مشاعرۀ سنّتی

[Shahab]

تن صدها ترانه می رقصد
در بلور ظریف آوایم
لذتی ناشناس و رویا رنگ
میدود همچو خون به رگهایم

من مست و تو ديوانه ما را كه برد خانه
صدبار تو را گفتم كم خور دو سه پيمانه

 

[V A N D A]

من مست و تو ديوانه ما را كه برد خانه
صدبار تو را گفتم كم خور دو سه پيمانه

هم شکستی ساغر امروزهاشان را
هم به فرداهایشان با کینه خندیدی
گور خود گشتند و ای باران رحمتها
قرنها بگذشت و بر آنان نباریدی

 

[Shahab]

هم شکستی ساغر امروزهاشان را
هم به فرداهایشان با کینه خندیدی
گور خود گشتند و ای باران رحمتها
قرنها بگذشت و بر آنان نباریدی

يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار ميبرند كه زنداني ات كنند

 

[malmal_r]

يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار ميبرند كه زنداني ات كنند

دوش دیدم به ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند

 

[eghlimaa]

دوش دیدم به ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند

در نماز و در رکوع و در سجود
سر بجنبد دل نجنبد این چه سود

 

[Shahab]

در نماز و در رکوع و در سجود
سر بجنبد دل نجنبد این چه سود

دي ميشد و گفتم صنما عهد به جاي ار
گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست

 

[امالیا]

دي ميشد و گفتم صنما عهد به جاي ار
گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست

تا تو بخاطر منی کس نگذشت بر دلم
مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم

 

[Shahab]

تا تو بخاطر منی کس نگذشت بر دلم
مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم

من مست و تو ديوانه ما را كه برد خانه
صدبار تو را گفتم كم خور دو سه پيمانه

 

[امالیا]

من مست و تو ديوانه ما را كه برد خانه
صدبار تو را گفتم كم خور دو سه پيمانه

هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم

 

[Shahab]

هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم

ماييم و نواي بي نوايي
بسم الله اگر حريف مايي

 

[امالیا]

ماييم و نواي بي نوايي
بسم الله اگر حريف مايي

یاری بدست کن که بامید راحتش
واجب کند که صبر کنی بر جراحتش

 

[Shahab]

یاری بدست کن که بامید راحتش
واجب کند که صبر کنی بر جراحتش

شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين هايل
كجا دانند حال ما سبكباران ساحل ها

 

[malmal_r]

شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين هايل
كجا دانند حال ما سبكباران ساحل ها

ای دوست شکر بهتر یا انکه شکر سازد
خوبی قمر بهتر یا انکه قمر سازد

 

[امالیا]

ای دوست شکر بهتر یا انکه شکر سازد
خوبی قمر بهتر یا انکه قمر سازد

درد پنهان فراقم ز تحمل بگذشت
ورنه از دل نرسیدی به زبان آوازم

 

[malmal_r]

درد پنهان فراقم ز تحمل بگذشت
ورنه از دل نرسیدی به زبان آوازم

ما زفلک برتریم وزملک افزونتریم
بازهمان جا رویم جمله که آن شهرماست

 

[امالیا]

ما زفلک برتریم وزملک افزونتریم
بازهمان جا رویم جمله که آن شهرماست

ترا گر نیز میل تابناکیست
نظر چون من بپوش از هر چه خاکیست

 

[malmal_r]

ترا گر نیز میل تابناکیست
نظر چون من بپوش از هر چه خاکیست

تاتونگاه میکنی کارمن اه کردن است
ای بفدای چشم تو این چه نگاه کردن است!

 

[امالیا]

تاتونگاه میکنی کارمن اه کردن است
ای بفدای چشم تو این چه نگاه کردن است!

تو سوز آه من ای مرغ شب چه می دانی؟
ندیده ای شب من, تاب و تب چه می دانی؟

 

[malmal_r]

تو سوز آه من ای مرغ شب چه می دانی؟
ندیده ای شب من, تاب و تب چه می دانی؟

یار درخانه و ما گرد جهان میگردیم
اب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم

 

[امالیا]

یار درخانه و ما گرد جهان میگردیم
اب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم

مخوان حدیث رهایی که الفتی است مرا
به ناله سحر و گریه شبانه خویش

 

[Shahab]

مخوان حدیث رهایی که الفتی است مرا
به ناله سحر و گریه شبانه خویش

شاهد ان نيست كه مويي و مياني دارد
بنده طلعت ان باش كه اني دارد

 

[امالیا]

شاهد ان نيست كه مويي و مياني دارد
بنده طلعت ان باش كه اني دارد

در رگ و در ریشه من, این همه گرمی ز چیست؟
شور عشقم, یا شراب کهنه ام, یا آتشم؟

 

[mani24]

در رگ و در ریشه من, این همه گرمی ز چیست؟
شور عشقم, یا شراب کهنه ام, یا آتشم؟

مــــــــا کــــه گذشـــت !
ولـــی بــــه دیـــگری موقــتی بـــودنت را گوشـزد کن
تـــا از همان اول فکـــری بـــه حال جـــای خـــالیت کنـد...

 

[امالیا]

مــــــــا کــــه گذشـــت !
ولـــی بــــه دیـــگری موقــتی بـــودنت را گوشـزد کن
تـــا از همان اول فکـــری بـــه حال جـــای خـــالیت کنـد...

دیشب که یار, انجمن افروز غیر بود
ای شمع, تا سپیده به جای تو سوختیم

 

[malmal_r]

دیشب که یار, انجمن افروز غیر بود
ای شمع, تا سپیده به جای تو سوختیم

مخوان حدیث رهایی که الفتی است مرا
به ناله سحر و گریه شبانه خویش

 

[shadow_IR]

مخوان حدیث رهایی که الفتی است مرا
به ناله سحر و گریه شبانه خویش

شايد اين جمعه بيايد شايد
پرده از چهره گشايد شايد

 

[eghlimaa]

شايد اين جمعه بيايد شايد
پرده از چهره گشايد شايد

در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

 

[Shahab]

در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

دوش ان صنم چه خوش گفت در دولت مغانم
گر بت نميپرستي تغيير ده قضا را

 

[MOΣIN]

دوش ان صنم چه خوش گفت در دولت مغانم
گر بت نميپرستي تغيير ده قضا را

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را...به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

 

[Shahab]

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را...به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

انان كه خاك را به نظر كيميا كنند
ايا بود كه گوشه چشمي نظر به ما كنند