مشاعرۀ سنّتی

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
ولی تو توی قلبم مونده گاری

کسی جاتو نمی تونه بگیره

برای گفتن این حرف ها دیره

میدونم دیره دیگه تمومه

ولی چی کار کنم که آرزومه

من از یادت نمی کاهم شباهنگام
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر
به پای سرو کوهی دام
تو را من چشم در راهم..
.
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دوســـــــت به یادگــــار دردی دارم
که ان درد به صد هزار درمان ندهم

ما رات مام لذت هستی به جست و جوست
پویندگی تمام معنای زندگی است
هرگز "نگرد نیست"
سزاوار مرد نیست

------------------------------
شبتان خوش...التماس دعا:gol:
 

eghlimaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما رات مام لذت هستی به جست و جوست
پویندگی تمام معنای زندگی است
هرگز "نگرد نیست"
سزاوار مرد نیست

------------------------------
شبتان خوش...التماس دعا:gol:


تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
 

samiyaran

عضو جدید
تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی


یلهِ
بر ناز کای ِ چمن
رها شده باشی
پا در خنکای ِ شوخ ِ چشمه ئی
و زنجیره
زنجیره بلورین ِ صدایش را ببافد
در تجــّرد شب
واپسین وحشت جانت
نا آگاهی از
سر نوشت ستار ه باشد،
غم سنگینت
تلخی ِ ساقه علفی که به دندان می فشری
همچون حبابی نا پایدار
تصویر ِ کامل ِ گنبد ِ آسمان باشی
و روئینه
به جادوئی که اسفندیار
مسیرِ سوزان ِ شهابی
خــّط رحیل به چشمت زند
و در ایمن تر کنج ِ گمانت
به خیال سست ِ
یکی تلنگر
آبگینه عمرت
خاموش
در هم شکند

احمد شاملو
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
دلی کز عشق جانان دردمند است

همو داند که قدر عشق چند است


دلا گر عاشقی از عشق بگذر

که تا مشغول عشقی عشق بند است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
دنبال بهونه باشی که اونو فردا ببینی

شده شب که سر میزاری آرزو کنی بمیری

دم دم های صبح که میشه نفریناتو پس بگیری

شده با خاطره من جلو آیینه بشینی

گر بگیره تنه لبهات جای دستامو ببینی
 

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنبال بهونه باشی که اونو فردا ببینی

شده شب که سر میزاری آرزو کنی بمیری

دم دم های صبح که میشه نفریناتو پس بگیری

شده با خاطره من جلو آیینه بشینی

گر بگیره تنه لبهات جای دستامو ببینی

یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد
که ازوخصم به دام آمد و معشوقه به کام
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد
که ازوخصم به دام آمد و معشوقه به کام
.
ما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریم
دیوارا همه خراب شد ولی ما هنوز اسیریم
.
ما هنوزم مثل مرداب مسخ آینه ی کویریم
ما همونیم که می خواستیم خورشیدو با دست بگیریم
.
گریه هام حروم شدن کاری بکن
چشم من بیا منو یاری بکن
 

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
.
ما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریم
دیوارا همه خراب شد ولی ما هنوز اسیریم
.
ما هنوزم مثل مرداب مسخ آینه ی کویریم
ما همونیم که می خواستیم خورشیدو با دست بگیریم
.
گریه هام حروم شدن کاری بکن
چشم من بیا منو یاری بکن

نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
که گوش هوش به مرغان هرزه گو داری
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
.
ما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریم
دیوارا همه خراب شد ولی ما هنوز اسیریم
.
ما هنوزم مثل مرداب مسخ آینه ی کویریم
ما همونیم که می خواستیم خورشیدو با دست بگیریم
.
گریه هام حروم شدن کاری بکن
چشم من بیا منو یاری بکن

نه آدمی که اگر آهنین بود شخصی
در آفتاب جمالت چو موم بگدازد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا