اصطلاحات و ضرب المثل های زبان انگلیسی (useful idioms and proverbs)

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
A debtor left to himself will become a creditor
بدهكار را كه به حال خود گذاشتى طلبكار مى شود

 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
Everything goes back to its origin
هر چيز باز گردد به اصل خود

charity covers a multitude of sins
صدقه گناهان را پاك مي كند

Varety is the spice of life
تنوع ,چاشنى زندگى است

you hopped off safely once, little locust; you hopped off safely twice,little locust;The third time you are caught in a mans hand
يكبار جستى ملخك, دو بار جستى ملخك, آخر بدستى ملخك
 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
All is for the best
هر چه پيش آيد خوش آيد

Patience is a plaster for all sores
صبر,درمان هر درديست

Death is good luck for the unlucky
براى آدم بدبخت مرگ خوشبختى است

To beat you to frighthen him
ترا مى زنم كه او بترسد
 

Yasaman1111

عضو جدید
haste makes waste= عجله كار شيطونه
let the cards fall where they may= بزار هرچي مي‌خواد اتفاق بيافته
 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
To keep onesface ruddy by the slap it has receive
با سيلى صورت خود را سرخ نگهداشتن
 

Yasaman1111

عضو جدید
You can't teach an old dog new tricks يعني شما هيچ وقت نمي تونين افكار و روش زندگي يه شخص پير رو عوض كنيد
 

Yasaman1111

عضو جدید
come up smelling roses

If someone comes up smelling of roses, they emerge from a situation with their reputation undamaged


يه چيزي تو مايه‌هاي قصر در رفتن.
 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
Die for him who will get feverish for you
براى كسى بمير كه برايت تب كند

What the eye doesnt see the heart doesnt grieve ov
چيزى را كه چشم نمى بيند قلب نيز غصه اش نمى خورد

There are as good fish in the sea as ever came out
از دريا هر چقدر ماهى بگيرى باز هم ماهى دارد
 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
Get off someone's back
دست از سر کسي برداشتن
 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
People who live in glass houses shouldn't throw stones
وقتي کسي خودش هم مقصر است نبايد ديگران را سرزنش کند
 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
All that glitters is not gold
هر چيزى كه مى درخشد طلا نيست

Why should the wise man do that which he will rue?
چرا عاقل كند كارى كه باز آرد پشيمانى؟
 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
Fishy
عجيب، مشکوک


When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and
explained to his superior that he thought something strange and suspicious was occurring.

وقتي نگهبان نوري را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسيد که چيز مشکوکي در حال اتفاق بود. او با دفتر مرکزي تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چيز عجيب و مشکوکي در حال وقوع بود.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Hold your horses = be patient (صبور باش)

Yob = man who is rude, violent / describes rioters (یاغی؛ شورشی)

To jump the gun = start too soon/ do or say something too soon before thinking about it (سریع شروع کردن؛ اقدام سریع و بدون تفکر)​
 

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
Jump down someone's throat
معني: یقه کسی را گرفتن، با عصبانيت با کسي برخورد کردن
You don't have to jump down my throat! I told you that I'd make it home around 11:50. I don't intend to be late!
مجبور نيـستي اينقـدر با عصبانيت با من برخـورد کني! بهت گفتـم که حـول و حـوش سـاعت 11:50 برمي‌گردم خونه. من قصد ندارم دير بيام!
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Mind-boggling = something overwhelming and amazing (عالی؛ شگفت انگیز)

Brownie points = trying to get praise for our actions (گرفتن جایزه و تشویق برای انجام کاری)


To nick =
1) to nick something ----> to steal something (دزدیدن)
2) some one got nicked ----> one is arrested (دستگیر شدن)
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
In the nick of time = just in time / at the last moment of time (درست ‏به موقع؛ در آخرین لحظات)

On a roll = good luck (موفق بودن)


Do = party (میهمانی)
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Glamping = glamorous + camping (اردوی هیجان انگیز)

To blow your own trumpet = talking too much about one's achievement (درباره ی موفقیت های خود بسیار صحبت کردن)


To nip something in the bud = stop something before it becomes problem (جلوگیری از چیزی قبل از اینکه تبدیل به یک مشکل شود)
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Saavy = you are good with something ()

Anorak = used to describe people who have an obsessive hobby about something that not many people are interested in ()


Awesome = great / to indicate agreement or approval (عالی؛ نشان دهنده ی توافق است)
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Wee = small or little (کم؛ کوچک)

Green = inexperienced or new to something (بی تجربه)


Loved up = you are really happy because you are in love ()

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2][/h]
Rabbit in the headlights = some one who is so nervous that they can't move or speak (کسی که انقدر عصبانیست که نمی تواند صحبت کند)

Tastic = fantastic (فوق ‏العاده؛ عالی)


Good egg = some one who is reliable, trustworthy and generous (آدم قابل اعتماد و سخاوتمند)​

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Bounce = to leave (ترک کردن)

Gatecrash = to go to a party even though you haven't been invited (رفتن به مهمانی که به آن دعوت نشده اید)


Gate = to suggest something is scandal / use to make joke ()
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Icebreaker = something you can do or some words you can say to make people feek relaxed (چیزی که ‏یکنفر میگه تا بقیه رو آروم کنه)

Heavy = serious/ intense / difficult / great extent (جدی؛ ‏سخت؛ وسیع)


You have changed your tune = you changed your attitude toward something or someone (عوض شدن عقیده نسبت به چیزی)

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Teetotal = a person who doesn't drink alcohol (غیر الکلی؛ کسی که الکل نمی خورد)

Fatherhood = the son is just like the father (پسری که شبیه پدرش است)


Hullabaloo = a loud noise / anger and disapproval (سر و صدای زیاد؛ خشم و اعتراض)

 

Similar threads

بالا