کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
می روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه ی خویش به خدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه ی خویش:gol: می برم تا که در آن نقطه ی دور شستشویش دهم از رنگ گناه شستشویش دهم از لکه ی عشق زین همه خواهش بیجا و تباه:gol: می برم تا ز تو دورش سازم ز تو ای جلوه ی امید محال می برم زنده بگورش سازم تا از این پس نکند یاد وصال:gol: ناله می لرزد..می رقصد اشک آه بگذار که بگریزم من از تو ای چشمه ی جوشان گناه شاید آن به که بپرهیزم من بخدا غنچه ی شادی بودم دست عشق آمد و از شاخم چید شعله ی آه شدم صد افسوس که لبم باز بر آن لب نرسید:gol: عاقبت بند سفر پایم بست می روم خنده به لب خونین دل می روم از دل من دست بدار ای امید عبث بی حاصل
:gol:" فروغ فرخزاد":gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میدانی چه چیز تلخم میکند؟


این که بفهمی !


نفهمیدنت ...



 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو هرگز از خیال من نخواهی رفت
تو در پس کوچه های ذهن من ماندی
و در اندیشه ی قلبم
همیشه تا ابد تکرار خواهی شد
چه شبهایی که از تنهاترین اوقات بی رویا
چو شبگرد کثیف مست لایعقل
غم تنهایی خود را
به خاک کوچه های یاس می گفتم

تو بودی که زبان گنگ من را خوب فهمیدی
و خندیدی و گفتی
یار من هستی
و هرگز تا ابد ترکم نخواهی کرد

من امشب وامدار چشم گریان توام عشقم
نگاهم را نمی بینی؟
گرفتار و خراب چشم گریان توام عشقم
نگاهم را نمی بینی؟

مرا امشب نوازش کن
و از گرمای آغوشت
بر این افسرده جان خسته ام یکدم تراوش کن

من امشب وامدار چشم گریان توام عشقم
نگاه شرمگینم را نمی بینی؟

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هوایت

دستان سنگینی داشت ....!!

وقتی به سرم زد

فهمیدم....



 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دشت بی پناهی
به دنبال ماوایی از جنس عشق و پاکی می گردم

در خلوت ستارگان کویر

آهسته ، آهسته حکایت شیرین و فرهاد را

با صدایی از جنس سکوت زیر لب زمزمه می کنم
در این دهکده ی بی مهری
دیگر کسی پیدا نمی شود
که در نجواهای شبانه پیوند های آسمانی رابازگو کند
در دلم با معشوق خود عهدی راستین می بندم
که تا آخر این چرخ گردان
و تا وقتی که گلها ی سرخ می رویند
نگذارم که عاشقانه های دیرین فراموش شود ...



 

*souphia*

عضو جدید
دنـیـا کـوچکـتر از آن است کـه گـمشـده‌ای را در آن یـافتـه بـاشی

هیـچ ‌کـس ایـنجا گـُم نـمـی‌شود ...

آدم‌هـا بـه همـان خونـسردی کـه آمـده‌انـد

چـمدانـشان را می‌بـندنـد و نـاپـدید می‌شونـد

/یـکی در مـه /

/یـکی در غبـار /

/یـکی در بـاران /

/یـکی در بـاد/

/و بـی‌رحـم ‌تـرینشـان‌ در بـرف/

آنـچه بـر جا می‌مـاند

رد پـایـی‌ست و خـاطـره‌ای کـه هر از گــاه

پـس میـزنـد مـثل ِ نـسیـم ...

پـرده‌هـای ِ اتــاقـت را!

 
آخرین ویرایش:

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیگذاشتم به آسانی دلم را ببری
اگر میدانستم بعد از تو..

زندگی چقدر دل میخواهد....




 

*souphia*

عضو جدید
شب بدیه من اصلا حالم خوب نیست

کاش زودتر صبح شه کاش زودتر هقته دیگه شه کاش زودتریکسال دوسال ده سال...از امشب بگذره

اولش یه کمی گلوم درد میگیره..... بعد یه چیزی از گلوم میاد بالا تا میرسه به چشمام... بعدش چشمام پر از اشک میشه.... اگه بتونم آب دهنمو قورت بدم و پلک نزنم شاید اشکام نیان پایین و کسی نفهمه که دارم گریه میکنم....اما سخت ترین مرحله همین جاست٬ همین جاست که من همیشه کم میارم و میبازم....نمیتونم این بغض لعنتی رو قورتش بدم و پلک نزنم....آب دماغم راه میوفته و هِی٬ فین فین میکنم.
یاد گرفتم صدای هق هق رو در نیارم٬ وقتی میخوام نفسمو بیرون بدم خود به خود تیکه تیکه میشه.... وقت هایی که میخوام زود تموم بشه اشکامو با کف دستم یا با آستینم پاک میکنم و تند تند میگم : من که گریه نمیکنم٬ من هیچ وقت گریه نمیکنم. و سرمو به عنوان تایید حرفم هی تکون میدم.... اشکام تمومی ندارن و هنوز دارن میان... اما من به خودم میگم: اینا گریه حساب نمیشن٬ من هیچ وقت گریه نمیکنم و لب پایینمو گاز میگیرم و دستامو مشت میکنم و ناخونامو توی کف دستم فشار میدم و باز میگم من هیچ وقت گریه نمیکنم....
 

apadana13

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]دلم ســـــــــــفر می خواهد

سفری بی باز گشت

دلم دریـــــــا می خواهد
...
جنگل می خواهد

دلم خسته است از روزمرگی های تکراری

از سکوت های اجبـــــاری

دلم خسته است از این همه رنگ

نیرنگ

از این همه دیوار

دلم خسته است از قفس

از نفس های پر درد

سهم من از از این همه جهان تنـــــهایی بود و بس


[/h]

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کمی مهربانتر باش
لطفا !
برای شانه ام سنگین است
این
سرسنگینی ها...


 

DOZI

اخراجی موقت

بعضی وقتها آدم ها زیبا هستند


نه

به خاطر ظاهر شان.

نه به خاطر آن چیزی که میگویند.

فقط به خاطر آنچیزی که هستند
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم برایت تنگ شده !
می خواهم آنقدر اشک بریزم
تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود .
ولی می ترسم ...
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب شب روياي تو بودو تو نبودي در دل
همه آواي تو بودو تو نبودي در دل
زير لب آهسته تمناي تو ميكرد
در حسرت ديدار تو بودو تونبودي...
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز


حــواسم را ... پرت کرده ای ... آنقـــــــــدر دور ... که دیگر ... یــادم نیست

تو رفته ای و من ... حـــــــواسم نیست (!)

 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز



حتــــي [!] کفش هم اگه تنگ باشه ... زخــــــم مـــــي کنه .... واي بــحال وقـتي که ... دل تنــــــگ بــاشــه ... / .

 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز

اشک زن دل [♥] را می ســوزاند ولــی* اشــک مرد ، کــــوه را آبــــــ مـــی کـــــــند [!]
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد

در دایره حضورش تو را به من نشان دهد

می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم

هر وقت دلم هوای تو را کرد

عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند

می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم

که هروقت امواج پر تلاطم یادها

خواستند قایق احساس مرا بشکنند

دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد

می خواهم امشب با تمام قلب هایی که

احساس مرا می فهمند و می شنوند

پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار مرا هم شنیدند

عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند....
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه توان ناله مانده ، نه رهي به لانه دارم
نه اميد تازه دردل ، نه ازاين زمانه دارم

چوبرفته کاروانم شده ام دوباره بي ، خود
نه خود ا
زخودم بدانم ، نه دگرنشانه دارم
 

aaa20

عضو جدید
یارب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زانکه چو گردی زمیان برخیزم
 

aaa20

عضو جدید
فلک به مردم نادان دهد زمام امور تو اهل فضلی و دانش همین گناهت و بس
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین که فهمید غـــــــــــم دارم آتش گرفت . . .
به خودت نگیر رفیق !!!!!
سیـــــــــــــ ــگارم را گفتم
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد از مدت ها ديدمش !!! دستامو گرفت و گفت چقدر دستات تغيير کردن ...
خودموکنترل کردم و فقط لبخندي زدم...تو دلم گريه کردم و دم گوشش گفتم:بي معرفت!!
دستاي من تغيير نکرده..دستات به دستاي اون عادت کرده..
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداروشكركه قبل ازاينكه بهش تكيه كنم بهم نشون دادكه تكيه گاه خوبي نيست
 

ICE-G

عضو جدید
کاربر ممتاز
توی دنیا...
ادمای زیادی روی تخت های دونفره میخوابن.
اما قشنگتر اینه که....
بعضی ادمها روی تخت های یه نفره..
بیاد هم بیدارن.
 

ICE-G

عضو جدید
کاربر ممتاز
این تو نیستی که مرا از یاد برده ای ..
این منم که به یادم اجازه نمی دهم حتی از نزدیکیه ذهن تو عبور کند...
صحبت از فراموشی نیست
صحبت از لیاقت است..
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا