بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه دو بدهند. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود. جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد. راستش، کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند. شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید: «اوه، عجب کار مشکلی!!»، «اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند.» یا «هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست. برج خیلی بلنده!»
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند بجز بعضی که هنوز…. با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند. جمعیت هنوز ادامه می داد: «خیلی مشکله! هیچ کس موفق نمی شه!» و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف. ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. این یکی نمی خواست منصرف بشه! بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک رسید! بقیه قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کار رو انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟ و مشخص شد که برنده مسابقه کر بوده!
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند بجز بعضی که هنوز…. با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند. جمعیت هنوز ادامه می داد: «خیلی مشکله! هیچ کس موفق نمی شه!» و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف. ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. این یکی نمی خواست منصرف بشه! بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک رسید! بقیه قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کار رو انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟ و مشخص شد که برنده مسابقه کر بوده!
بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هم تشکرام تمام شده هم نمیتونم امتیاز بدم
هم تشکرام تمام شده هم نمیتونم امتیاز بدم
سلام سلام سلام ...
آقا ترقه ی بی خطر، سیگارت، فشفشه، کپسولی، نارنجک، مین ضد نفر، مین ضد تانک، موشک زمین به هوا، موشک هوا به هوا، موشک قاره پیما، بدو بدو که حراجش کردم، بدو که آخرشه، بدو بدو آخرشه ها، بدو بیا بخر این کرسی رو بفرست رو هوا، بدو بیا آتیش زدم به مالم ...
آقا ترقه ی بی خطر، سیگارت، فشفشه، کپسولی، نارنجک، مین ضد نفر، مین ضد تانک، موشک زمین به هوا، موشک هوا به هوا، موشک قاره پیما، بدو بدو که حراجش کردم، بدو که آخرشه، بدو بدو آخرشه ها، بدو بیا بخر این کرسی رو بفرست رو هوا، بدو بیا آتیش زدم به مالم ...
سلام سلام سلام ...
آقا ترقه ی بی خطر، سیگارت، فشفشه، کپسولی، نارنجک، مین ضد نفر، مین ضد تانک، موشک زمین به هوا، موشک هوا به هوا، موشک قاره پیما، بدو بدو که حراجش کردم، بدو که آخرشه، بدو بدو آخرشه ها، بدو بیا بخر این کرسی رو بفرست رو هوا، بدو بیا آتیش زدم به مالم ...
سلام mohammad sadegh
خیلی وقته ندیدمت...
سلام سلام سلام ...
آقا ترقه ی بی خطر، سیگارت، فشفشه، کپسولی، نارنجک، مین ضد نفر، مین ضد تانک، موشک زمین به هوا، موشک هوا به هوا، موشک قاره پیما، بدو بدو که حراجش کردم، بدو که آخرشه، بدو بدو آخرشه ها، بدو بیا بخر این کرسی رو بفرست رو هوا، بدو بیا آتیش زدم به مالم ...
سلام
جدی میگی قربون دستت من اولا من ترقه باخطر میخوام دوما این کپسولی یعنی چی؟!!!!!
سیلّام 
خوفّید؟!! 
خوفّید؟!!
سلام عزیز ...
منم خیلی وقت بود ندیده بودمت ...
همچین یه نمه دلمان تنگیده بود ...
خوبی؟ خوشی؟ سلامتی؟
برو بچه، برو با بزرگترت بیا، ما به بچه های زیر 8 سال ترقه نمیفروشیم ...
کپسولی هم یعنی کپسولی، برو مزاحم کسب و کار نشو ...
سلام سلام سلام ...
آقا ترقه ی بی خطر، سیگارت، فشفشه، کپسولی، نارنجک، مین ضد نفر، مین ضد تانک، موشک زمین به هوا، موشک هوا به هوا، موشک قاره پیما، بدو بدو که حراجش کردم، بدو که آخرشه، بدو بدو آخرشه ها، بدو بیا بخر این کرسی رو بفرست رو هوا، بدو بیا آتیش زدم به مالم ...
سلام
خوب هستید؟
یه کبریت بی خطر به من بدید لطفا...
مرسی
میبینم که رفتی تو کار خلاف...چشمم روشن...جوونای مردمو از راه بدر میکنی؟!
چقد گفتم با دوستای ناباب نگرد
سلام
خوب هستید؟
یه کبریت بی خطر به من بدید لطفا...
مرسی، شکر خدا میگذرونیم ...
کبریت؟ نفرمایید توروخدا، اصلا، به شما اصلا هیچی نمیدم، آخه ممکنه این کاغذ رنگیاتون آتیش بگیره خدای نکرده، نه نمیشه ...
مرسی
میبینم که رفتی تو کار خلاف...چشمم روشن...جوونای مردمو از راه بدر میکنی؟!
چقد گفتم با دوستای ناباب نگرد
خلاف؟ اونم من؟ شما بیا اصلا به من بگو از این کار بهتر سراغ داری من برم همونو انجام بدم ...
ایشالا که همیشه خوب بگذره ...
ای بگی نگی یکم ...
کبریتش بی خطرهمرسی، شکر خدا میگذرونیم ...
کبریت؟ نفرمایید توروخدا، اصلا، به شما اصلا هیچی نمیدم، آخه ممکنه این کاغذ رنگیاتون آتیش بگیره خدای نکرده، نه نمیشه ...
سلام عزیز ...
منم خیلی وقت بود ندیده بودمت ...
همچین یه نمه دلمان تنگیده بود ...
خوبی؟ خوشی؟ سلامتی؟
برو بچه، برو با بزرگترت بیا، ما به بچه های زیر 8 سال ترقه نمیفروشیم ...
کپسولی هم یعنی کپسولی، برو مزاحم کسب و کار نشو ...
ایول میتونم برگه انتظاماتت رو ببینم اصلا مورد تایید هستی؟!!!
سیلّام
به به از اینطرفا فک کنم دفعه دومت باشه که امسال میای زیر کرسی :دی
مرسی
میبینم که رفتی تو کار خلاف...چشمم روشن...جوونای مردمو از راه بدر میکنی؟!
چقد گفتم با دوستای ناباب نگرد
محمد صادق به حرفش گوش نکن
کار خودت رو انجام بده
[/COLOR]
خلاف؟ اونم من؟ شما بیا اصلا به من بگو از این کار بهتر سراغ داری من برم همونو انجام بدم ...
ایشالا که همیشه خوب بگذره ...
ای بگی نگی یکم ...
فکر کنم فروش امشبتون حسابی خوب بوده
نیمیدونم...یادم نیست...ولی بیشتر از دوبار اومدم
اینم یکی از همون دوستای نابابه
نیگاش نکن میگه نمیدونم کپسولی چیه و اینا...اینا فیلمشه :دی
با خطر و بی خطر نداره، همش خطرناکه، خطر داره حسن، خطرناکه ...کبریتش بی خطره
برگه ی چی چی؟ برو بابا ما از این سوسول بازیا نداریم اینجا ...
معلومه که انجام میدم، ماد نزاییده کسی که جلوی کسب و کار منو بگیره ...
ای شکر خدا بد نبوده، فقط این برادرای زحمتکش نیروی انتظامی اگه امروز میرفتن مرخصی که استراحت کنن، دیگه کلی خوبه خوب میشد ...
استاد فرمودند: کپسولی، کپسولیه دیگه ، الان دیگه میدونم چیه..
در ضمن من از اون دسته دوستای بسیار باب هستم
خُب حالا که چارشنبه سوری تموم شد، شغل شریفتون! چیه!؟؟[/COLOR]
خلاف؟ اونم من؟ شما بیا اصلا به من بگو از این کار بهتر سراغ داری من برم همونو انجام بدم ...
معلومه که انجام میدم، ماد نزاییده کسی که جلوی کسب و کار منو بگیره ...
با خطر و بی خطر نداره، همش خطرناکه، خطر داره حسن، خطرناکه ...
برگه ی چی چی؟ برو بابا ما از این سوسول بازیا نداریم اینجا ...
معلومه که انجام میدم، ماد نزاییده کسی که جلوی کسب و کار منو بگیره ...
ای شکر خدا بد نبوده، فقط این برادرای زحمتکش نیروی انتظامی اگه امروز میرفتن مرخصی که استراحت کنن، دیگه کلی خوبه خوب میشد ...
از این فروشنده بهتر دیگه پیدا نمیشه، دل داره دلِ شیر... از نوش آفرین هم نمیترسه!!!
باب بودی قبل از اینکه پرت شی!استاد فرمودند: کپسولی، کپسولیه دیگه ، الان دیگه میدونم چیه..
در ضمن من از اون دسته دوستای بسیار باب هستم
الان دیگه نیستی! حالتم اصلا خوب نیست!انقد بهت تلقین میکنم که...:دی
نه خوشم امد، ایول ...استاد فرمودند: کپسولی، کپسولیه دیگه ، الان دیگه میدونم چیه..
در ضمن من از اون دسته دوستای بسیار باب هستم
بیا بچه این یدونه کپسولی، مجانی واس خودت ...
برو اونور با کبریت روشنش کن بندازش، ببین فقط سمت این خانوما نندازی ها، دردسر میشه واسمون، بدو برو یالا ...
باب بودی قبل از اینکه پرت شی!
انقد بهت تلقین میکنم که...:دی
چشمم روشن!! حالمم خیلی خوبه .. چرا 4 متر اونطرفتری ... میترسی؟ نترس کپسولی جای تو نمیندازم...
نه خوشم امد، ایول ...
بیا بچه این یدونه کپسولی، مجانی واس خودت ...
برو اونور با کبریت روشنش کن بندازش، ببین فقط سمت این خانوما نندازی ها، دردسر میشه واسمون، بدو برو یالا ...
جای !/! بندازم خوبه
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-