فلوریدا پرتاب و در مدار قرار خواهد گرفت.
 

Amirali_31

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا مریخ اینگونه خشک شد؟

چرا مریخ اینگونه خشک شد؟

[h=2][/h]

روزی روزگاری، در حدود 4 میلیارد سال پیش، مریخ نیز درست مانند زمین سیاره ای گرم و بارانی بود. آب مایع در رودخانه های طویلی که در سطح مریخ جریان داشتند و به دریاهای کم عمق ختم می شدند جاری بود. لایه ذخیمی از اتمسفر (جو) سیاره را پوشانده و آنرا گرم نگه می داشت.
علاوه بر این، بر طبق باور برخی دانشمندان و نیز نتایج بدست آمده از تحقیقات آنها تا به امروز، برخی از گونه های حیات میکروبی و باکتری ها و حتی بالاتر از آن در مریخ وجود داشته واین در حالی بود که این گونه های حیات در حال رشد و تکامل بودند. مریخ در راهی قدم گذاشته بود که به سیاره دومی برای زندگی و حیات درست مانند همسایه اش زمین تبدیل می شد.


اما این اتفاق به شکل دیگری جلو رفت و مریخ هرگز موفق نشد.


مریخ امروز به شدت سرد و خشک است. رودخانه ها و دریاهای سطح آن سالهاست که خشکیده و از بین رفته اند. اتمسفر سیاره نازک و ناچیز است و اگر میکروب های مریخی هنوز وجود داشته باشند، احتمالاً در لایه های زیرین و درونی مریخ گرد آمده اند.
دانشمندانی که به شکل تخصصی بر روی سیارات به مطالعه می پردازند معتقدند که احتمالاٌ وجود آبشارها در گذشته های دور، باعث شکل گیری نواحی صخره ای و سراشیبی هایی اینچنینی در ناحیه Echus Chasma مریخ شده اند.(تصویر روبرو) مریخ دارای تعداد بسیاری از اینگونه چشم اندازها و مناظر خشک شده می باشد که تصور می شود به علت عبور جریانات شدید و فراوان آبی در گذشته های بسیار دور به وجود آمده اند.

اما چه اتفاقی افتاد؟ چرا مریخ اینگونه خشک شد و سرمای شدید و یخبندان آنرا فرا گرفت؟ این سوالات که پیوسته تکرار می شوند برای دانشمندان مانند پازلی است که سالهاست به دنبال حل آن بوده و آنها را به خود مشغول ساخته است. شاید بلعخره در چند سال آینده پرده از این راز برداشته شود و به کمک مدارگرد جدید ناسا که MAVEN نام دارد و به زودی به این سیاره فرستاده خواهد شد به این موضوع پی ببریم.

به گفته بروس جاکوسکی ، مدیر ارشد پروژه MAVEN از دانشگاه کلورادو : " هدف MAVEN از این ماموریت این است تا برسی نموده که چه فرآیندهایی مسئول و عامل بوجود این تغییرات در وضعیت آب و هوایی مریخ می باشند" .
چیزی که امروزه دانشمندان بر آن معتقدند این است که بوجود آمدن این تغییرات در وضعیت آب و هوایی مریخ بخاطر از رفتن با ارزشترین سرمایه آن ، یعنی اتمسفر زخیم دی اکسید کربن این سیاره بوده است. دی اکسید کربن در اتمسفر مریخ یک گاز گلخانه ای بوده درست به همان شکل که در اتمسفر زمین موجود است. لایه زخیمی از دی اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه ای شرایطی با درجه حرارت و فشار جوی بالاتر ایجاد می نمایند که برای جلوگیری از تبدیل آب مایع به شکل یخ جامد و یا تبخیر آن ضروریست.



یکی از آنالیزهای کامپیوتری بدست آمده از سیاره مریخ در گذشته های دور توسط Northern Illinois University

در طی 4 میلیارد سال گذشته ، مریخ بیشتر این پوشش و لایه محافظ خود را از دست داده است. بر این اساس دانشمندان نظریات گوناگونی را مبنی بر چگونگی بروز این پیشامد ارائه داده اند.
شاید برخورد یک سیارک در رویدادی فاجعه بار باعث انفجار و ازبین رفتن قسمت عمده اتمسفر به داخل فضا شده باشد. و یا سایش ناشی از بادهای خورشیدی به آهستگی باعث تهی شدن و ازبین رفتن جو مریخ شده باشد. همچنین این احتمال نیز داده شده که سطح سیاره ، دی اکسید کربن اتمسفر را جذب نموده و آنرا در مواد معدنی از قبیل کربنات محبوس نموده باشد.
در پایان، هنوز هیچ کس از این موضوع که همه آن دی اکسید کربن گمشده به کجا رفته است مطمئن نیست.

MAVEN , اولین ماموریت فضایی خواهد بود که به طور ویژه برای کمک به دانشمندان در درک علل فرار دی اکسید کربن و سایر گازهای مریخ به درون فضا طراحی شده است. کاوشگر حداقل به مدت یکسال به دور مریخ خواهد چرخید و در مداری بیضی شکل با فاصله ای در حدود 125 کیلومتر (در نزدیکترین نقطه) و 6000 کیلومتر (در دورترین نقطه) بالاتر از سطح سیاره قرار خواهد گرفت. این محدوده وسیع ارتفاعی مدارگرد را قادر خواهد ساخت تا به طور بسیار موثرتری نسبت به تحقیقات گذشته به نمونه برداری از اتمسفر بپردازد.

در حالی که فضاپیما در مدار خود درحال گردش است، تجهیزات آن به برسی و ردیابی یون ها و مولکولها در این مقطع عرضی وسیع از جو مریخ خواهند پرداخت، و به طور کامل به ثبت جریانات دی اکسید کربن و سایر مولکول ها به درون فضا برای اولین بار می پردازند.
زمانی که جاکوسکی و همکارانش به این موضوع پی ببرند که در حال حاضر چطور مریخ با این سرعت دی اکسید خود را از دست می دهد، پس از آن قادر خواهند بود تا با استقراء به بازگشت زمان به 4 میلیارد سال قبل ، حجم و میزان دی اکسید کربن در فضای آن زمان را تخمین بزنند. MAVEN تعیین خواهد نمود که چه عاملی (اگر این نظریه درست باشد) باعث بروز این اتفاق شده است.

این ماموریت قدم بزرگی در درک گذشته و اتفاقاتی که برای مریخ افتاده است می باشد و به زودی به ما خواهد گفت که چگونه سیاره ای آنچنان گرم و غنی از آب، امروز به محیطی سرد و اینچنین خشک مبدل گشته است.
 

اخبار

ربات
محققان برای زمین ضدآفتاب می سازند

محققان برای زمین ضدآفتاب می سازند

محققان دانشگاه استرثکلاید ایده تازه ای برای مقابله با گرمایش زمین ارائه داده اند که طی آن باید سطح یک خرده سیاره را منفجر کرد تا ابر بزرگی از غبار ایجاد کرده و برای زمین به عنوان یک ضدآفتاب عمل کند.

بيشتر...
 

Similar threads

بالا