چرا نمیگید بچه ها خیلی آسونه که...
کمبود این عنصر باعث یک بیماری فیزیولوژیک مهم پس از برداشت سیب میشه...
کمک بزرگی کردین
مر 30 الهه الهه جون !! سوال جالبی بود !!!
میشه کمبود کلسیم !!؟؟! درسته !؟!
کلیسم در نفوذپذیری غشاها نقش داره و با پکتین ها نمکا هایی را میسازند که در فعالیت بسیاری از انزیم ها دخالت داره !!! که کمبوده اش باعث ایجاد بیماری لکه تلخ سیب میشه !!
لکه تلخ یکی از مهمترین نابسامانی های میوه سیب می باشد، در این نابسامانی لکه های قهوه ای و حفره مانند و تلخ مزه ابتدا بصورت آبکی در اطراف کاسه گل دیده می شوند و سپس در قسمت های زیر پوست لکه ها چوب پنبه ای ، خشک و قهوه ای رنگ می شوند. اگر بخواهیم تاریخچه ای از تئوری هایی که تا بحال در مورد این نابسامانی وجود داشته بگوییم باید گفت که در سال 1869 جاگر تصور می کرد که این عارضه در اثر تبخیر و تعرق زیاد است و به مدت 30 سال تصور می شد که این عارضه قارچی است تا اینکه در سال 1899 لامسون بیان کرد که این یک عارضه فیزیولوژیکی است، مطالعات بعدی توسط لافار نشان داد که عارضه pitting در اثر از بین رفتن سلول ها و در ادامه اکسیداسیون تانن ها می باشد. کید و وست در سال 1923 بیان کردند که این عارضه با قرار گرفتن در معرض دماهای زیاد تشدید می شود. اما کارن در سال 1927 اظهار داشت که علت این نابسامانی نکروزه شدن سلول های دارای نشاسته است که در نتیجه دهیدراتاسیون رخ می دهد. در سال
1954 گارمان و ماتیس نشان دادند که کمبود کلسیم و زیاد بود پتاسیم و منیزیم و نیتروژن باعث افزایش لکه ها در سیب می شود. در مجموع کمبود کلسیم عامل اصلی این عارضه بوده و هر شرایطی که از ورود و تجمع کلسیم در سلول ممانعت کند باعث ایجاد این عارضه می شود. يك عقيده بر اين است كه در شرايط كمبود كلسيم، اسيد هاي آلي به صورت يونيزه در سلول تجمع و موجب مرگ سلول مي گردد. نفوذ پذيري انتخابي غشا سلول در اثر كمبود كلسيم تخريب و منجر به آسيب سلولي و نكروزه شدن مي گردد. تيغه مياني سلول نيز در اثر تجمع اسيد آگزاليك و اسيد سوكسينيك تخريب مي گردد. مطالعات روی بافت سالم و آسیب دیده سیب رددلیشز که بسیار هم مستعد به این عارضه است نشان می دهد که در بافت های آسیب دیده میزان کلسیم غیر محلول کمتر از بافت های سالم است. تفاوت در قابلیت حل کلسیم و منیزیم و پتاسیم باعث ایجاد ترکیبات متفاوتی از این عناصر می شود. نمک های کلسیم با برخی از اسید های آلی مثل اسید اگزالیک و اسید سیتریک بسیار غیر محلول تر از نمک های منیزیم و پتاسیم با این اسید ها می باشد. با مطالعه بافت های آسیب دیده مشاهده می شود که در آنها میزان اسید اگزالیک 6 برابر و میزان اسید سیتریک 2 برابر بیشتر از بافت های سالم است، برعکس میزان اسید سوکسینیک و اسید مالیک در بافت های سالم بیشتر است و میزان اسید فوماریک در هر دو برابر می باشد. این نتایج نشان می دهد که
اسید اگزالیک واسید سیتریک در عدم تحرک کلسیم در بافت های آسیب دیده نقش دارند. مطالعات از طریق میکروسکوپ الکترونی SEM نشان می دهد که اسید اگزالیک واسید سیتریک باعث حل شدن تیغه میانی سلول ها شده ولی 3 اسید دیگر نقشی ندارند.
با مطالعه شواهدی که با تلاش هر یک از دانشمندان بدست آمده است می توان کلیه عواملی که باعث ایجاد لکه تلخ می شود را بصورت سلسله ای از حقایق منطقی در کنار یکدیگر قرار داد.
آنچه مسلم است در طی فرایند های متابولیسمی اسید های آلی تولید می شوند که ممکن است پیش ماده هایی برای ساخت سایر متابولیت ها باشند. اما عنصر کلسیم و نقش مهم آن در حفظ صلابت غشا را نیز نمی توان نا دیده گرفت. به نظر می رسد
عارضه لکه تلخ در اثر کمبود کلسیم آغاز می شود.
کمبود این عنصر ضروری باعث یکسری وقایع سلسله وار در سلول و بافت می شود از آن جمله تمرکز اسید های آلی اسید اگزالیک واسید سیتریک در سلول که در نبود کلسیم رخ می دهد. چرا که در حضور کلسیم این عنصر با این اسید های آلی تولید نمک غیر محلول کرده و باعث خنثی کردن اثرات مخرب آنها می شود. بطور کلی مطالعات نشان داده که لکه تلخ در اثر کاهش نسبت اسید اگزالیک به کلسیم واسید سیتریک به کلسیم ایجاد می شود و به عقیده من کلیه عواملی که به عنوان تشدید کننده و یا باز دارنده از این عارضه ذکر می شوند به گونه ای روی این نسبت چه مستقیم و چه غیر مستقیم اثر گذارند. به عنوان مثال افزایش نسبت برگ به میوه که نه تنها باعث افزایش تولید اسید های آلی می شود که موجب افزایش رقابت برگ و میوه بر سر کلسیم گشته و در این رقابت قسمت های رویشی برنده اند. یا مثلا استفاده زیاد از کود های نیتروژنه و یا هرس شدید و کلیه عواملی که رشد رویشی را تشویق می کنند. یا استفاده زیاد از کود های پتاسیم ومنیزیم که با کلسیم در جذب رقابت دارند.
گردآوری :فردوس رحیمی