خودتو با یه شعر وصف کن...!

apadana13

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه می جویم در این تاریکی ژرف ؟

چه می گویم میان زاری و اه؟
چه می نالم نه درمان دارد این درد
چه می پوشم نه پایان دارد این راه.........


در این صحرای هول انگیز و تاریک
به دنبال چه می گردم شب و روز؟
چه می خواهم در این دریای ظلمت
از این امواج سرد عافیت سوز؟

به دستم : شمع خاموش جوانی
به پایم : داغ های نا توانی
به جانم : آتش بی همزبانی
به دوشم : بار رنج زندگانی



نه از کوی محبت رد پایی
نه از شهر وفا نور صفایی
نه راه دوستی راهنمایی
نه اهنگ صدای اشنایی

چه می پویم ؟ ره بی انتهایی
چه می جویم ؟ بهشت ارزو را
چه می نالم ؟ ز درد بی دوایی
چه می گویم ؟ حدیث عشق او را


زنده یاد مشیری


 

Ho$$ein

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
مرا از خویشتن بیگانه کردی جان شیرینم
غمم را نقل هر کاشانه کردی جان شیرینم
عبادتگاه چشمت را بروی چشم من بستی
پناهم را دل میخانه کردی جان شیرینم
تهی شد جام امیدم چو با دل آشنا گشتی
شبم مست و به روز افسانه کردی جان شیرینم
ضرر کردی بلای دل در این سودا ندانستی
که یک دیوانه را دیوانه کردی جان شیرینم
دل از بی همزبانی با می و مستی قرین آمد
مرا هم صحبت پیمانه کردی جان شیرینم
عیان شد راز پنهان دلم در بزم میخواران
چو در هر قطره اشکم خانه کردی جان شیرینم
لبم خاموش و دل خاموش اشکم صد زبان دارد
تو هرگز گریه مستانه کردی جان شیرینم؟
یک امشب با دلم بنشین که شاید بی سحر ماند
چو بر آتش مرا پروانه کردی جان شیرینم:gol:
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم...
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
خسته ام از آرزوها ، آرزوهاي شعاري
شوق پرواز مجازي ، بالهاي استعاري

لحظه هاي کاغذي را، روز و شب تکرار کردن
خاطرات بايگاني،زندگي هاي اداري

با نگاهي سر شکسته،چشمهايي پينه بسته
خسته از درهاي بسته، خسته از چشم انتظاري
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وگر دست محبت سوي كس يازي،
به اكراه آورد دست از بغل بيرون ـ
كه سرما سخت سوزان است.
 

noom

عضو جدید
تو
از آب
شنا کردن
حتی از قایق و
کشتی سوار شدن
می ترسی
من
یک جزیره ی دوردست
در اقیانوس آرام
هستم
 

hamed_bluesky

عضو جدید
اگر ای عشق پایان تو دور است / دلم غرق تمنای عــبور است
برای قد کشــــــــیدن در هوایت / دلم مثل صنوبرها صبور است☺
 

masoomeh.bnv

عضو جدید
من سکوت خویش را گم کرده ام!
لاجرم در این هیاهو گم شدم
من , که خود افسانه می پرداختم,
عافبت افسانه ی مردم شدم!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی روی تو خورشید جهان‌سوز مباد


هم بی‌تو چراغ عالم افروز مباد



با وصل تو کس چو من بد آموز مباد

روزی که ترا نبینم آن روز مباد


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی


دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی



چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو

ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من چه گويم قلب پر اميد را

او بفكر لذت و غافل كه من
طالبم آن لذت جاويد را
 

A R M A N

عضو جدید
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید ... قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم آن مرغ، آن مرغي كه ديريست

به سر انديشه پرواز دارم
سرودم ناله شد در سينه تنگ
به حسرت ها سر آمد روزگارم
 

89441130624

عضو جدید
من ان گلبرگ مغرورم كه ميميرم ز بي ابي ولي باخفت و خواري پي شبنم نميگردم
 
  • Like
واکنش ها: noom

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جز غم چه مي دهد به دل شاعر

سنگين غروب تيره و خاموشت؟
جز سردي و ملال چه مي بخشد
بر جان دردمند من آغوشت؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق را بی سبب عنوان مکن خواهش از بهر ستم خواهی انسان مکن
عشق در سینه نگهدار و هیچ فاش مگو
چون که تاریک است این راه و از آن یاد مکن
عشق آیینه قلب است در آن زنگی نیست
لیک این جمله نگهدار و عنوان مکن
در درون مایه عشقت ز جفا دوری کن
آشکارا زین سخن هیچ کجا یاد مکن
اگر از بهر کسی در عشق مردی. مردی
ورنه از جورو جفا عشق فریاد مکن
 

سمانه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
زخمی كهنه ام:
سايه رنجی پايان يافته،
دوستت دارم
و به لمس سرانگشتانت بر سايه اين زخم
دلخوشم.
شمس لنگرودی
 
  • Like
واکنش ها: noom

سمانه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایـن روزهـا نـوازنده خوبــی شـده ام ...!!
دلــــم شــور میـزنـد...!!
چـشمانم تــار...!!
 
  • Like
واکنش ها: noom

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد






.
.
.


در واپسین دیدار

قبل از "خدانگهدار"

دستهایت را به من بسپار


می خواهم تک تک انگشتانم را

با انگشتانت گِره بزنم


گِره هایی کور
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت


وز بستر عافیت برون خواهم خفت


باور نکنی خیال خود را بفرست

تا در نگرد که بی‌تو چون خواهم خفت


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نه آن صیدم که بودم پاسدار اکنون مرا


ورنه شهبازی ز چنگت می‌کشد بیرون مرا



زود می‌بینی رگ جانم به چنگ دیگری

گر نوازش می‌کنی زین پس به این قانون مرا


آن که دی بر من کشید از غمزه صد شمشیر تیز

تا تو واقف می‌شود می‌افکند در خون مرا

 

shotgun

عضو جدید
راز هایی دارم ناگفته
دردهایی دارم نهفته
چنگ میزنم به دامان آسمان تا که ببارد
چراکه گریستن اشک میخواهد.

(از خودم)
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]مطمئن باش و برو[/FONT]

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]ضربه‌ات کاري بود [/FONT]​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]دل من سخت شکست [/FONT]​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]و چه زشت[/FONT]​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]به من و سادگي‌ام خنديدي[/FONT]​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]به من و عشقي پاک[/FONT]​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]که پر از ياد تو بود [/FONT]​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]و خيالم مي‌گفت تا ابد مال تو بود[/FONT]

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]تو برو، برو تا راحتتر [/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]تکه‌هاي دل خود را آرام سر هم بند زنم[/FONT]
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
وقت راهی شدن تو..
کفترا شعرامو بردن..
چشام از ستاره سوختن..
منو به گریه سپردن..
رفتی و شب پر از شد از من..
از من و دلواپسی ها..
رفتی و منو سپردی
به زوال اطلسی ها..


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من آن نیم که نهم پا ز حد برون ورنه


میانهٔ من و سر حد وصل یک قدم است



علامت شه حسن است قد و کاکل او

که بر سر سپه فتنه بهترین علم است


نظیر لعل تو بسیار هست غایتش آن


که در خزانهٔ سلطان خطه عدم است

 

Similar threads

بالا