دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

مهندس شکوفه

عضو جدید
جدا قشنگه ، سابقه هم داره یا اولیشه
سعی کردید از کی الگو بگیرید؟
یا شعرهای چه کسی رو دوست دارید
مرسی:smile:
این اولیش بود الان دیگه 3 سالش شده
ولی بعدش بازم شعر گفتم
از کسی الگو نمی گیرم همینجوری یه چیزایی سرهم میکنم
شعر میشه:redface:
ولی فروغ فرخزادو خیلی دوست دارم سهرابم همینطور
بعضی از شعرهای فریدون مشیریم دوست دارم
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتل متل یه مورچه

قدم می زد تو کوچه

اومد یه کفش ولگرد

پای اونو لگد کرد

مورچه پا شکسته

راه نمی ره نشسته

با برگی پاشو بسته

نمی تونه کار کنه

دونه هارو بار کنه

تو لونه انبار کنه

مورچه جونم تو ماهی

عیب نداره سیاهی

خوب بشه پات الهی ...


 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
توی ده شلمرود حسنی تک وتنها بود
حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو
موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه واه واه
نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی
هیچکس باهاش رفیق نبود
تنها روی سه پایه نشسته بود توسایه
باباش می گفت حسنی می آیی بریم حموم
نه نمیام نه نمیام
سرتو می خوای اصلاح کنم؟
نه نمی خوام نه نمی خوام

الاغ خوب کد خدا یورتمه می رفت تو کوچه ها
الاغ خوب و نا زنین
سر در هوا سم در زمین
یالت بلند و پر مو
دمت مثال جارو
یکمی به من سواری می دی؟
نه که نمی دم
چرا نمی دی؟
باید برم بار بیارم دیرم شده عجله دارم
اما تو چی؟ موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه و واه و واه

غاز پرید تو استخر
تو اردکی یا غازی؟
من غاز خوش بیانم
میای بریم به بازی؟
نه که نمی یام
چرا نمی یای؟
چون که من از صبح تا غروب کنار جوب دنبال کار و شست و شو
اما تو چی؟ موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه و واه و واه



درواشد و یه جوجه
پرید تومد توکوچه
-جوجه کوچولو تپل مپلو
میای با هم بازی کنیم؟
مامان جوجه : قدقدقدا
برو خونتون تروبه خدا
جوجه ریزه میزه
ببین چقدرتمیزه
اماتوچی؟
موی بلند، روی سیاه ، ناخن دراز، واه واه واه

- آی فلفلی آی قلقلی میان باهم بازی کنیم؟
فلفلی گفت: نه نمیایم
-چرا نمیاین؟
قلقلی گفت: منو داداشمو بابام وعموم
هفته ای دو بار می ریم حموم
اما توچی؟
موی بلند، روی سیاه ، ناخن دراز، واه واه واه

بابش اومد
-حسنی میای بریم حموم؟
-میام میام
-سرتو میخوای اصلاح کنم؟
-میخوام میخوام

حسنی نگو یه دسته گل
ترو تمیز وتپل ومپل
توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود:w17:




 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستای گلم تشکرم تموم شده ، سیستم نمیزاره تشکر کنم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی:smile:
این اولیش بود الان دیگه 3 سالش شده
ولی بعدش بازم شعر گفتم
از کسی الگو نمی گیرم همینجوری یه چیزایی سرهم میکنم
شعر میشه:redface:
ولی فروغ فرخزادو خیلی دوست دارم سهرابم همینطور
بعضی از شعرهای فریدون مشیریم دوست دارم
ما منتظر بعدیاش هستیم
هیجا نمیریم همینجا هستیم
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
به حرمت تمام خاطرات خوب شبی به خاطر آر مرا
شبی به جست و جوی من بیا شبی صدا بزن مرا
شبی به خود بگو،بگو چه کرده است دلم با او
چه کرده است نگاه من با قلب پاک باز او
بشین و پس بزن غبار را نگاه کن روزهای یادگار را
گشت کن گذر بزن گذشته ها را به خاطر آر روزهای ماندگار را
اگر تو این گذشته ها پلی به برگشت زدن ها
تو این به یاد آوریای خاطرات خوب ما
دیدی دلت یه وقت گرفت تپید تو سینه لرز گرفت
به یاد بیار نگاهتو خیره روی نگاه من
ببین نبودی عاشق سادگیه نگاه من؟!!!
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به حرمت تمام خاطرات خوب شبی به خاطر آر مرا
شبی به جست و جوی من بیا شبی صدا بزن مرا
شبی به خود بگو،بگو چه کرده است دلم با او
چه کرده است نگاه من با قلب پاک باز او
بشین و پس بزن غبار را نگاه کن روزهای یادگار را
گشت کن گذر بزن گذشته ها را به خاطر آر روزهای ماندگار را
اگر تو این گذشته ها پلی به برگشت زدن ها
تو این به یاد آوریای خاطرات خوب ما
دیدی دلت یه وقت گرفت تپید تو سینه لرز گرفت
به یاد بیار نگاهتو خیره روی نگاه من
ببین نبودی عاشق سادگیه نگاه من؟!!!
ممنون
اول و آخرش خیلی خوبه
اینجاهاشو نمیفهمم

تو این به یاد آوریای خاطرات خوب ما
دیدی دلت یه وقت گرفت تپید تو سینه لرز گرفت
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
ممنون
اول و آخرش خیلی خوبه
اینجاهاشو نمیفهمم

تو این به یاد آوریای خاطرات خوب ما

دیدی دلت یه وقت گرفت تپید تو سینه لرز گرفت

منظور اینه که اگر یه روز داشتی خاطراتمونو مرور می کردی
یهو دلت به تپش افتاد.....
به تپش افتادن دل یعنی هنوز اون کسی رو که باهاش خاطره داری دوست داری
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه فکر می کنی جاییش ایراد داره بهم بگو
خوشحال میشم یکی راهنماییم کنه :smile:
نه عزیزم من هیچی از شعر نمی دونم
فقط با آهنگ بقیه شعر نمی تونستم هماهنگش کنم ، شاید اگه میخوندید من گوش میکردم ، راحت تر می فهمیدم .اینجوری اگر جایی قرار بشه مکث کنیم یا جاییش محکمتر خونده بشه ما نمی دونیم
در هر صورت تبریک میگم .
مثل شعرهای شاعرهای بزرگ معاصره
تا حالا جایی دادی چاپ کنن ؟ نظر بدن اهل فن ؟
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش

گل در اندیشه گه چون عشوه کنو در کارش

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

خواجه آنست که باشد غم خدمتکارش

جای آن است که خون موج زند در دل لعل

زین تغابن که خزف می شکند بازارش

بلبل از فیض گل آموخت ور نه نبود

این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

ای که در کوچه معشوقه ما می گذری

بر حذر باش که سر می شکند دیوارش

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل

جانب عشق عزیز است فرو مگذارش

صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه

به دو جام دگر آشفته شود دستارش

دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود

نازپرورد وصال است مجو آزارش
 

mrsadi677

عضو جدید
شاعری از کوچه ی مهتاب گذشت،لیک شعری نسرود
نه که معشوقه نداشت
نه که سر گشته نبود
سالها بود که دگر کوچه ی مهتاب خیابان شده بود.
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز هم شب شد
من در کنار پنجره ی کوچک اتاق دنبال ستاره گشتم و گفتم:
بار خدایا چرا در آسمانت ستاره نپاشیده ای؟
ندا آمد:
کسی که ستاره ی خود را گم کرده ستاره های بی شمار آسمان را نمیبیند....
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
به همین آسونی مثل افتادن برگ
به همین آرومی مثل خوابیدن مرگ
منو از یاد ببر
منو از یاد ببر....
 

شيته گيان

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش


گل در اندیشه گه چون عشوه کنو در کارش

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

خواجه آنست که باشد غم خدمتکارش

جای آن است که خون موج زند در دل لعل

زین تغابن که خزف می شکند بازارش

بلبل از فیض گل آموخت ور نه نبود

این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

ای که در کوچه معشوقه ما می گذری

بر حذر باش که سر می شکند دیوارش

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل

جانب عشق عزیز است فرو مگذارش

صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه

به دو جام دگر آشفته شود دستارش

دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود

نازپرورد وصال است مجو آزارش
چرا اينقدر بزرگ مينويسي؟ :w00:
:w25:
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
تازه میفهمم که قصه ی مادر بزرگا همیشه با واقعیت شروع میشد....
همیشه یکی بود... یکی نبود....
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10


همه بلدن تا 10 بشمارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس چرا از اول خوندین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:w12:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا