مشاعرۀ سنّتی

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد

ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد

به خط و خال گدایان مده خزینه دل

به دست شاهوشی ده که محترم دارد
 

armstrong

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
رشكت آمد ناز و نوش گل در آغوش بهار
اي گشوده دست يغماي خزان، اكنون ببين!

سايه ! ديگر كار چشم و دل گذشت از اشك و آه
تيغ هجران است اينجا، موج موج خون ببين
 
رشكت آمد ناز و نوش گل در آغوش بهار
اي گشوده دست يغماي خزان، اكنون ببين!

سايه ! ديگر كار چشم و دل گذشت از اشك و آه
تيغ هجران است اينجا، موج موج خون ببين
نور خدا جلوه کند در گل رخسار تو
تشنه ترم هر نفسی تشنه ی دیدار تو
باغ گل و لاله بود خنده ی زیبای تو
مست تو ام مست تو ام مست تماشای تو
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
يكي ز شب گرفتگان چراغ بر نميكند
كسي به كوچه سار شب در سحر نميزند

نشسته ام در انتظار اين غبار بي سوار
دريغ كز شبي چنين سپيده سر نميزند
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
در گلو ميشكند ناله ام از رقت دل
قصه ها هست ولي طاقت ابرازم نيست

ساز هم با نفس گرم تو آوازي داشت
بي تو ديگر سر ساز و دل آوازم نيست
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
شرمم از آيينه روي تو مي آيد اگر نه
آتش آه به دل هست نگويي كه فسردم

تو چو پروانه ام آتش بزن اي شمع و بسوزان
من بي دل نتوانم كه به گرد تو نگردم
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
ميبرندت دگران دست به دست اي گل رعنا
حيف من بلبل خوش خوان كه همه خار تو خوردم
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
دست كوتاه من و دامن آن سرو بلند
سايهْ سوخته دل اين طمع خام مبند

دولت وصل تو اي ماه نصيب كه شود
تا از آن چشم خورد باده و زان لب گل قند.


متشكرم زهره جون خيلي عالي بود
روز خوش گلم.
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
حافظ

حافظ

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند

عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر
ریختن از بهر نان از چهره آب ای رنجبر:gol:
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد

کامم از تلخی غم جون زهر گشت
بانگ نوش شاد خواران یاد باد

گرچه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
روز وصل دوستداران یاد باد



یاد باد آن روزگاران یاد باد

کامم از تلخی غم جون زهر گشت
بانگ نوش شاد خواران یاد باد

گرچه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد

دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش

من همان به که از او نیک نگه دارم دل
که بد و نیک ندیده‌ست و ندارد نگهش
 
  • Like
واکنش ها: sh85

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش

من همان به که از او نیک نگه دارم دل
که بد و نیک ندیده‌ست و ندارد نگهش
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
 

armstrong

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
حافظ

حافظ

ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام را
 
  • Like
واکنش ها: oli
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا