[FONT=arial,helvetica,sans-serif]باز آن شب، مثل هرشب، خوابم نبرد. در آن شهر دور.[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
خودم را به کنار پنجره کشیدم.[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
بیرون تاریک بود. نه درختی پیدا بود و نه دیواری و نه هم کوهی.[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
احساسی غریب دستم داد. حالا که هیچ چیز سر راهم را نگرفته است، نگاهم را بفرستم به اعماق.[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] تا دورترین اعماق. تا برسم به حقیقت خودم[/FONT]