fa_arch
عضو جدید
می توان ساعات طولانیتا تو وصال من دهی کشته مرا فراق تو/تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام
با نگاهی چون نگاه مردگان ثابت
خیره شد در دود سیگار
خیره شد در شکل یک فنجان
در گلی بیرنگ بر قالی
در خطی موهوم بر دیوار.....
می توان ساعات طولانیتا تو وصال من دهی کشته مرا فراق تو/تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام
می توان ساعات طولانی
با نگاهی چون نگاه مردگان ثابت
خیره شد در دود سیگار
خیره شد در شکل یک فنجان
در گلی بیرنگ بر قالی
در خطی موهوم بر دیوار.....
اشک من پیرهنتو تر کردهرخ به مهتاب بشوییم که می خواباند..........نغمه ی آب به لالایی محزون مارا
هوای سیر گل و ساز بلبلم دادی......که بنگرم به گل و سر کنم ثنای تو رااشک من پیرهنتو تر کرده
همه جا عطر تو پیچیده ولی...دل دیگه غربتو باور کرده..
آن کس را که تو می جوییرخ به مهتاب بشوییم که می خواباند..........نغمه ی آب به لالایی محزون مارا
می توان ساعات طولانی
با نگاهی چون نگاه مردگان ثابت
خیره شد در دود سیگار
خیره شد در شکل یک فنجان
در گلی بیرنگ بر قالی
در خطی موهوم بر دیوار.....
در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست.....اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهتآن کس را که تو می جویی
که خیال تو به سر دارد
بس کن این ناله و زاری را
بس کن او یار دگر دارد
درد ما دوا نشد .....دکتر مملکت!توانا بود هر که دانا بود
زدانش دل پیر برنا بود(اینام ما رو گرفتنا با این شعراشون)
توانا بود هر که دانا بود
زدانش دل پیر برنا بود(اینام ما رو گرفتنا با این شعراشون)
اینجا منتو به تلاش ترجیح میدن ، سر صندلی تو مترو هم درگیر میشندانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی//پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا
ای دل چه اندیشیدهای در عذر آن تقصیرها زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفادانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی//پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا
اینجا منتو به تلاش ترجیح میدن ، سر صندلی تو مترو هم درگیر میشن
اینجا گوش های مردم شعار پرستن ، به هم میگن پیدا نمیکنی تو هارتر از من !
آخه تفریح سالم جوونا سیگاریه ، دخترو زمین زدن از روی بیکاریه
ای دل چه اندیشیدهای در عذر آن تقصیرها زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا
خو بلد نیستم ولی مشاعره دوس دارم!!آن وقت این شعر است؟![]()
از جرم ترسان میشوی وز چاره پرسان میشوی آن لحظه ترساننده را با خود نمیبینی چرااین تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی//راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا
خو بلد نیستم ولی مشاعره دوس دارم!!
تکست مینیویسم چشه مگه؟؟!!
![]()
از جرم ترسان میشوی وز چاره پرسان میشوی آن لحظه ترساننده را با خود نمیبینی چرا
کجاس؟؟!!هر چه می خواهد دل تنگت بگو
ولی اون تاپیکش فرق میکنه...
ای مردمان بگویید آرام جان من کو؟//راحت فضای هر کس محنت رسان من کو؟
ور عاقبت این چشم من محروم خواهد ماندن تا کور گردد آن بصر کو نیست لایق دوست را
ای ساقی ما سر مستان، جامی بده جانم بستان//به همه گریان ، ناله خیزان بر تو رو کردم
من مست وتو ديوانه مارا كه برد خانه چندبار تورا گفتم كم خور دو سه پيمانه
هر طربی که در جهان گشت ندیم کهتری//میبرمد از او دلم چون دل تو ز مقذری
يارمرا غارمرا عشق جگر خوار مرا
يار تويي غار تويي خواجه نگهدار مرا
دست از طلب ندارم تا کام من برآید...یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآیدازين چراغ توام چشم روشنايی نيست//که کس ز آتش بيداد، غير دود نديد
ازين چراغ توام چشم روشنايی نيست//که کس ز آتش بيداد، غير دود نديد
منم که گوشه ی میخانه خانقاه من است...دعای پیر مغان ورد صبحگاه من استديدار شد ميسر وبوس وكنار هم
از بخت شكردارم واز روزگار هم
ديدار شد ميسر وبوس وكنار هم
از بخت شكردارم واز روزگار هم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |