با بال شكسته پر گشودن هنر است....

گر بدین سان زیست باید پست
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسواسی نیاویزم،
بر بلند کاج خشک کوچه ی بن بست.
گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود، چون کوه،
یادگاری جاودانه، بر تراز بی بقای خاک.
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسواسی نیاویزم،
بر بلند کاج خشک کوچه ی بن بست.
گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود، چون کوه،
یادگاری جاودانه، بر تراز بی بقای خاک.
***
آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاه پرندهای
هیچ کجا دیواری فرو ریخته بر جای نمیماند...
که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانی است
که حضور انسان
آبادی است . . .
احمد شاملو آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاه پرندهای
هیچ کجا دیواری فرو ریخته بر جای نمیماند...
که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانی است
که حضور انسان
آبادی است . . .




تو كه براي آسايش من از آسايشت دل بريدي؛
و سهم من شد آرامش و سهم تو دست بريده،
چشم من شد گريان و چشم تو خاموش؛
فردوس اندك است در مقام تو؛