حقیقتا رابطه ت با پدر و مادرت چطوره؟ (فقط مجردا نظر بدن که همیشه تو خونن!)

[helena_westlife]

گل احساس...چیز خاصی سورپرایزت کرده؟...

 

[ZEUS83]

اتفاقاً خوبه...آدم نظم رو قشنگ احساس میکنه

واقعا راست میگی . حرفت طلاست .

بر خلاف همه خواهرها و برادرهام که تربیتشون با مادرم بوده من خیلی مرتب و منظم بار اومدم . یعنی محاله اتاقم به هم ریخته و شلوغ باشه یا لباسام و وسایلم نامرتب باشن . همه چیز سر جا خودشه . اگه یک کار عقب افتاده داشته باشم تا انجام ندم خوابم نمی بره

تازشم با اینکه از همه کوچیکترم هر وقت میرم خونه خواهرام شروع میکنم به مرتب کردن و تغییر چیدمان خونه شون .

 

[گل احساس]

گل احساس...چیز خاصی سورپرایزت کرده؟...

نه زبونم بند اومد فقط

 

[helena_westlife]

واقعا راست میگی . حرفت طلاست .

بر خلاف همه خواهرها و برادرهام که تربیتشون با مادرم بوده من خیلی مرتب و منظم بار اومدم . یعنی محاله اتاقم به هم ریخته و شلوغ باشه یا لباسام و وسایلم نامرتب باشن . همه چیز سر جا خودشه . اگه یک کار عقب افتاده داشته باشم تا انجام ندم خوابم نمی بره

تازشم با اینکه از همه کوچیکترم هر وقت میرم خونه خواهرام شروع میکنم به مرتب کردن و تغییر چیدمان خونه شون .

یه واقعیته...آفرین به تو که انجام میدی.من که مردم از تنبلی.فقط تو سربازی یکم نظم گرفتم

 

[ansarweb]

واقعا راست میگی . حرفت طلاست .

بر خلاف همه خواهرها و برادرهام که تربیتشون با مادرم بوده من خیلی مرتب و منظم بار اومدم . یعنی محاله اتاقم به هم ریخته و شلوغ باشه یا لباسام و وسایلم نامرتب باشن . همه چیز سر جا خودشه . اگه یک کار عقب افتاده داشته باشم تا انجام ندم خوابم نمی بره

تازشم با اینکه از همه کوچیکترم هر وقت میرم خونه خواهرام شروع میکنم به مرتب کردن و تغییر چیدمان خونه شون .

بابا ایول
ولی من اگه کار عقب افتاده نداشته باشم خوابم میره

 

[ZEUS83]

بابا ایول
ولی من اگه کار عقب افتاده نداشته باشم خوابم میره

شوخی نکن خان داداش


اگه از خستگی در شرف مردن هم باشم باید کارام تموم شه بعد بخوابم

 

[ansarweb]

شوخی نکن خان داداش


اگه از خستگی در شرف مردن هم باشم باید کارام تموم شه بعد بخوابم

چشم حالا چرا میزنی دیگه شوخی هم نمی کنم
ولی نمیدونم چرا یه مدت حس کار کردن ندارم

 

[ZEUS83]

چشم حالا چرا میزنی دیگه شوخی هم نمی کنم
ولی نمیدونم چرا یه مدت حس کار کردن ندارم

یعنی الان خونه زندگیت حسابی ریخت و پاشیده است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این یه مدته یعنی دقیقا چقدره ؟؟؟؟؟ اگه طولانیه که باید بفکر باشی

 

[roya.b]

مجردم ولي زياد نميبينمشون مگه تعطيلات
بقيه روزا بيرونم وشبا فقط خونه پيدام ميشه
دركل حرفي برا گفتن نداريم
با مامانم هييييي.... گاهي وقتا سرمو ميزارم رو پاش خودمو براش لوس ميكنم بوسش ميكنم (سالي يكي 2بار ) بقيه حرفم با مامان وبابا در حد سلام صبح بخير شب بخير چه خبر
من رفتم خداحافظ.. از اين حرفا
واقعا انگار حرفي برا گفتن نيس مخصوصا با بابام..فاصله سني فوق العاده يي داريم و .... بيشتر اتاقم ميشم

 

[rahajo0on]

رابطه من با مامان و بابام خوبه

درسته هر از گاهی سر موضوعی بحث می کنیم ولی در کل خوبه

من اکشم مامان و بابامه

و از بچگی باهام جوری برخورد کردن که حس یه دوست صمیمی رو دارم باهاشون

مخصوصا مامانم

من خودم به تنهایی تو خونه اون همه سر و صدا می کنم و شیطونی می کنم می گم و می خندم هر از گاهی

از دستم جونشون به لب میرسه

هر از گاهی بابام به شوخی میگه کاش یدونه این دختر کنترل داشت می زدم یه چند ساعتی خاموش می شد

شاید دلیل اینا فاصله سنی نسبتا کم بین منو ومامانمه

چوون خیلی ها فک می کنن ما 2 تا خواهریم

 

[ansarweb]

یعنی الان خونه زندگیت حسابی ریخت و پاشیده است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این یه مدته یعنی دقیقا چقدره ؟؟؟؟؟ اگه طولانیه که باید بفکر باشی

3 ماهی میشه
ولی نه اونطوری که فکر میکنی شلخته نیستم

 

[shahruzs]

والا ما كه الان يكي دو سالي ميشه شديم پدر و مادرشون و نصف بيشتر مشكلاتشون رو كه پدر و مادر هر فرزندي براش حل ميكنه رو ما براي پدر و مادرمون حل ميكنيم و گهگاه فكر ميكنم كار دنيا عوض شده ولي خب چه ميشه كرد بايد زندگي كرد حتي با برعكسيش

 

[hamid_geo]

رابطه ي عاطفي با بابام ندارم برخلاف مادرم
البته تا حالا احترامشو نگه داشتم

 

[Sarp]

رابطه من با مامان و بابام خوبه

درسته هر از گاهی سر موضوعی بحث می کنیم ولی در کل خوبه

من اکشم مامان و بابامه

و از بچگی باهام جوری برخورد کردن که حس یه دوست صمیمی رو دارم باهاشون

مخصوصا مامانم

من خودم به تنهایی تو خونه اون همه سر و صدا می کنم و شیطونی می کنم می گم و می خندم هر از گاهی

از دستم جونشون به لب میرسه

هر از گاهی بابام به شوخی میگه کاش یدونه این دختر کنترل داشت می زدم یه چند ساعتی خاموش می شد

شاید دلیل اینا فاصله سنی نسبتا کم بین منو ومامانمه

چوون خیلی ها فک می کنن ما 2 تا خواهریم

کاش از اون کنترلها من هم داشتم و میزدم سروصدات و شیطونیت زیاد میشد
میچسبه :دی

 

[mec1386]

با بابام زیاد کل کل میکنم بحثثثث میکنیم
بحث سیاسی اجتماعی اقتصادی هم که تا دلتون بخواد
از بچگی تا کار بدی کردیم بابام یه تیکه بارمون می کرد فقط
حالا ماهم با اصطلاحات باهم صحبت میکنیم
بعضی وقتا حال میده بعضی وقت دیونه کنندس سختیش برا ماس که باید ادب رعایت کنیم
کلا ظاهر خشک
باطن شدیدا احساسی
با مامانم
رابطه کاملا مثبته
امیدش منم
فقط مشکلش با تنبلی و بی نظمیمه
میگه اگه بریم خواستگاری همه چیو میگم
تا مدیون نباشم
اما هر مشکلی داشته باشم تو خونه حل میشه تو خونه بحث میشه و اگه حرفی به اونها نتونم بزنم دیگه به هیشکی نمی تونم بزنم
فقط به اونهایی که فاصله سنیشون با پدر مادرشون زیاده یا سطح سواده پدر مادر پایینه
میگم هیچ خبری نیستا
مشکل همه جا هست
اونم در حد تیم ملیی
هر نوعش مشکلای خاص خودشو داره
ولی هیشکی برا ادم پدر مادر نمیشه هیچکسسس
هر وقت ناراحتشون کردم سریع چوبش و خوردم

 

[parvin hosseini]

من دوستشون دارم زیاد و همیشه خدا رو شکر می کنم بخاطر داشتنشون تصور نداشتن یه خانواده با پدر ومادر یه حس تنهایی خاصی بهم میده دوستشون دارم خیلی

 

[ghxzy]

حقیقتش نوچ
ولی خیلی دوسشون دارم
فقط حرفامو بهشون نمیگم.

 

[vishtaspe]

من رابطه خوبی باشون دارم چون باسیاست باشون برخورد میکنم کاری که خواهرم اصلا بلد نیست ولی وقتایی که مامانم زیادی گیر بیخود میده دعوامون میشه نافرم سالی 5بار حداقل با مامانم دعوای این مدلی رو دارم

 

[سماته]

عاشقشونم...... همه زندگیم هستن.... هرچند ازشون دورم کمی اما اول و آخر زندگیمن.... همه چیو میگم بهشون حتی کارای بدمو... وای 2 ماهه بابامو ندیدم دارم دیوونه میشم

 

[شهرام 59]

خوب من از اول با پدر مادرم رابطه بسیار خوبی داشتم. با بابام صمیمی تر از مادرم بودم از همه جیک پوکم خبر داشت.

ولی بعد از سربازی با بابام یکم سرد شدم . رفیقیم بازم ولی نه دیگه مثه قبل زیاد باهم کاری نداریم .ولی الان با مامانم رابطم عالیه

 

[Aghrab Khatoon]

با بابام راحت ترم........
با مامانم هم رابطم خوبه ولی خب با بابام راحت ترم..

 

[گل احساس]

چون با بابام همکارم همیشه ی خدا با هم سر جرو بحثیم

با مامانمم ای بد نیست چون زیاد تو خونه نمیشم واسه همین در حد همون رابطه مادر و دختریم

 

[hiva13]

رابطه 20هر دوشون گلن

 

[t#h]

من با بابام نشده یه بار حرف بزنم حتی سلامم رو زورکی می دم یعنی بیشتر وقتا خجالت می کشم ازش،خوب ایشون هم از من هیچ حرفی نمی پرسه!
با مامانم خوبم،ولی بیشتر با داداشم راحتم

 

[roma88]

رابطم با هر دوشون خیلی خوبه و دوستانه است، با هاشون خیلی راحتم.

 

[felor]

با پدرم اکیه اکیه..بیست..محاله چیزی بگم نه توش بیاره...
با مامام هم خوبم..اما بیشر لوسه باباییم!!

 

[arashlolos]

یه واقعیته...آفرین به تو که انجام میدی.من که مردم از تنبلی.فقط تو سربازی یکم نظم گرفتم

کاش که همه بچه ها قبل دانشگاه برن سربازی
اونوقت فکر کنم همشون پرفسور میشن
داداشم یه هفتست رفته سربازی زنگ میزنه میگه آخخخخخخخخ اگه تو اینجا باشی آدمت میکنن
(تازه تو قسمت اداریه و ستاره داره و ساعت 4 هم خونست!!!)

 

[arashlolos]

بابا ایول
ولی من اگه کار عقب افتاده نداشته باشم خوابم میره

 

[arashlolos]

والا ما كه الان يكي دو سالي ميشه شديم پدر و مادرشون و نصف بيشتر مشكلاتشون رو كه پدر و مادر هر فرزندي براش حل ميكنه رو ما براي پدر و مادرمون حل ميكنيم و گهگاه فكر ميكنم كار دنيا عوض شده ولي خب چه ميشه كرد بايد زندگي كرد حتي با برعكسيش

بهشتو گذاشتی زیر پات دیه

 

[khordad64]

با مامان ک عالی .یعنی ی جورایی سنگ صبورمه و باهاش راحتم اما با بابام خجالت میکشم ی حرفایی رو بزنم اما در کل باهاش رفیقمو چون پدرم هم ورزش میکنه همیشه باهم کل کل زورو قدرت و ازین جور حرفا داریم.