بچه که بودیم یادته؟؟؟؟؟!!!!!!!(عکسای جدید از خاطرات کودکی)

[n_roshan]

یادش بخیر بچه که بودیم نقاشیم خوب بود ....عکس اینا رو نقاشی میکردیم میفروختیم ...از بچگی خودساخته بودیم خرج خودمون رو خودمون درمیاوردیم...
​

http://www.ferz.ir/​

- شما یادتون نمیاد ، به نمکی کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد .

یاد تمام لحظه ای زیبای کودکی بخیرررررررررررر

 

[shayesteh-namvar]

یادتونه

این عکس رو خیلی گشتم پیدا کردم

چرخ و فلک

البته چرخ و فلک محله ما مدلش حالت موشک بود


فرفره کاغذی

فرفره چوبی

 

[mehrdad50]

میشه بگین این چیه؟؟
من یادم نمیاد!!!

«زنـــبـــــورک»
اگه وارد بودی در حد یه ساز دهنی حال میداد

 

[shayesteh-namvar]

آنروزها برنامه های کودک حال و هوائی دیگر داشت. مرحوم مهین دیهیم در برنامه ای تحت عنوان قصه های مادر بزرگ چنان قصه می گفت که هرکودکی را از خود بیخود میکرد. سماوری که پیشش بود و آن استکان ها و قوری ...

 

[shayesteh-namvar]

سریالهای اشین و هانیکو و از سرزمین شمالی در این دوران جریانساز بودند.

 

[shayesteh-namvar]

یکی از بهترین خاطرات بچگی که آی به پسرا میخندیدم...چقدر دامن بهشون می اومد!!!

​

 

[Erfan_K]

روزی پنج ساعت حداقل فوتبال بازی می کردم .
چراغ لیزریش خدا بود

 

[Erfan_K]

یکی از بهترین خاطرات بچگی که آی به پسرا میخندیدم...چقدر دامن بهشون می اومد!!!

​

حالا مال پسرا چند روز بود شماها که یه عمر می پوشین !!

 

[shayesteh-namvar]

حالا مال پسرا چند روز بود شماها که یه عمر می پوشین !!

نا سلامتی ما خانمیما!!! نه بفرما شما هم یه عمر بپوش کلا مثل ما بشی!!!!
تازه ...الان ما دیگه دامن نمیپوشیم ...مدل های جدیدتر اومده مگه خبرنداری؟؟؟

 

[hd_memar]

واییییی چقدر خوشمزه بودن اینا دبستان که می رفتم بعضی روز که فراش میاورد دم بوفه اینقدر شلوغ میشد که اگه زرنگ نبودی یا تموم میشد یا زنگ تفریح تموم میشد! 25 تومن بود اون موقع ها!




​

با چه چیزایی دلخوش بودیم!

​

وقتی می کشیدیمش نخش که نازک می شد وقتی داشت نفسای اخرو می کشید حس می کردم دل منه که داره ریش میشه! خیلی اینو دوست داشتم! فکر کنم هفته ای یکی 2 تا خراب می کردیم با داداشم همیشه هم تهش قهر بوذ! می گفتم تو محکم می زنی پاره میشه!

​

هوو من بود :دی
دیگه مامان وقت مسابقه هفته بهم توجه نمیکرد!

​

وایییی چه با کلاس بود اگه از اینا رو مدادت می زدی!

​

یادش بخیر بعضی مرحله هاش تموم نمی شد هی تکرار میشد تا گره بخوره!

​

یادش بخیر می خواستیم اینا رو بخوریم ادای فیلم ها رو که می رفتن قرص در میاوردن و به حالت عصبی یه مشت میخوردن در میاوردیم :دی

​

اون روزا که اینقدر لوازم تحریر جور واجور نبود چه حس خوبی بود اگه تراشت دایره یا مستطیل نبود! مثلا از این قلبیا بود!

​

همه کیفش به این بود که نصفش می کنی صاف و مساوی شه

​

​

 

[خیال شیشه ای]

این شیر کاکائو رو خوب اومدی شیر کاکائو شیر کاکائو های قدیم الان همش شکر خالی ریختن معلوم نیست شیرش کجا رفته ؟؟

 

[خیال شیشه ای]

وووووووووووییی بستنی عروسکی یادش بخیر چقدر زود بزرگ شدیم

بعضی وقت ها دلم می خواد یه بار دیگه برم تو بچگی

واقعا گاهی اوقات چقدر زود دیر میشه

 

[ar.noorian]

میشه بگین این چیه؟؟
من یادم نمیاد!!!

اینو میگرفتی جلوی دهنت و هوا رو میدادی بیرون و به اون میله فلزیه وسطی ضربه میزدی . با این کار یه صدای مضحکی ازش در میومد ...

پ.ن : میدونم نفهمیدی چی گفتم . همون بهتر که نفهمیدی . چیز بیخودی بود . چند بار دم و دهن من باهاش ترکید !

«زنـــبـــــورک»
اگه وارد بودی در حد یه ساز دهنی حال میداد

این هم صدای زنبورک :
لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو​

 

[shabnam...]

واقعا یادش بخیر
ممنوووووووووووون

 

[n_roshan]

این هم صدای زنبورک :
لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو لیوو لیوو لیوو لییو لیییو لایییو​

وووو چیه سرمونو بردی نصف شبیییییییییی!!!!!!!!!!!!

 

[n_roshan]

ون بستنی توپ فوتبالیا که سرشون زیزی گولو بود رو هم خیلی دوست داشتمم

 

[ghazal1991]

بستنی توپی

 

[eng-mechanic]

هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی خداجون بزرگیتو شکر

 

[Erfan_K]

نا سلامتی ما خانمیما!!! نه بفرما شما هم یه عمر بپوش کلا مثل ما بشی!!!!
تازه ...الان ما دیگه دامن نمیپوشیم ...مدل های جدیدتر اومده مگه خبرنداری؟؟؟

آره دیگه ما بچه بودیم یه هفته دامن پوشیدیم شماها که بزرگ شدین دارین لباسای پسرونه می پوشین !!

 

[n_roshan]

بستنی توپی

 

[smooth criminal]

داغونم کردید
اشکم در اومد
یاده دورانه بچگی به خیر
میرفتیم فوتبال بازی میکردیم، سر زانو های همه هم یا پاره بود یا خلاصه تا آخره اونروز پاره میشد!!!!!!

 

[thamin]

چقدر زود گذشت ..........
ایول خاطراتمونو تازه کردی

 

[smooth criminal]

cheghad ehsasi.sheytoooon.va pak.....

آخه وقتی اون توپ پلاستیکیه رو دیدم یه دفعه یاده دوران بچگی افتادم
چه قدر پاک و معصوم بودیم اون موقع
یادش به خیر، اون همش میخواستم زودتر بزرگ شم ولی الان..........

 

[real Crysis]

ببخش ولی خدا لعنتت کنه تمام موهام سیخ شد.

 

[mina jigili]

همش قشنگ بود وای زیبا بود یاد طفولیتمون افتادیم

 

[ashofte_se7en]

هی خدا

 

[یک دختره]

از اون بستنی دوقلوها بدجور هوسم کرد... کی جوابگو هس الان اگه بچه ام بیفته؟

 

[bahar01]

مرسییییییییییییییییییییییییی...........

 

[samira.nanas]

منم بستنی زیزی گولو خیلی دوستداشتم .................................
میسی یاد بچگیم افتادم.............گشنگ بود

 

[n_roshan]

ببخش ولی خدا لعنتت کنه تمام موهام سیخ شد.

بیا و خوبی کن!!!!!!!!!!!11