ماجرای ورزش کردن من

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
هی میخوام نگم نمیشه !
من خودم از سوار شدن تاکسی خاطره خوبی ندارم!
تقریبا بچه های سایت تعداد اندکیشون میدونن
روز 27 آبان بود... صبح زود رسیدم تهران! ساعت 5:45 دقیقه... رفتم سوار متروی میدون آزادی بشم... گفتن امروز جمعه هست و ساعت کار مترو از 6 هست.... منم برای اینکه زود تر برسم خونه اومدم با سواری برم...
دور میدون آزادی... سوار یه ماشین شدم! جاتون اصلا خالی نباشه! 4 نفر دزد!!! منم وسط نشسته بوده! 3 تا عابر بانک هم همراهم بود! (سیستم مزخرف بانکداری ایران مجبورت میکنه)
جمعا دو میلیون پول میشد که قرار بود شهریه دانشگاهمو بدم....
جاتون خالی از اونا چک و مشت از من هم انکار رمز عابر بانکا !!! حسابی کتک خوردم! تا با خوردن 2 تا چاقو به ران پاهام... لب به اعتراف گشودم ! :cry: نمیدونم توی اون لحظه ها آدم چرا اعتقاداتش دگرگون میشه.... خالصانه از خدا خواستم کمکم کنه... پول که از راه حرومی به دست نیومده.... از پاهام هم به شدت خون میومد..... حالم اصلا خوب نبود.... معجزه رو به چشمام دیدم... من 2 ساعتی بود که کتک میخوردم توی ماشین اینا و نه از پلیس خبری بود و نه کسی... معنی امداد غیبی رو به چشمم دیدم....... منو پیاده نمیکردن که... میگفتن از کجا معلوم که این رمزش درست باشه.... خوشبختانه یا بدبختانه منو از میدون آزادی تا انتهای خیابان دماوند تهران کشوندند و بردند... البته با کتک های ممتد... اون لحظه از یادم نمیره... جلوی یه بانک نگه داشتند.... رفتن پولو بردارند... اون وقت صبح نمیدونم یه فرشته (آقا) چطوری اومده بود و پول میخواست... هوا تاریک بود اما بی رمق با نگاهم بهش فهموندم که اونا دزدند... واقعا داشتم از هوش هم میرفتم.... ازشون درخواست آب کردم.... بهم از بطری خودشون آب دادند..... اون آقا فرشتهه یه لحظه از غفلت اینا استفاده کرد و عابر بانک و دویست تومن پولوووو برداشت کرد توی جیبش.. من ندیدم... اما میدونم.... خلاصه از شانس من یه موتور پلیس هم به جمع ما اضافه شد.... برادران دزد سریع سوار ماشینوشن شدند و اون فرشته داد زددد دزددددددددد دزدددد ... آقا پلیسه هم افتاد دنبال ما... و این آقایون دزد که متولد سال 70 بودند!!! از ترسشون اونو کوبوندند به گارد ریل و بعدا فهمیدم پای پلیس بیچاره شکست..... فیلمش در آرشو راهنمایی رانندگی موجوده... بالاخره میگیرمش.. گفتن برای برنامه شوک هم میخوان.... خلاصه این آقایون دزد منو از میدون آزادی تا دوراهی رودهن-بومهن بردند.... و تازه شیشه کشیدنشونم شروع شد!!! خلاصه وقتی شیشه کشیدن منو ول کردند... چون رمق نداشتم... به فاصله ده دقیقه بعد هم پلیس اومد... یعنی اتفاقی.... جایی که منو ول کردن بخدا اگه سالی یه ماشین رد بشه........ خدارو بارها شکر میکنم... مائده عزیز دل و همه خواهرایی که میان اینو میخونین... اینجاشو گوش کنین:
تا شب توی بیمارستان بستری بودم.... شب مرخص شدم... فرداش رفتم آگاهی برای تشخصی هویت! اما من میگفتم متولد سال 70 بودند و بچه بودن! اینا بعد از چند روز بهم یه آدم 50 ساله نشون میدادند .... که نوع دزدیش شبیه اونا بوده.... خلاصه .... اینم بگم که در داشبورد ماشینشون پر بود از عابر بانک که خودشون میگفتن از دیروز ظهر جمع کردن اینارو..... یعنی به راحتی هرچی پول لود میکشیدن بیرون....... خوب نشد... دو روز بعد رفتم چهره نگاری و تشخصی هویت که معلوم بود خیلی پیشرفته تر از قبلی ها بود... فقط دیدم 5 نفر جلوتر از من نشستن توی صف ! یه پیرمرده و چها تا خانم..... اغلب زیر سی سال... همه گریه می کردند.... بالاخره نوبت من شد! ساعت 10 صبح! پیدا نشد که نشد... یعنی نه در آرشیوشن بود و نه کسی شبیه به این آقایون دزد 20 ساله پیدا کردم!
مامور گفت خدا رو شکر که سالمی.... در مورد عابر بانک ها هم سوال کرد... یکیش که مفقود شده بود... اون دو تا دیگه هم یکیش بخاطر ندادن کد ملی من به بانک مسدود شده بود و یکیش هم 10 هزار تومن توش پوی بود... کلا از من 20 هزار تومن هم نبردند... اما خاطره بدش تا آخر عمر تو وجودمه...... افسر پلیس به من گفت خانم هایی که قبل از تو آمده بودند اینجا بجز یک نفرشون... به بقیه تجاوز شده بود.... برو خداتو شکر کن که زنده ای!!! راستی اینم بگم که اون عابر بانکی که توش ده تومن پول بود.... ازش 4 تا کارت شارژ 2 تومنی گرفتن و موبایلشونو شارژ کردن! هنوز بعد از 8 ماه خبری ازشون نیست! تازه شانس آوردم با یکیشون دوست شدم و سنشونو پرسیدم.....
اینا یه طرف... مشکل دیگه هم اینکه من هم چاقوی آلوده خورده بودم... و هم از بطری اونا آب خوردم... به علت اینکه هم شیشه ای بودن و هم روانی!!! قاضی دادگاه گفت که باید برم آزمایش ایدز و هپاتیت هم بدم! بماند که موقع آزمایش ایدز چه نگاه های سنگینی رو تحمل میکردم.... از گرفتن شماره تلفن خونه بگیرین تا اینکه شریک جنسیت کی بوده!!! کلش عذاب بود....
در نهایت بگم... خدارو شکر که سالمم........ بخدا اینایی که گفتم تاحالا اینقدر کامل نگفتم بجز افسر پلیس... گفتنش آزارم میده....... یعنی حالمو منقلب میکنه مثل الان... لطفا توجه کنین... به عنوان برادر بزرگتر و یا کوچکتر.... لطفا دقت کنید.... حادثه 1 بار اتفاق می افته....
پژمان بیچاره.چقدر سخت بود...
من خودم شنیدم که خاله شوهرم تعریف میکرد جلوی در خونشون اومدن چاقو کشیدن رو پسره که یالا گوشیتو بده وگرنه چاقو میزنیم بهتو از این حرفا.
اونم کم نمیاورده و هی انکار میکرده تا بالاخره بعد از چند تا خط خطی رو دستاش گوشیشو ازش گرفتن.به سرکوچه نرسیده باز جلوی یه خانومه رو گرفتن و همینکار کرده البته اونجا خانومه گوشیشو از ترسش داده بوده.
هیچکسی هم جرئت اینکه به پلیس زنگ بزنه رو نداشته
واقعا که جای تاسف داره واسه همچین کشوری که اسم مسلمونی رو با خودش یدک میکشه.
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
هی میخوام نگم نمیشه !
من خودم از سوار شدن تاکسی خاطره خوبی ندارم!
تقریبا بچه های سایت تعداد اندکیشون میدونن
روز 27 آبان بود... صبح زود رسیدم تهران! ساعت 5:45 دقیقه... رفتم سوار متروی میدون آزادی بشم... گفتن امروز جمعه هست و ساعت کار مترو از 6 هست.... منم برای اینکه زود تر برسم خونه اومدم با سواری برم...
دور میدون آزادی... سوار یه ماشین شدم! جاتون اصلا خالی نباشه! 4 نفر دزد!!! منم وسط نشسته بوده! 3 تا عابر بانک هم همراهم بود! (سیستم مزخرف بانکداری ایران مجبورت میکنه)
جمعا دو میلیون پول میشد که قرار بود شهریه دانشگاهمو بدم....
جاتون خالی از اونا چک و مشت از من هم انکار رمز عابر بانکا !!! حسابی کتک خوردم! تا با خوردن 2 تا چاقو به ران پاهام... لب به اعتراف گشودم ! :cry: نمیدونم توی اون لحظه ها آدم چرا اعتقاداتش دگرگون میشه.... خالصانه از خدا خواستم کمکم کنه... پول که از راه حرومی به دست نیومده.... از پاهام هم به شدت خون میومد..... حالم اصلا خوب نبود.... معجزه رو به چشمام دیدم... من 2 ساعتی بود که کتک میخوردم توی ماشین اینا و نه از پلیس خبری بود و نه کسی... معنی امداد غیبی رو به چشمم دیدم....... منو پیاده نمیکردن که... میگفتن از کجا معلوم که این رمزش درست باشه.... خوشبختانه یا بدبختانه منو از میدون آزادی تا انتهای خیابان دماوند تهران کشوندند و بردند... البته با کتک های ممتد... اون لحظه از یادم نمیره... جلوی یه بانک نگه داشتند.... رفتن پولو بردارند... اون وقت صبح نمیدونم یه فرشته (آقا) چطوری اومده بود و پول میخواست... هوا تاریک بود اما بی رمق با نگاهم بهش فهموندم که اونا دزدند... واقعا داشتم از هوش هم میرفتم.... ازشون درخواست آب کردم.... بهم از بطری خودشون آب دادند..... اون آقا فرشتهه یه لحظه از غفلت اینا استفاده کرد و عابر بانک و دویست تومن پولوووو برداشت کرد توی جیبش.. من ندیدم... اما میدونم.... خلاصه از شانس من یه موتور پلیس هم به جمع ما اضافه شد.... برادران دزد سریع سوار ماشینوشن شدند و اون فرشته داد زددد دزددددددددد دزدددد ... آقا پلیسه هم افتاد دنبال ما... و این آقایون دزد که متولد سال 70 بودند!!! از ترسشون اونو کوبوندند به گارد ریل و بعدا فهمیدم پای پلیس بیچاره شکست..... فیلمش در آرشو راهنمایی رانندگی موجوده... بالاخره میگیرمش.. گفتن برای برنامه شوک هم میخوان.... خلاصه این آقایون دزد منو از میدون آزادی تا دوراهی رودهن-بومهن بردند.... و تازه شیشه کشیدنشونم شروع شد!!! خلاصه وقتی شیشه کشیدن منو ول کردند... چون رمق نداشتم... به فاصله ده دقیقه بعد هم پلیس اومد... یعنی اتفاقی.... جایی که منو ول کردن بخدا اگه سالی یه ماشین رد بشه........ خدارو بارها شکر میکنم... مائده عزیز دل و همه خواهرایی که میان اینو میخونین... اینجاشو گوش کنین:
تا شب توی بیمارستان بستری بودم.... شب مرخص شدم... فرداش رفتم آگاهی برای تشخصی هویت! اما من میگفتم متولد سال 70 بودند و بچه بودن! اینا بعد از چند روز بهم یه آدم 50 ساله نشون میدادند .... که نوع دزدیش شبیه اونا بوده.... خلاصه .... اینم بگم که در داشبورد ماشینشون پر بود از عابر بانک که خودشون میگفتن از دیروز ظهر جمع کردن اینارو..... یعنی به راحتی هرچی پول لود میکشیدن بیرون....... خوب نشد... دو روز بعد رفتم چهره نگاری و تشخصی هویت که معلوم بود خیلی پیشرفته تر از قبلی ها بود... فقط دیدم 5 نفر جلوتر از من نشستن توی صف ! یه پیرمرده و چها تا خانم..... اغلب زیر سی سال... همه گریه می کردند.... بالاخره نوبت من شد! ساعت 10 صبح! پیدا نشد که نشد... یعنی نه در آرشیوشن بود و نه کسی شبیه به این آقایون دزد 20 ساله پیدا کردم!
مامور گفت خدا رو شکر که سالمی.... در مورد عابر بانک ها هم سوال کرد... یکیش که مفقود شده بود... اون دو تا دیگه هم یکیش بخاطر ندادن کد ملی من به بانک مسدود شده بود و یکیش هم 10 هزار تومن توش پوی بود... کلا از من 20 هزار تومن هم نبردند... اما خاطره بدش تا آخر عمر تو وجودمه...... افسر پلیس به من گفت خانم هایی که قبل از تو آمده بودند اینجا بجز یک نفرشون... به بقیه تجاوز شده بود.... برو خداتو شکر کن که زنده ای!!! راستی اینم بگم که اون عابر بانکی که توش ده تومن پول بود.... ازش 4 تا کارت شارژ 2 تومنی گرفتن و موبایلشونو شارژ کردن! هنوز بعد از 8 ماه خبری ازشون نیست! تازه شانس آوردم با یکیشون دوست شدم و سنشونو پرسیدم.....
اینا یه طرف... مشکل دیگه هم اینکه من هم چاقوی آلوده خورده بودم... و هم از بطری اونا آب خوردم... به علت اینکه هم شیشه ای بودن و هم روانی!!! قاضی دادگاه گفت که باید برم آزمایش ایدز و هپاتیت هم بدم! بماند که موقع آزمایش ایدز چه نگاه های سنگینی رو تحمل میکردم.... از گرفتن شماره تلفن خونه بگیرین تا اینکه شریک جنسیت کی بوده!!! کلش عذاب بود....
در نهایت بگم... خدارو شکر که سالمم........ بخدا اینایی که گفتم تاحالا اینقدر کامل نگفتم بجز افسر پلیس... گفتنش آزارم میده....... یعنی حالمو منقلب میکنه مثل الان... لطفا توجه کنین... به عنوان برادر بزرگتر و یا کوچکتر.... لطفا دقت کنید.... حادثه 1 بار اتفاق می افته....


:cry: خدا رو شکر که سالمین :cry:
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
پژمان بیچاره.چقدر سخت بود...
من خودم شنیدم که خاله شوهرم تعریف میکرد جلوی در خونشون اومدن چاقو کشیدن رو پسره که یالا گوشیتو بده وگرنه چاقو میزنیم بهتو از این حرفا.
اونم کم نمیاورده و هی انکار میکرده تا بالاخره بعد از چند تا خط خطی رو دستاش گوشیشو ازش گرفتن.به سرکوچه نرسیده باز جلوی یه خانومه رو گرفتن و همینکار کرده البته اونجا خانومه گوشیشو از ترسش داده بوده.
هیچکسی هم جرئت اینکه به پلیس زنگ بزنه رو نداشته
واقعا که جای تاسف داره واسه همچین کشوری که اسم مسلمونی رو با خودش یدک میکشه.

حیف که نمی خوام بحث سیاسی بشه ولی همش از غیر اسلامی بودن قانون اساسیمون منشأ میگیره

با همه ی این اتفاقاتی که هر روز داره جلوی چشممون میوفته ولی بازم یه عده که دم از روشن فکری می زنن به شدت به حکم قطع ید انتقاد می کنن و اسلام رو دین خشونت می خونن

الان که این حکم خشن اجرا نمی شه جامعه ما خیلی آرام و امنه و خبری از خشونت نیست ؟

هر دزد و جیب بری تو خیابونای شهر خیلی راحت و با اعتماد به نفس هر کاری دوست داشت می کنه و براش مهم نیست بیوفته زندان

اکثرشون چندین بار زندان رفتن

دستگیر شدن براشون هیچ خطری نداره غیر از این که دو سه سال جا و غذای مفت گیرشون میاد و البته پیش اساتید این حرفه آموزش می بینند

من دیگه ماجرای دزدان محترمی که پارسال در ماشینمونو ( با حضور خودمون تو ماشین !!! ) باز کردن و کیفمو برداشتن و هنوز هم از شرشون خلاص نشدم تعریف نمیکنم چون بحث دیگه به اندازه کافی نگران کننده شده
 
آخرین ویرایش:

مهربان

کاربر فعال تالار شیمی ,
کاربر ممتاز
هی میخوام نگم نمیشه !
من خودم از سوار شدن تاکسی خاطره خوبی ندارم!
تقریبا بچه های سایت تعداد اندکیشون میدونن
روز 27 آبان بود... صبح زود رسیدم تهران! ساعت 5:45 دقیقه... رفتم سوار متروی میدون آزادی بشم... گفتن امروز جمعه هست و ساعت کار مترو از 6 هست.... منم برای اینکه زود تر برسم خونه اومدم با سواری برم...
دور میدون آزادی... سوار یه ماشین شدم! جاتون اصلا خالی نباشه! 4 نفر دزد!!! منم وسط نشسته بوده! 3 تا عابر بانک هم همراهم بود! (سیستم مزخرف بانکداری ایران مجبورت میکنه)
جمعا دو میلیون پول میشد که قرار بود شهریه دانشگاهمو بدم....
جاتون خالی از اونا چک و مشت از من هم انکار رمز عابر بانکا !!! حسابی کتک خوردم! تا با خوردن 2 تا چاقو به ران پاهام... لب به اعتراف گشودم ! :cry: نمیدونم توی اون لحظه ها آدم چرا اعتقاداتش دگرگون میشه.... خالصانه از خدا خواستم کمکم کنه... پول که از راه حرومی به دست نیومده.... از پاهام هم به شدت خون میومد..... حالم اصلا خوب نبود.... معجزه رو به چشمام دیدم... من 2 ساعتی بود که کتک میخوردم توی ماشین اینا و نه از پلیس خبری بود و نه کسی... معنی امداد غیبی رو به چشمم دیدم....... منو پیاده نمیکردن که... میگفتن از کجا معلوم که این رمزش درست باشه.... خوشبختانه یا بدبختانه منو از میدون آزادی تا انتهای خیابان دماوند تهران کشوندند و بردند... البته با کتک های ممتد... اون لحظه از یادم نمیره... جلوی یه بانک نگه داشتند.... رفتن پولو بردارند... اون وقت صبح نمیدونم یه فرشته (آقا) چطوری اومده بود و پول میخواست... هوا تاریک بود اما بی رمق با نگاهم بهش فهموندم که اونا دزدند... واقعا داشتم از هوش هم میرفتم.... ازشون درخواست آب کردم.... بهم از بطری خودشون آب دادند..... اون آقا فرشتهه یه لحظه از غفلت اینا استفاده کرد و عابر بانک و دویست تومن پولوووو برداشت کرد توی جیبش.. من ندیدم... اما میدونم.... خلاصه از شانس من یه موتور پلیس هم به جمع ما اضافه شد.... برادران دزد سریع سوار ماشینوشن شدند و اون فرشته داد زددد دزددددددددد دزدددد ... آقا پلیسه هم افتاد دنبال ما... و این آقایون دزد که متولد سال 70 بودند!!! از ترسشون اونو کوبوندند به گارد ریل و بعدا فهمیدم پای پلیس بیچاره شکست..... فیلمش در آرشو راهنمایی رانندگی موجوده... بالاخره میگیرمش.. گفتن برای برنامه شوک هم میخوان.... خلاصه این آقایون دزد منو از میدون آزادی تا دوراهی رودهن-بومهن بردند.... و تازه شیشه کشیدنشونم شروع شد!!! خلاصه وقتی شیشه کشیدن منو ول کردند... چون رمق نداشتم... به فاصله ده دقیقه بعد هم پلیس اومد... یعنی اتفاقی.... جایی که منو ول کردن بخدا اگه سالی یه ماشین رد بشه........ خدارو بارها شکر میکنم... مائده عزیز دل و همه خواهرایی که میان اینو میخونین... اینجاشو گوش کنین:
تا شب توی بیمارستان بستری بودم.... شب مرخص شدم... فرداش رفتم آگاهی برای تشخصی هویت! اما من میگفتم متولد سال 70 بودند و بچه بودن! اینا بعد از چند روز بهم یه آدم 50 ساله نشون میدادند .... که نوع دزدیش شبیه اونا بوده.... خلاصه .... اینم بگم که در داشبورد ماشینشون پر بود از عابر بانک که خودشون میگفتن از دیروز ظهر جمع کردن اینارو..... یعنی به راحتی هرچی پول لود میکشیدن بیرون....... خوب نشد... دو روز بعد رفتم چهره نگاری و تشخصی هویت که معلوم بود خیلی پیشرفته تر از قبلی ها بود... فقط دیدم 5 نفر جلوتر از من نشستن توی صف ! یه پیرمرده و چها تا خانم..... اغلب زیر سی سال... همه گریه می کردند.... بالاخره نوبت من شد! ساعت 10 صبح! پیدا نشد که نشد... یعنی نه در آرشیوشن بود و نه کسی شبیه به این آقایون دزد 20 ساله پیدا کردم!
مامور گفت خدا رو شکر که سالمی.... در مورد عابر بانک ها هم سوال کرد... یکیش که مفقود شده بود... اون دو تا دیگه هم یکیش بخاطر ندادن کد ملی من به بانک مسدود شده بود و یکیش هم 10 هزار تومن توش پوی بود... کلا از من 20 هزار تومن هم نبردند... اما خاطره بدش تا آخر عمر تو وجودمه...... افسر پلیس به من گفت خانم هایی که قبل از تو آمده بودند اینجا بجز یک نفرشون... به بقیه تجاوز شده بود.... برو خداتو شکر کن که زنده ای!!! راستی اینم بگم که اون عابر بانکی که توش ده تومن پول بود.... ازش 4 تا کارت شارژ 2 تومنی گرفتن و موبایلشونو شارژ کردن! هنوز بعد از 8 ماه خبری ازشون نیست! تازه شانس آوردم با یکیشون دوست شدم و سنشونو پرسیدم.....
اینا یه طرف... مشکل دیگه هم اینکه من هم چاقوی آلوده خورده بودم... و هم از بطری اونا آب خوردم... به علت اینکه هم شیشه ای بودن و هم روانی!!! قاضی دادگاه گفت که باید برم آزمایش ایدز و هپاتیت هم بدم! بماند که موقع آزمایش ایدز چه نگاه های سنگینی رو تحمل میکردم.... از گرفتن شماره تلفن خونه بگیرین تا اینکه شریک جنسیت کی بوده!!! کلش عذاب بود....
در نهایت بگم... خدارو شکر که سالمم........ بخدا اینایی که گفتم تاحالا اینقدر کامل نگفتم بجز افسر پلیس... گفتنش آزارم میده....... یعنی حالمو منقلب میکنه مثل الان... لطفا توجه کنین... به عنوان برادر بزرگتر و یا کوچکتر.... لطفا دقت کنید.... حادثه 1 بار اتفاق می افته....

:w04:اراهی بمیلم بلات عمو پجمااااااااااااااااااااااااااااااان
 

zahra_555

عضو جدید
پرچم کرج که خیلیییی وقته بالاست
کرج یه پارک داره.... گود هست نزدیک شاه عباسی..... اسمش یادم نمیاد!!! چند تا پله میخوره میره پایین... رفته بودم دانشگاه تهران... پردیس کشاورزی و منابع طبیعی یکساعتی وقت استراحت داشتم... از بیکاری!.... توی اون پارکی که دارن تعمیرش میکنن.... یه صحنه هایی دیدم که سعدی و حافظ کم میارن که شعرشو بگن! یعنی روشون نمیشه ... از مرغ و کفتر و بلبل هم بلا به دور! حیف حیوان و پرنده های زیبایی که خالقشون خدا هستند..... برای این ملت گشت ارشاد لازمه... بیرون بودن یه تیکه مو مهم نیست.... فاجعه ای که من دیدم اونجا برام جالب بود.... انگار نه انگار ایران بوده

خطاب به مائده عزیزم.... داشتن ورزش میکردن! دختر و پسر! تقریبا 24 سالشون میشد.... اما از المپیک هم المپیکی تر بود! همه کار میکردن بجز ورزش....

دو تا پیر مرد و پیرزن از اونجا رد میشدن.... اینارو دعوا کردن....... مزاحم ورزششون شدن!!! :surprised: اینجا بچه نشسته نمیگم بقیشو ! ....
همه جا کثافتکاری هست آدم خودش باید خوب باشه سرش تو لاک خودش باشه
ضمنا بابای من هم از محیط کرج خبرداره که از بچه گی منو کلاسای رزمی گذاشت ی اسپری ام داده دستم
الحمدالله تاالان تو کرج مشکلی نداشتم مگه اینکه خودم کرم بریزم
حالا شوما چندسال پیش ی پارک رفتی نباید نسخه ی کل شهرو بپیچی
بعدشم فک کنم پارک چمران و میگی اونجا خب هیچکس نمیره مگه اینکه خودش بخاد
 

*Essi*

اخراجی موقت
همه جا کثافتکاری هست آدم خودش باید خوب باشه سرش تو لاک خودش باشه
ضمنا بابای من هم از محیط کرج خبرداره که از بچه گی منو کلاسای رزمی گذاشت ی اسپری ام داده دستم

الحمدالله تاالان تو کرج مشکلی نداشتم مگه اینکه خودم کرم بریزم
حالا شوما چندسال پیش ی پارک رفتی نباید نسخه ی کل شهرو بپیچی
بعدشم فک کنم پارک چمران و میگی اونجا خب هیچکس نمیره مگه اینکه خودش بخاد

بستگی به مناطق شهریش داره.

خیلی از مناطقش سوسول نشینه، پسره رسما دختره، اوج حرکتش تیکه انداختنه.:cool:

وگرنه با موتور و قمه بیان جلوت مخصوصا شب ها، روح الله داداشی هم باشی کشته میشی چون طرف ناشی و احمقه.

کرج بدجوری 72 ملت شده، همه جور آدم توش هست، بیشترین آمار حوادث ایران هم مال این شهره، مخصوصا جنوبش و سمت فردیس و حصارک پایین و....
 

zahra_555

عضو جدید
بستگی به مناطق شهریش داره.

خیلی از مناطقش سوسول نشینه، پسره رسما دختره، اوج حرکتش تیکه انداختنه.:cool:

وگرنه با موتور و قمه بیان جلوت مخصوصا شب ها، روح الله داداشی هم باشی کشته میشی چون طرف ناشی و احمقه.

کرج بدجوری 72 ملت شده، همه جور آدم توش هست، بیشترین آمار حوادث ایران هم مال این شهره، مخصوصا جنوبش و سمت فردیس و حصارک پایین و....
آره خب.اما اگه آدم خودش خوب باشه کاری باهاش ندارن
بعدشم دختر شبا تو هر شهری بیرون بره امنیتش به خطر میفته
بهتره آدم خودش تا حدی رعایت کنه تا مشکلی پیش نیاد دعا و قرآن و حرزم داشته باشه که دیگه بهتر
من خودم یه آیت والکرسی خوندم خدا یه روز رحمی بهم کرد که خودم 1لیتر کف کردم
 

*Essi*

اخراجی موقت
آره خب.اما اگه آدم خودش خوب باشه کاری باهاش ندارن
بعدشم دختر شبا تو هر شهری بیرون بره امنیتش به خطر میفته
بهتره آدم خودش تا حدی رعایت کنه تا مشکلی پیش نیاد دعا و قرآن و حرزم داشته باشه که دیگه بهتر
من خودم یه آیت والکرسی خوندم خدا یه روز رحمی بهم کرد که خودم 1لیتر کف کردم

چه ربطی به دعا داره پدر جان.

علی بن ابیطالب که امام شیعیان بود، سر نماز و دعا یکی بهش شمشیر زد.

البته همون رعایت کردن از همه چیز مهم تره که گفتی ولی بازم شهر بدی شده این کرج و نمیشه اینو نادیده بگیریم.
 

zahra_555

عضو جدید
چه ربطی به دعا داره پدر جان.

علی بن ابیطالب که امام شیعیان بود، سر نماز و دعا یکی بهش شمشیر زد.

البته همون رعایت کردن از همه چیز مهم تره که گفتی ولی بازم شهر بدی شده این کرج و نمیشه اینو نادیده بگیریم.
همه ی دنیا بد شده
 

?Why

عضو جدید
خوب ...

"جامعه به اندازه ی کافی اسلامی نیست ..." ، "نصفِ مردان عقده ای هستن ، نصف وحشی!"

از این نتیجه گیریهای زیبایِ دوستان که بگذریم یه سوال میخوام بپرسم ...

اصلاً چرا باید ورزش کنید ؟

آیا حضرت فاطمةالزهرا ، این اُسوه و الگویِ زنان ، ورزش میکرده ؟
صبح ها میرفته میدویده ؟
یه دونه حدیث درباره توصیه به ورزش از حضرتِ فاطمه هست ؟

اینم حدیثهایِ پیامبر درباره ورزش :

قال رسول الله (ص) : (خیر لهو المؤمن السباحة ، وخیر لهو المرأَة المغزل)
پیامبر اکرم (ص) فرمودند :بهترین سرگرمی برای مرد با ایمان، شنا، وبهترین سرگرمی برای زن با ایمان ریسندگی است.

حَقُّ الْوَلَدِ عَلي والِدِهِ اَنْ يُعَلِّمَهُ الْكِتابَهَ وَ السَّباحَهَ وَالرِّمايَهَ وََاْن لا يَرْزُقَهُ اِلاّ طَيّباً (2)
حق فرزند (
پسر ) بر عهده ي پدرش ، اين است كه به او آموزش دهد ، نوشتن ، شنا كردن و تيراندازي را ، و روزي او را تنها از راه حلال و پاكيزه تهيه نمايد .

دیگه شما حرفِ حسابتون چیه ؟

.................................
پ ن : دیدم از پستِ قبلیم زیاد تشکر شده ، (البته "زیاد" در مقایسه با سایر پستهام ...) گفتم بیام رفعِ سوتفاهم کنم .
;)
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب ...

"جامعه به اندازه ی کافی اسلامی نیست ..." ، "نصفِ مردان عقده ای هستن ، نصف وحشی!"

از این نتیجه گیریهای زیبایِ دوستان که بگذریم یه سوال میخوام بپرسم ...

اصلاً چرا باید ورزش کنید ؟

آیا حضرت فاطمةالزهرا ، این اُسوه و الگویِ زنان ، ورزش میکرده ؟
صبح ها میرفته میدویده ؟
یه دونه حدیث درباره توصیه به ورزش از حضرتِ فاطمه هست ؟

اینم حدیثهایِ پیامبر درباره ورزش :

قال رسول الله (ص) : (خیر لهو المؤمن السباحة ، وخیر لهو المرأَة المغزل)
پیامبر اکرم (ص) فرمودند :بهترین سرگرمی برای مرد با ایمان، شنا، وبهترین سرگرمی برای زن با ایمان ریسندگی است.

حَقُّ الْوَلَدِ عَلي والِدِهِ اَنْ يُعَلِّمَهُ الْكِتابَهَ وَ السَّباحَهَ وَالرِّمايَهَ وََاْن لا يَرْزُقَهُ اِلاّ طَيّباً (2)
حق فرزند (
پسر ) بر عهده ي پدرش ، اين است كه به او آموزش دهد ، نوشتن ، شنا كردن و تيراندازي را ، و روزي او را تنها از راه حلال و پاكيزه تهيه نمايد .

دیگه شما حرفِ حسابتون چیه ؟

.................................
پ ن : دیدم از پستِ قبلیم زیاد تشکر شده ، (البته "زیاد" در مقایسه با سایر پستهام ...) گفتم بیام رفعِ سوتفاهم کنم .
;)

پیامبر فرمودن به فرزندان خود شنا و تیر اندازی را بیاموزید...(علموا اولادکم السباحه و الرمایه) لینک
تعیین نکردن اون فرزندان دختر باشه یا پسر...:razz:
لطفا احادیث رو بدون تحریف ذکر کن...


پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد(ص) مي فرمايند: “به فرزندان خود تيراندازي وشنا بياموزيد”.اين حديث بيانگر اهميتي است که دين ورهبران ديني ما براي ورزش وسلامتي جسمي ورواني مسلمانان قائل هستند وهمچنين بيانگر نکات ريز بيشماري است :
- اين حديث همانند بسياري از توصيه هاي اسلامي خطاب به کليه مردم اعم از مسلمان وغير مسلمان بيان شده است.
- اين دستور همانند بسياري از دستورات ديني شامل تمامي افراد، اعم از دختر وپسر مي شود، نه تنها پسران
- ورزش شنا وتير اندازي از ورزش هايي هستند که داراي ويژگيهايي از قبيل جذاب بودن،مفرح وشاد بودن و….هستند.

لینک
 
آخرین ویرایش:

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هی میخوام نگم نمیشه !
من خودم از سوار شدن تاکسی خاطره خوبی ندارم!
تقریبا بچه های سایت تعداد اندکیشون میدونن
روز 27 آبان بود... صبح زود رسیدم تهران! ساعت 5:45 دقیقه... رفتم سوار متروی میدون آزادی بشم... گفتن امروز جمعه هست و ساعت کار مترو از 6 هست.... منم برای اینکه زود تر برسم خونه اومدم با سواری برم...
دور میدون آزادی... سوار یه ماشین شدم! جاتون اصلا خالی نباشه! 4 نفر دزد!!! منم وسط نشسته بوده! 3 تا عابر بانک هم همراهم بود! (سیستم مزخرف بانکداری ایران مجبورت میکنه)
جمعا دو میلیون پول میشد که قرار بود شهریه دانشگاهمو بدم....
جاتون خالی از اونا چک و مشت از من هم انکار رمز عابر بانکا !!! حسابی کتک خوردم! تا با خوردن 2 تا چاقو به ران پاهام... لب به اعتراف گشودم ! :cry: نمیدونم توی اون لحظه ها آدم چرا اعتقاداتش دگرگون میشه.... خالصانه از خدا خواستم کمکم کنه... پول که از راه حرومی به دست نیومده.... از پاهام هم به شدت خون میومد..... حالم اصلا خوب نبود.... معجزه رو به چشمام دیدم... من 2 ساعتی بود که کتک میخوردم توی ماشین اینا و نه از پلیس خبری بود و نه کسی... معنی امداد غیبی رو به چشمم دیدم....... منو پیاده نمیکردن که... میگفتن از کجا معلوم که این رمزش درست باشه.... خوشبختانه یا بدبختانه منو از میدون آزادی تا انتهای خیابان دماوند تهران کشوندند و بردند... البته با کتک های ممتد... اون لحظه از یادم نمیره... جلوی یه بانک نگه داشتند.... رفتن پولو بردارند... اون وقت صبح نمیدونم یه فرشته (آقا) چطوری اومده بود و پول میخواست... هوا تاریک بود اما بی رمق با نگاهم بهش فهموندم که اونا دزدند... واقعا داشتم از هوش هم میرفتم.... ازشون درخواست آب کردم.... بهم از بطری خودشون آب دادند..... اون آقا فرشتهه یه لحظه از غفلت اینا استفاده کرد و عابر بانک و دویست تومن پولوووو برداشت کرد توی جیبش.. من ندیدم... اما میدونم.... خلاصه از شانس من یه موتور پلیس هم به جمع ما اضافه شد.... برادران دزد سریع سوار ماشینوشن شدند و اون فرشته داد زددد دزددددددددد دزدددد ... آقا پلیسه هم افتاد دنبال ما... و این آقایون دزد که متولد سال 70 بودند!!! از ترسشون اونو کوبوندند به گارد ریل و بعدا فهمیدم پای پلیس بیچاره شکست..... فیلمش در آرشو راهنمایی رانندگی موجوده... بالاخره میگیرمش.. گفتن برای برنامه شوک هم میخوان.... خلاصه این آقایون دزد منو از میدون آزادی تا دوراهی رودهن-بومهن بردند.... و تازه شیشه کشیدنشونم شروع شد!!! خلاصه وقتی شیشه کشیدن منو ول کردند... چون رمق نداشتم... به فاصله ده دقیقه بعد هم پلیس اومد... یعنی اتفاقی.... جایی که منو ول کردن بخدا اگه سالی یه ماشین رد بشه........ خدارو بارها شکر میکنم... مائده عزیز دل و همه خواهرایی که میان اینو میخونین... اینجاشو گوش کنین:
تا شب توی بیمارستان بستری بودم.... شب مرخص شدم... فرداش رفتم آگاهی برای تشخصی هویت! اما من میگفتم متولد سال 70 بودند و بچه بودن! اینا بعد از چند روز بهم یه آدم 50 ساله نشون میدادند .... که نوع دزدیش شبیه اونا بوده.... خلاصه .... اینم بگم که در داشبورد ماشینشون پر بود از عابر بانک که خودشون میگفتن از دیروز ظهر جمع کردن اینارو..... یعنی به راحتی هرچی پول لود میکشیدن بیرون....... خوب نشد... دو روز بعد رفتم چهره نگاری و تشخصی هویت که معلوم بود خیلی پیشرفته تر از قبلی ها بود... فقط دیدم 5 نفر جلوتر از من نشستن توی صف ! یه پیرمرده و چها تا خانم..... اغلب زیر سی سال... همه گریه می کردند.... بالاخره نوبت من شد! ساعت 10 صبح! پیدا نشد که نشد... یعنی نه در آرشیوشن بود و نه کسی شبیه به این آقایون دزد 20 ساله پیدا کردم!
مامور گفت خدا رو شکر که سالمی.... در مورد عابر بانک ها هم سوال کرد... یکیش که مفقود شده بود... اون دو تا دیگه هم یکیش بخاطر ندادن کد ملی من به بانک مسدود شده بود و یکیش هم 10 هزار تومن توش پوی بود... کلا از من 20 هزار تومن هم نبردند... اما خاطره بدش تا آخر عمر تو وجودمه...... افسر پلیس به من گفت خانم هایی که قبل از تو آمده بودند اینجا بجز یک نفرشون... به بقیه تجاوز شده بود.... برو خداتو شکر کن که زنده ای!!! راستی اینم بگم که اون عابر بانکی که توش ده تومن پول بود.... ازش 4 تا کارت شارژ 2 تومنی گرفتن و موبایلشونو شارژ کردن! هنوز بعد از 8 ماه خبری ازشون نیست! تازه شانس آوردم با یکیشون دوست شدم و سنشونو پرسیدم.....
اینا یه طرف... مشکل دیگه هم اینکه من هم چاقوی آلوده خورده بودم... و هم از بطری اونا آب خوردم... به علت اینکه هم شیشه ای بودن و هم روانی!!! قاضی دادگاه گفت که باید برم آزمایش ایدز و هپاتیت هم بدم! بماند که موقع آزمایش ایدز چه نگاه های سنگینی رو تحمل میکردم.... از گرفتن شماره تلفن خونه بگیرین تا اینکه شریک جنسیت کی بوده!!! کلش عذاب بود....
در نهایت بگم... خدارو شکر که سالمم........ بخدا اینایی که گفتم تاحالا اینقدر کامل نگفتم بجز افسر پلیس... گفتنش آزارم میده....... یعنی حالمو منقلب میکنه مثل الان... لطفا توجه کنین... به عنوان برادر بزرگتر و یا کوچکتر.... لطفا دقت کنید.... حادثه 1 بار اتفاق می افته....

تجربه ای به بهای سنگین به دست آوردی...واقعا نمیدونم چی بگم؟! در مقابله با این آدمها چه کای از دستمون برمیاد؟
چطور میتونیم از خودمون دفاع کنیم؟!
آیا با احتیاط میتونیم جلوی این حوادث رو بگیریم؟!
میدونم که از لحاظ روحی آسیب دیدی اما خدا رو شکر که شما یک پسر تو این جامعه متولد شدی.
اگر دختر بودی که...:cry:
 

*Essi*

اخراجی موقت
پیامبر فرمودن به فرزندان خود شنا و تیر اندازی را بیاموزید...
تعیین نکردن اون فرزندان دختر باشه یا پسر...:razz:

پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد(ص) مي فرمايند: “به فرزندان خود تيراندازي وشنا بياموزيد”.اين حديث بيانگر اهميتي است که دين ورهبران ديني ما براي ورزش وسلامتي جسمي ورواني مسلمانان قائل هستند وهمچنين بيانگر نکات ريز بيشماري است :
- اين حديث همانند بسياري از توصيه هاي اسلامي خطاب به کليه مردم اعم از مسلمان وغير مسلمان بيان شده است.
- اين دستور همانند بسياري از دستورات ديني شامل تمامي افراد، اعم از دختر وپسر مي شود، نه تنها پسران
- ورزش شنا وتير اندازي از ورزش هايي هستند که داراي ويژگيهايي از قبيل جذاب بودن،مفرح وشاد بودن و….هستند.

لینک

به زنان میگفتند از خونه بیرون نیایید و.... کجا میرفتن زنان در عربستان شنا میکردن؟؟!!!!!!

اونم با توجه به وضعیت پوشش اونزمان.

اون کلمه فرزندان، معادل عربیش رو میذارین؟
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به زنان میگفتند از خونه بیرون نیایید و.... کجا میرفتن زنان در عربستان شنا میکردن؟؟!!!!!!

اونم با توجه به وضعیت پوشش اونزمان.

اون کلمه فرزندان، معادل عربیش رو میذارین؟

شما که نبودی ببینی کجا میرفتن شنا میکردن...
از طرفی اگر این حدیث برای اون زمان گفته شده برای چی میخواین به الان تعمیم بدیم؟!
اگرم برای همه ی زمانها گفته شده که میبینید اولادکم ذکر شده که تعیین نشده پسر یا دختر...
 

*Essi*

اخراجی موقت
شما که نبودی ببینی کجا میرفتن شنا میکردن...
از طرفی اگر این حدیث برای اون زمان گفته شده برای چی میخواین به الان تعمیم بدیم؟!
اگرم برای همه ی زمانها گفته شده که میبینید اولادکم ذکر شده که تعیین نشده پسر یا دختر...

شما مجموعه احادیث در مورد زنان در کتاب نهج الفصاحه رو مطالعه میکردین، اینجوری نمیگفتین.
فقط چهار پنج تا حرف گلچین شده رو مدام به خورد ملت میدن.

همچین دیدگاهی هرگز نسبت به دختر و زن وجود نداشته و بارها توصیه شده برای زنان و دختران لباس زیاد نخرین تا از خونه زیاد بیرون نروند.
دیگه اگر فکر میکنید زنان در سواحل دریای سرخ در زمان اسلام شنا میکردن، چیزی برای گفتن ندارم.

تاپیکتون هم مذهبی نیست و منحرف میشه، هرکس دنبال حقیقت باشه همه منابع (اعم از مداح و مخالف) رو خودش میره مطالعه میکنه و بعد قضاوت میکنه.
موفق باشین.
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما مجموعه احادیث در مورد زنان در کتاب نهج الفصاحه رو مطالعه میکردین، اینجوری نمیگفتین.
فقط چهار پنج تا حرف گلچین شده رو مدام به خورد ملت میدن.

همچین دیدگاهی هرگز نسبت به دختر و زن وجود نداشته و بارها توصیه شده برای زنان و دختران لباس زیاد نخرین تا از خونه زیاد بیرون نروند.
دیگه اگر فکر میکنید زنان در سواحل دریای سرخ در زمان اسلام شنا میکردن، چیزی برای گفتن ندارم.

تاپیکتون هم مذهبی نیست و منحرف میشه، هرکس دنبال حقیقت باشه همه منابع (اعم از مداح و مخالف) رو خودش میره مطالعه میکنه و بعد قضاوت میکنه.
موفق باشین.

وقتی یه حکم از اسلام بیرون کشیده میشه و اجرا شدنش منطقیه همه به پا میخیزن و میگن نه اسلام مال 1400 سال پیشه و فلانه و مال اون موقع بوده و از این حرفها...
بعد الان سر ورزش کردن بانوان دارین حدیث میارین که بانوان نباید ورزش کنن و...اونم احادیثی گفته نشده فقط در حد حرف و این چیزاست...
اگر اینگونه بود مراجع که احکام اسلامی رو بررسی کردن و نکته بین تر و سخت گیر تر از ما هستن و کلا در ورزش بانوان رو تخته میکردن...
پس اینکه در حال حاضر بانوان در بسیاری از رشته های ورزشی در مجامع بین المللی شرکت میکنن یعنی مغایرتی با دین اسلام نداره...
اگر وقت کردم حتما یه تاپیک خوب و جامع در باب ورزش از نگاه اسلام برای بانوان میزنم و از شما و سایر کسانی که علاقه مند به این مباحث هستن دعوت به عمل میارم...

:gol::gol:
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما مجموعه احادیث در مورد زنان در کتاب نهج الفصاحه رو مطالعه میکردین، اینجوری نمیگفتین.
فقط چهار پنج تا حرف گلچین شده رو مدام به خورد ملت میدن.

همچین دیدگاهی هرگز نسبت به دختر و زن وجود نداشته و بارها توصیه شده برای زنان و دختران لباس زیاد نخرین تا از خونه زیاد بیرون نروند.
دیگه اگر فکر میکنید زنان در سواحل دریای سرخ در زمان اسلام شنا میکردن، چیزی برای گفتن ندارم.

تاپیکتون هم مذهبی نیست و منحرف میشه، هرکس دنبال حقیقت باشه همه منابع (اعم از مداح و مخالف) رو خودش میره مطالعه میکنه و بعد قضاوت میکنه.
موفق باشین.

رفته بودیم جایی هفته ی قبل


رودخونه داشت


خانوم ها هم (معتقد و...) خیلی راحت میومدن شنا می کردن

1- اهالی اونجا همه با شعور بودن
جا برای شنا زیاد داشت
3- چنتا از اقایون محرم با اینا میومدن و یه قسمت از رود خونه رو می گرفتن می گفتن خانوادگی اومدیم بقیه مکان رو خیلی راحت ترک می کردن! خانوم ها شنا می کردن

پس کار سختی نبوده شنا کردن در اطراف سواحل دریا ی سرخ و....
 

*Essi*

اخراجی موقت
رفته بودیم جایی هفته ی قبل


رودخونه داشت


خانوم ها هم (معتقد و...) خیلی راحت میومدن شنا می کردن

1- اهالی اونجا همه با شعور بودن
جا برای شنا زیاد داشت
3- چنتا از اقایون محرم با اینا میومدن و یه قسمت از رود خونه رو می گرفتن می گفتن خانوادگی اومدیم بقیه مکان رو خیلی راحت ترک می کردن! خانوم ها شنا می کردن

پس کار سختی نبوده شنا کردن در اطراف سواحل دریا ی سرخ و....

منظورت از شنا آب بازی با مقنعه و چادر بود دیگه؟

فکر نکنم اینی که تعریف کردین شامل شنا بشه، تاپیک این بنده خدا هم منحرف میشه، اگر تاپیکی زد درباره اسلام و ورزش زنان، اونجا بحث میکنیم.
اونجا هم به ایشون میگیم اتفاقا همین مراجع مخالف ورزش بانوان هستند، اینم چون نتونستن جلوش رو بگیرند کوتاه اومدن.

وگرنه هیچ آدم با عقلی توی گرمای فوتبال دختر رو تو گونی نمیفرسته وسط زمین بگه حکم خداست !!!!
برای چنین خدایی و چنین احکامی فقط باید احساس موفقیت کرد.

البته من بیشتر برای خودم متاسف میشم که اینقدر وحشی و بربر فرض شدم که موی زن رو توی فوتبال ببینم حالی به هولی میشم و اون دختر باید با اون وضعیت بازی کنه و بگه اعتقاداتمه!!!
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اسی نبینم تاسفتو...
خودم یه تاپیک میزنم واست هم دیگه رو پَرپَر کنیم...:D
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منظورت از شنا آب بازی با مقنعه و چادر بود دیگه؟

فکر نکنم اینی که تعریف کردین شامل شنا بشه، تاپیک این بنده خدا هم منحرف میشه، اگر تاپیکی زد درباره اسلام و ورزش زنان، اونجا بحث میکنیم.
اونجا هم به ایشون میگیم اتفاقا همین مراجع مخالف ورزش بانوان هستند، اینم چون نتونستن جلوش رو بگیرند کوتاه اومدن.

وگرنه هیچ آدم با عقلی توی گرمای فوتبال دختر رو تو گونی نمیفرسته وسط زمین بگه حکم خداست !!!!
برای چنین خدایی و چنین احکامی فقط باید احساس موفقیت کرد.

البته من بیشتر برای خودم متاسف میشم که اینقدر وحشی و بربر فرض شدم که موی زن رو توی فوتبال ببینم حالی به هولی میشم و اون دختر باید با اون وضعیت بازی کنه و بگه اعتقاداتمه!!!

نه دیگه ! شنا تو عمق 180 سانتی متر به علت خشکسالی!


نه روسری و مقنه و... نداشتن! از این لباس بدن نما چسبونا ! می پوشیدن اما پوشیده!(لخت نبودن!)
 

?Why

عضو جدید
پیامبر فرمودن به فرزندان خود شنا و تیر اندازی را بیاموزید...(علموا اولادکم السباحه و الرمایه) لینک
تعیین نکردن اون فرزندان دختر باشه یا پسر...:razz:
لطفا احادیث رو بدون تحریف ذکر کن...
:razz:
تحریف ؟
خوب بیا :

لینک 1 (مورد 2 و مورد 14)
لینک 2 (مورد شنا و تیراندازی)
لینک 3 (مورد 2)
فقط شما بلدی لینک از سایتا بیاری ؟

هر جا از دین ، که به مذاقت خوش نمیاد بزن زیرش دیگه ...

این تاپیک و تاپیک "آرایش برای شوهر" رو باید ضمیمه تاپیک "چرا زنان نسبت به مردان دارای اعتقادات مذهبی قوی تری هستند؟" کرد ... نتایجِ خوبی میشه ازش گرفت ...
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:razz:
تحریف ؟
خوب بیا :

لینک 1 (مورد 2 و مورد 14)
لینک 2 (مورد شنا و تیراندازی)
لینک 3 (مورد 2)
فقط شما بلدی لینک از سایتا بیاری ؟

هر جا از دین ، که به مذاقت خوش نمیاد بزن زیرش دیگه ...

این تاپیک و تاپیک "آرایش برای شوهر" رو باید ضمیمه تاپیک "چرا زنان نسبت به مردان دارای اعتقادات مذهبی قوی تری هستند؟" کرد ... نتایجِ خوبی میشه ازش گرفت ...

خب این حدیث اونی هم که من گفتم حدیث...
که چی؟!
نمیدونم میخوای تو این تاپیک به چی برسی؟! میخوای چی رو زیر سوال ببری؟! لکم دینکم ولی الدین...
این تاپیک من هیچ ربطی به مطالبی که گذاشتی نداشت... تو هیچ جای دین من دویدن برای خانمها و ورزش کردن برای خانمها نهی نشده... اگه شده خوشحال میشم منم مطلع کنی...
احادیثی هم که ذکر کردین عالی بود جهت بالا بردن اطلاعات عمومی
ولی بیانگر چیز خاصی نیست... اتفاقا من ریسندگی هم بلدم
;)
احادیثی هم که گفتی اگر سندیتش تایید بشه( همون طور که احتمالا میدونی یکی از راههای اثبات یک حدیث نقل چند منبعه... نه تنها صرفا یک منبع) حتما دلیلی داشته و حکمتی در پشتش نهفته که منو شما متوجهش نیستیم...
از طرفی اگر یه بار دیگه تاپیک رو مرور کنی میبینی من تو این تاپیک یک مسئله ی شخصی رو مطرح کردم و با دوستان یک بحث اجتماعی رو دنبال میکردم...
شما بهتره تو همون دو تا تاپیکی که نام بردی جولان بدی...
:)
یا حق
 
آخرین ویرایش:

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
:razz:
تحریف ؟
خوب بیا :

لینک 1 (مورد 2 و مورد 14)
لینک 2 (مورد شنا و تیراندازی)
لینک 3 (مورد 2)
فقط شما بلدی لینک از سایتا بیاری ؟

هر جا از دین ، که به مذاقت خوش نمیاد بزن زیرش دیگه ...

این تاپیک و تاپیک "آرایش برای شوهر" رو باید ضمیمه تاپیک "چرا زنان نسبت به مردان دارای اعتقادات مذهبی قوی تری هستند؟" کرد ... نتایجِ خوبی میشه ازش گرفت ...


کی دین اسلام گفته خانوم ها ورزش نکنند ؟ چرا سعی می کنید چهره دین رو خراب کنید ؟
 

*Essi*

اخراجی موقت

خب این حدیث اونی هم که من گفتم حدیث...
که چی؟!
نمیدونم میخوای تو این تاپیک به چی برسی؟! میخوای چی رو زیر سوال ببری؟! لکم دینکم ولی الدین...
این تاپیک من هیچ ربطی به مطالبی که گذاشتی نداشت... تو هیچ جای دین من دویدن برای خانمها و ورزش کردن بذای خانمها نهی نشده... اگه شده خوشحال میشم منم مطلع کنی...
احادیثی هم که گفتی اگر سندیتش تایید بشه( همون طور که احتمالا میدونی یکی از راههای اثبات یک حدیث نقل چند منبعه... نه تنها صرفا یک منبع) حتما دلیلی داشته و حکمتی در پشتش نهفته که منو شما متوجهش نیستیم...
از طرفی اگر یه بار دیگه تاپیک رو مرور کنی میبینی من تو این تاپیک یک مسئله ی شخصی رو مطرح کردم و با دوستان یک بحث اجتماعی رو دنبال میکردم...
شما بهتره تو همون دو تا تاپیکی که نام بردی جولان بدی...
یا حق

ببخشید یک سئوال.

چرا وقتی اعتقادات به چالش کشیده میشه عصبانی میشی، باور کن این نشانه تعصبه، تعصب هم یک چیز شاخدار نیست. :gol:

اینکه ما به یک مکتبی وابسته بشیم و به هر نحوی سعی کنیم خودمون رو توجیه کنیم که باورهامون خدشه دار نشه، یک آفته.

همیشه به دنبال دلیل و حکمت نباش که 100 درصد باورهام درسته، به دنبال اینکه اشتباه بوده متحجرانه بوده و طبیعی هم بوده چون بشر اونزمان عقلش بیشتر از این نمیرسیده هم باش.

همیشه به اعتقاداتتون خارج از گود نگاه کنین، ببینید چند درصد باز میگین شاید حکمتی دارد.

شما در حالی ناراحت میشین که بر فرض چرا پدر اجازه ورزش کردن تنها رو نیمده، که میگی دین من مخالفتی با ورزش زنان نداره.

در حالیکه حتی یک نمونه از اجازه دادن مرد به زن برای ورزش نیست، اصلا چیزی به اسم ورزش زن نیست، فقط میگین از کجا معلوم نبوده !!!

همیشه برای بودن یک چیز اثبات میکنند نه نبودنش، واقعا برات حدیث میومد دختر حق نداره ورزش کنه (با همه منابع که قبول داری)، تو خونه میشستی و میگی حکمتی در کاره؟

چرا نقش استقلال فکری اینقدر در ما کمرنگ شده. :razz:
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کی دین اسلام گفته خانوم ها ورزش نکنند ؟ چرا سعی می کنید چهره دین رو خراب کنید ؟

وا زیبا جون گفته دیگه... همین که واسه مردان مومن شنا و واسه زنان ریسندگی بهترین سرگرمیه یعنی خانوما شنا نکنن...!!!
ایشون علم رجال و تفسیر احادیث دارن مگه نمیدونستی؟!:)


ایشون باید قبل و بعد یه حدیث رو بخونن تا متوجه شن در چه زمان و برای چه منظور و برای چه کسانی این حرف زده شده... و بعد قضاوت کنن و تصمیم بگیرن...
ای بابا زیبا جان بی خیال...
اگر این تاپیک هزار صفحه هم بره جلو شما هیچ حرف منطقی نخواهی شنید...
فقط یک سری حرفهای غرض ورزانه و با نیت تختعه...
 

*Essi*

اخراجی موقت
کی دین اسلام گفته خانوم ها ورزش نکنند ؟ چرا سعی می کنید چهره دین رو خراب کنید ؟

خوب شما هر اطلاعی مبنی بر ورزش بانوان از دید اسلام دارین بذارین، بیشتر سکوت کرده یا گفته ریسندگی کنین، نگفته ورزش نکنین.

هرچند در همین فوتبال با مقنعه و مانتو، موندم چه جوری ورزش محسوب میشه !!!!!

یا توی گرما با این وضعیت لباس دوچرخه سواری.

البته من بیشتر برای خودم متاسف میشم به عنوان یک مرد، که این دین چنین مارو ضعیف البنیه و هوس باز فرض کرده، که با دیدن ورزش زنان و مو در فوتبال هم تحریک میشیم یا در ورزش های دیگه.....
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ببخشید یک سئوال.

چرا وقتی اعتقادات به چالش کشیده میشه عصبانی میشی، باور کن این نشانه تعصبه، تعصب هم یک چیز شاخدار نیست. :gol:

اینکه ما به یک مکتبی وابسته بشیم و به هر نحوی سعی کنیم خودمون رو توجیه کنیم که باورهامون خدشه دار نشه، یک آفته.

همیشه به دنبال دلیل و حکمت نباش که 100 درصد باورهام درسته، به دنبال اینکه اشتباه بوده متحجرانه بوده و طبیعی هم بوده چون بشر اونزمان عقلش بیشتر از این نمیرسیده هم باش.

همیشه به اعتقاداتتون خارج از گود نگاه کنین، ببینید چند درصد باز میگین شاید حکمتی دارد.

شما در حالی ناراحت میشین که بر فرض چرا پدر اجازه ورزش کردن تنها رو نیمده، که میگی دین من مخالفتی با ورزش زنان نداره.

در حالیکه حتی یک نمونه از اجازه دادن مرد به زن برای ورزش نیست، اصلا چیزی به اسم ورزش زن نیست، فقط میگین از کجا معلوم نبوده !!!

همیشه برای بودن یک چیز اثبات میکنند نه نبودنش، واقعا برات حدیث میومد دختر حق نداره ورزش کنه (با همه منابع که قبول داری)، تو خونه میشستی و میگی حکمتی در کاره؟

چرا نقش استقلال فکری اینقدر در ما کمرنگ شده. :razz:

باور کن من عصبی نیستم...آخه چالشی نمیبینم...
اسی عزیز بحث اصلا دینی نبود...
یک مشکل اجتماعی بود ، برای چی باید الان من بحث دینی بکنم؟!
به نظر من دین من یک اعتقاد شخصیه... اگرم بخوام بحثی کنم تو تاپیک خودش...
من لزومی نمیبینم از عتقاداتم دفاع کنم یا واسه کسی اثباتش کنم
مشکل من حساسیت پدرم و مشکلات اجتماع بود...
ما برای چی تا هر چی میشه پای اسلام رو وسط میکشیم؟!
همه ی احادیث رو ول میکنید میچسبید به یه حدیث شبهه دار تا چالش ایجاد کنید... کل نهج البلاغه رو میزارید کنار و به حکمت 230 این کتاب گیر میدید...
از این احادیثی که گفته شده شما چه طوری به این نتیچه رسیدید که زنان نباید ورزش کنن؟!
این احادیث متناسب با زمان اون موقع گفته شده و در خیلی موارد برای یک قوم و قبیله ی خاص... لزومی نداره تعمیم به الان داده بشه...
===================

هیچ کس استقلال فکری نداره... شعار نده...
همه ی آدما تو همه جای دنیا افکاری تحت تاثیر مکاتب خاص دارن... حتی اون ملحد بی خدا...
 

*Essi*

اخراجی موقت
وجود پارک بانوان برای ورزش در درجه اول بزرگترین توهین به مردهای ایرانیه.

یعنی خاک بر سرتون اینقدر بدبختین که نمیذارین یک زن ورزش کنه و جالبه زن ها هم استقبال میکنند !!!!!!!

هیچوقت گریه مانوک خدابخشیان به عنوان یک مرد هنگام بازی فوتبال زنان ایران یادم نمیره که به خاطر لچک روی سر از ادامه مسابقات محروم شدن و دخترها نشسته بودن گریه میکردن.

گفت تازه فهمیدم مردای ایرانی تا چه حد بربر و عقب مانده ذهنی هستند........

این عقب ماندگی ذهنی رو کی باعث شده، بهتره فقط کمی بی تعصب بود.
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب شما هر اطلاعی مبنی بر ورزش بانوان از دید اسلام دارین بذارین، بیشتر سکوت کرده یا گفته ریسندگی کنین، نگفته ورزش نکنین.

هرچند در همین فوتبال با مقنعه و مانتو، موندم چه جوری ورزش محسوب میشه !!!!!

یا توی گرما با این وضعیت لباس دوچرخه سواری.

البته من بیشتر برای خودم متاسف میشم به عنوان یک مرد، که این دین چنین مارو ضعیف البنیه و هوس باز فرض کرده، که با دیدن ورزش زنان و مو در فوتبال هم تحریک میشیم یا در ورزش های دیگه.....

:razz: بهت نگفتم متاسف نباش...؟؟
 

morta

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته چیزی که من دیدم، این نسل جدید بیشتر اینجورین،پسر و دخترض فرق نمیکنه، مخصوصا از دهه هفتاد به بعد، کلا تو یه فاز دیگرند. :confused:
شرمم باااد ... :sweatdrop:

البته ، خودم كاملا قبول دارم حرفتونو ...
قبلا نوجوان ها و جوانان ها بوسيله ي اعتقادات اسلاميشون ، كمتر اين وضعيت رو داشتند( به نظر من )
ولي الان اين اعتقادات كه به نظر من در اين نسل نابود شده ( كاري ندارم نابوديش خوب يا بد )‌ ، ولي چيزي كه خيلي بد اين است كه جاش رو مسائل اخلاقي - انساني پر نكرده ، اين خيلي وحشت ناك

اصلا كسي حاضر نيست در مورد اين مسائلي كه گفتم فكر كنه ، چه اينكه بحث ...
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا