می خواستم این پست رو فردا بذارم و با عنوان "پایان هفته دوم" ولی بعضی حرفا رو دلم سنگینی می کرد...
چیزی که اول هفته بهش برخورد کردیم. دو برابر شدن جمعیت بود. دوستان عزیز دوره قبلی هم تشریف فرما شده بودن. مواردی که میشه بهش اشاره کرد:
1. تعداد آبسرد کن ها تو شرکت همچنان 2تا باقی موند(البته یکی هم طبقه بالا من دیدم). بنده به شخصه هر وفت رفتم سراغ آبسردکن، آبش گرم گرم بود. یعنی این هفته که گذشت دریغ از یه لیوان آب خنگ تو این شرکت....
2. کلاس ما بسیار گرم و غیرقابل تحمل بود. البته همه کلاس ها اینطور نیستن. ولی باید کیفیت همه کلاس ها یکسان باشه. میریم به مسوالان میگیم استادمون هم رفت و جریان رو گفت، مسئول مربوطه در نهایت بی ادبی میاد سر کلاس ما میشینه که ببینه ما راست میگیم هوای کلاس گرمه یا نه!!!!!
3. صف های طولانی برای خوردن نهار و ناشتایی
4. سلف سرویس فوق العاده شلوغ و پر سر و صدا!
5. کلاس های زبان برگذار شده هم سطح خوبی نداره و بیشتر جنبه فورمالیته داره!
امروز کلاسی در مورد فرهنگ سازمانی در شرکت نفت داشتیم. منم همه مشکلات بالا رو تو ذهنم داشتم. وقتی استاد گفت که از وضعیت راضی هستین یا نه. همه رو گفتم. به نظرتون چی جواب داد!؟
دقیقا مثل اون مسئولی که تو روز اول دوره عمومی در جلسه معارفه بود، پاسخ داد. اون مسئول گفت:" ما فلان سال استخدام شدیم و هیچ امکاناتی نداشتیم و رو گاز ترش که از زمین میزد بیرون تخم مرغ درست می کردیم"



این استادمون هم گفت: من فلان سال دوره اومدم ماهشهر و حتی خوابگاه درست و حسابی هم نداشتیم اصلا چارت سازمانی ما مشخص نبود و استخدام کاملا بی برنامه بوده و......
کمی که در مورد نفت و فرهنگ نفت و خانواده نفت توضیح داد. و این توهم که نفت نفته و با بقیه فرق داره و خانواده نفت و خانواده نفت و خانواده نفت، دیگه حالم از این عبارت به هم می خوره! خدااا اینا چقدر توهم دارن نسبت به شرکت نفت!!! واقعا ذوب شدن تو این نفت. اصلا نمی تونن واقعیت ها رو ببین و از بیرون به قضیه نگاه کنن.
یه کم که باهاش به قول خودمون کل کل کردم. آخرش گفت که(نقل به مضمون):
نفت به نیروهای وفادار نیاز داره. شما باید به نفت ثابت کنین که بهش وفادارین و این مشکلات رو تحمل کنین. اگه این کار رو بکنین اونم به شما وفادار می مونه. اگر هم نه که می تونین استعفا بدین و کسی جلو شما رو نگرفته(به لحن محترمانه و نه تهدیدآمیز).
یعنی می خوام بگم کسی به فکر بالا بردن استانداردهای شرکت چه در زمینه آموزشی و چه رفاه کارکنان نیست. همه در فکر توجیه هستن. وشاید هم با این دید نگاه می کنن:
"بد بخت! ماهی 1.5 میگیری واسه 14 روزکار، تازه دو قورت و نیمت هم باقیه!!" پر توقع شدی واسه ما! برو گمشو تو همون اداره دولتی کار کن با ماهی 500 تومن!!!"
اینهایی که گفتم الزاما خودم بهشون اعتقاد ندارم! روز اولی که اومدم اینجا پیه همه چی رو به تنم مالیدم. و هیچ یک از اینا واسه من مشکل محسوب نمیشه و خیلی ساده از کنارش میگذرم. وشرایط سخت تر از اینم رو می پذیرم. ولی همیشه حرفم رو میزنم چون شخصیتم برونگراست. چون میگم شاید یکی گوشش بدهکار شد و کاری در جهت بهبود انجام داد.