useful idioms and proverbs

s_talone

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
Left out of one place and driven away from another
از آنجا مانده از اينجا رانده
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


Horse of a different color *
معنی: یک موضوع دیگر، یک مطلب کاملاً متفاوت

Be in the same boat *
معنی: در شرایط مشابهی بودن (از لحاظ سختی)


Take it on the lamb *
معنی :در رفتن

Once in a blue moon *
معنی: گهگاه، به ندرت


Cat got your tongue *
معنی : موش زبانت را خورده

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


When pigs can fly *
معنی: به همین خیال باش، وقت گل نی


get in someone,s hair *
معنی : کسی را اذیت کردن

Have a Bone to Pick with Someone *
معنی: از کسی گله کردن


Jump down someones throat *
معنی: از دست کسی عصبانی شدن، با عصبانیت با کسی برخورد کردن

Get the Axe *
معنی: اخراج شدن


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

Shoot off one,s mouth *

معنی: لاف زدن، غلو کردن


Give Somebody a Cold Shoulder *
معنی: به سردی با کسی رفتار کردن، به کسی کم محلی کردن


Pull someone,s leg *

معنی: کسی را دست انداختن


!Holy cow *
معنی: از این اصطلاح بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده می‌شود. این اصطلاح میان نوجوانان بسیار شایع است.


Get off someone,s back *

معنی: دست از سر کسی برداشتن

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Go to the dogs *

معنی: مخروبه شدن


Rain cats and dogs *
معنی: سخت و شدید باریدن


All thumbs *

معنی: دست و پا چلفتی، بی دست و پا


Under the weather *
معنی: ناخوش، بدحال


Not to have a leg to stand on *

معنی: دلیلی برای اثبات سخن خود نداشتن


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Drive somebody up the wall *
معنی:کسی را عصبانی کردن




People who live in glass houses shouldnot throw stones *

معنی: وقتی کسی خودش هم مقصر است نباید دیگران را سرزنش کند.


Keep something under your hat *
معنی:چیزی را از دیگران مخفی نگه داشتن


Fishy *

معنی: عجیب، مشکوک


A piece of cake *
معنی:مثل آب خوردن


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

Shake a Leg *
معنی: شتاب کردن، عجله کردن


Stick Out One,s Neck *
معنی: ریسک کردن، خطر کردن


Cross your finger *
معنی: برای موفقیت کسی یا اتفاق چیزی امیدوار بودن


Jump out of the frying pan and into the fire *
معنی: از چاله درآمدن و در چاه افتادن

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
آمد زیر ابروشو برداره، چشمش را کور کرد
S/he tried to pluck under her/his eyebrow, but blinded the eye

******

اگه هفت تا دختر کور داشته باشه، یک‌ساعته شوهر میده
If s/he has seven blind daughters, s/he will marry them in an hour

******

آبکش و نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری
Look at the strainer that tells the skimmer: You have three holes

******

از نو کیسه قرض مکن، قرض کردی خرج نکن
Don`t borrow from a baby-boomer, if you borrow, don`t spend it

******

یک شروع خوب، پایان خوبی در پی دارد
خشت اول چون نهاد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کج
A good beginning makes a good ending

******

تا تنور داغه نونو بچسبون
strike while the iron is hot

******

با یه تیر دو نشون زدن
kill two bird with one stone

******

یعنی دود از کنده بلند میشه
the life is between the old dogs

******

دستش نمک نداره !
His cake is dough

******

پا توی یک کفش کردن
Harp on one string

******

آبشان تو یک جوی نمیرود
They will never go in double harness

******

میانه روی بهترین کارهاست
Neither extreme is good

******

پایت را به اندازه گلیمت دراز کن
Cut your coat according to your cloth

******

هرکه بامش بیش برفش بیشتر
A great ship must have deep water

******

دو صد گفته چون نیم کردار نیست
Action speak louder than words

******

در را قفل کن همسایه ات را دزد نکن
Better a lock than doubt

******

جوینده یابنده است
He that seeks finds

******

آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
Speaks the truth and shame the devill

******

آب از دستش نمیچکه ! ( کنایه از خسیسی)
Water does not trickle out of his hand

******

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت ش
When you are in Rome , do as Romans do

******

مرگ حق است . اما فقط برای همسایه
All men think all men are mortal but themselves

******

مرگ یه بار شیون هم یه بار
Better face a danger once than be always in danger

******

آب رفته به جوی بر نمیگردد
روغنی که ریخت نمیتوان آن را جمع کرد
No use so crying over split milk

******
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
در عفو لذتی است که در انتقام نیست
Nothing is so grand as forgiveness

******

مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه
A burnt child dreads the fire

******

با یک دست نیمتوان دو هندوانه برداشت
Between tow stools one falls to the ground

******

بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
Human blood is all of a colour

******

یه سال بخور نون و تره ، صد سال بخور نون کره
Eat bread and leek for one year, eat bread and butter for a hundred years

******

هیچ گلی بی خار نیست
there is no rose without a thorn

******

چوب خدا صدا نداره
the mill of God grid slowly,yet they grid exceedly small

******

حساب حسابه ، کاکا برادر
short reckoning makes long friendes

******

شتر در خواب بیند پنبه دانه ، گهی لف لف خورد گه دانه دانه
The cat dreams of mice

******

اول همسایه ات را بشناس بعد خانه را بخر
You must ask your neighbour if you shall live in peace

******

در ناامیدی بسی امید است ، پایان شب سیه سفید است
The darkest hour is just before the dawn

******

خدا گر ز حکمت ببندد دری ، ز رحمت گشاید در دیگری
When one door shut , another opens

******

از تو حرکت از خدا برکت
Begin your web T and god will send you the thread

******

خواست ابروشو برداره زد چشمش را هم کور کرد
He went for wool , but came home shorn

******

دو صد گفته چون نیم کردار نیست
Saying and doing are two thing

******
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی
Speak when you are spoken to

******

نظافت قسمتی از ایمان است
Cleanliness is next to godliness

******

یک دیوانه سنگی را به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند آن را در بیاورند
Fools tie knots , and wise men loose them

******

نوش دارو پس از مرگ سهراب !
After death , the doctor

******

خواستن توانستن است
Where there is awill there is way

******

نابرده رنج گنج میسر نمی شود
No pain , no gain

******

هیچ بقالی نمی گوید ، ماستش ترش است
Every cook praises his own broth

******

در خانه کسی که گربه نباشد موش کدخداست
When the cat is away , the mice will play

******

شنیدن کی بود مانند دیدن ؟
To see is to believe

******

مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است .
Honourable death is better an inglorious life

******

بدون پدر ، یا مادر می توان زندگی کرد ،ولی بدون خدا هرگز
One may live without father or mother but one can not live without god

******

خر ما از کره گی دم نداشت !
Having no pretention to begin with

******

مرگ خبر نمی کند .
Death keeps no calendar

******

گذر پوست( روباه ) به دباغ خانه هم می خوره .
Every fox must pay his own skin at the flayer`s

******

کم گوی و گزیده گوی چون دُر
کز اندک تو جهان شود پر
.Few words are best

******

ترس از مرگ بدتر از خود مرگ است.
.Fear of death is worse than death itself

******

پشتکار مادر خوش شانسی است.
.Diligence is the mother of good luck

******

در زمان شک کاری نکن.
.When in doubt, do nothing

******
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
امروز یک تخم مرغ بهتر است از فردا یک مرغ.
.Better an egg today than a hen tomorrow

******

تو هرگز نمیدانی چقدر کافی است مگر اینکه تو بیشتر ار اندازه بدانی.
.You never know what is enough unless you know more than enough

******

تجربه بهترین معلم است.
.Experience is the best teacher

******

خوش به حالت .
.good for you

******

خم به ابرو نیاورد.
.he didn`t tum a hair

******

خیلی گران است .
.A pretty penny

******

خیلی مهربان و بخشنده بودن .
.All heart

******

او در مرخصی است .
.He is on leave

******

به خدا قسم .
.Top left

******

رو راست بودن .
.Look someone in the eye

******

دست یاری دادن .
.Land a hand

******

ارزشش کمتر از این حرفهاست.
.A steal

******

یک تنه به میدان رفتن.
.Go it alone

******

با دیگران کنار امدن.
.Go halfway

******

سنگ جلوی پای کسی انداختن.
.Rock the boat

******

به گردن گرفتن مسئو لیت.
.Shoulder the responsibility

******

آفرین- احسنت.
.Good job

******

همدل بودن.
.See eye to eye

******
 
بالا