برگرد و به زیبا شدنت مرا دوباره زیر و رو کن
یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:
- شروع کننده موضوع puyan khan
- تاریخ شروع
ساده میگویم
دوستت دارم
بی آنکه هراس داشته باشم از نگاه های گریزانت
ساده میگویم
دوستت دارم
دوستت دارم
بی آنکه هراس داشته باشم از نگاه های گریزانت
ساده میگویم
دوستت دارم
خیلی خری
با من میرقصی در گوشم حرف میزنی
کلماتی میگویی که به هیچ حرفی نمی ماند
دستم را میگیری و بر فراز ابرها مینشانی
مرا با خود میبرد
مرا با خود تا میهمانی گلهای شب بو میبرد
و من همچون طفلی در دستان او
و مثل پری که نسیم آنرا با خود می برد
و من در دستانش همچون پری که نسیم با خود میبرد
دستانش....
و به من افتاب را می بخشد
و به من تابستان را می بخشد
دسته پرستوهای مهاجر را
و به من می گوید که من شاهکار او هستم
و می گوید که با ستارگان برابری میکنم
نزار قبانی
کلماتی میگویی که به هیچ حرفی نمی ماند
دستم را میگیری و بر فراز ابرها مینشانی
مرا با خود میبرد
مرا با خود تا میهمانی گلهای شب بو میبرد
و من همچون طفلی در دستان او
و مثل پری که نسیم آنرا با خود می برد
و من در دستانش همچون پری که نسیم با خود میبرد
دستانش....
و به من افتاب را می بخشد
و به من تابستان را می بخشد
دسته پرستوهای مهاجر را
و به من می گوید که من شاهکار او هستم
و می گوید که با ستارگان برابری میکنم
نزار قبانی
گر چه
یاران
فارغند
از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد
یاران
فارغند
از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد
می بهشت را ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
سعدی
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
سعدی
#مولانا
جانِ تو و جانِ من
گویی که یکی بوده است
سوگند بدین یک جان
کز غیر تو بیزارم.
جانِ تو و جانِ من
گویی که یکی بوده است
سوگند بدین یک جان
کز غیر تو بیزارم.
یادته کوچه خاکی، کوچه خاطره هامون
یادته همسایه بودیم، یادته پنجره هامون
یادته وقتی که از دل برات خونه می ساختم
وقتی با اسب خیالی برای بردنت میتاختم
من برات بهانه بودم وقتی دنبالم می کردی
بی خبر می رفتی اما می دونستم برمیگردی
شب رو از من می گرفتی مثل یک چهارشنبه سوری
با صدات بود یا نگاهت؟ من نفهمیدم چجوری
یادته همسایه بودیم، یادته پنجره هامون
یادته وقتی که از دل برات خونه می ساختم
وقتی با اسب خیالی برای بردنت میتاختم
من برات بهانه بودم وقتی دنبالم می کردی
بی خبر می رفتی اما می دونستم برمیگردی
شب رو از من می گرفتی مثل یک چهارشنبه سوری
با صدات بود یا نگاهت؟ من نفهمیدم چجوری
چشم‌هایی خسته از ترس ،
در هنگامِ آخرین دعا ؛
که سرانجام
دعایی واقعی است،
دعایی که خواهنده‌ی
هیچ چیز نیست.
با بیچارگی ،
روی همه‌ی چیزهایی که
زمانی‌دراز
طلب کرده‌اند؛
درنگ می‌کنند؛
و در این موقع است
که اندک‌نفَسی از فیض ،
به آرزوهای مُرده
جانی دوباره می‌بخشد
و در جهانِ خاموش
زمزمه‌ای پدید می‌آید تا
انسان را برای اینکه
خیلی دیر نومید شده است،
با محبّت سرزنش کند.»
در هنگامِ آخرین دعا ؛
که سرانجام
دعایی واقعی است،
دعایی که خواهنده‌ی
هیچ چیز نیست.
با بیچارگی ،
روی همه‌ی چیزهایی که
زمانی‌دراز
طلب کرده‌اند؛
درنگ می‌کنند؛
و در این موقع است
که اندک‌نفَسی از فیض ،
به آرزوهای مُرده
جانی دوباره می‌بخشد
و در جهانِ خاموش
زمزمه‌ای پدید می‌آید تا
انسان را برای اینکه
خیلی دیر نومید شده است،
با محبّت سرزنش کند.»
تو عشقو دادی نشونم
میخوامت از دل و جونم
غمات واسه خودم عشقم
تو بخند...
میخوامت از دل و جونم
غمات واسه خودم عشقم
تو بخند...
زیرِ نم نم هایِ باران بیشتر میخواهمت
در میانِ رقصِ گندمزار تر میخواهمت
باز کن بند از تلاطم هایِ رودت بیشتر
آبشارِ گیسوانی تا کمر میخواهمت
جایِ این انگشتر و این گوشوار و نیم تاج
گُل به دست و گُل به گوش و گُل به سر میخواهمت
بوسه ات را چاپ کن بر صفحه یِ لبهایِ من
با چنین خطِ لبی صاحب اثر میخواهمت
نازدختِ اطلسِ جغرافیایِ دلبری!
از خلیجِ نقره تا سبزِ خزر میخواهمت
از شرابِ ماه در جامِ شبم مستی بریز
جرعه در جرعه ستاره تا سحر میخواهمت
از زبانم نه، بخوان رازِ مرا از چشمِ من
از تب و تابِ درونم باخبر میخواهمت
پا به پایِ من بیا تا آخرِ دنیا عزیز!
خوش به حالِ من که عمری همسفر میخواهمت
عاشقانه کفر گفتم باز هم با یک غزل
چون که حتی از خدا هم بیشتر میخواهمت
#شهراد_ميدرى
در میانِ رقصِ گندمزار تر میخواهمت
باز کن بند از تلاطم هایِ رودت بیشتر
آبشارِ گیسوانی تا کمر میخواهمت
جایِ این انگشتر و این گوشوار و نیم تاج
گُل به دست و گُل به گوش و گُل به سر میخواهمت
بوسه ات را چاپ کن بر صفحه یِ لبهایِ من
با چنین خطِ لبی صاحب اثر میخواهمت
نازدختِ اطلسِ جغرافیایِ دلبری!
از خلیجِ نقره تا سبزِ خزر میخواهمت
از شرابِ ماه در جامِ شبم مستی بریز
جرعه در جرعه ستاره تا سحر میخواهمت
از زبانم نه، بخوان رازِ مرا از چشمِ من
از تب و تابِ درونم باخبر میخواهمت
پا به پایِ من بیا تا آخرِ دنیا عزیز!
خوش به حالِ من که عمری همسفر میخواهمت
عاشقانه کفر گفتم باز هم با یک غزل
چون که حتی از خدا هم بیشتر میخواهمت
#شهراد_ميدرى
آن گس که تو را شناخت جان را چه کند؟
مولانا
مولانا
عشق،
دل به دريا زدن است، بى كشتى..
دل به دريا زدن است، بى كشتى..
غرق نشی نغمه خخخ
هنوز از شب دمی باقی است
می خواند در او شبگیر
و شب تاب ، از نهان جایش
به ساحل می زند سوسو
به مانند چراغ من که
سوسو می زند در پنجره ی من
به مانند دل من که هنوز از
حوصله وز صبر من باقی است در او
به مانند خیال عشق تلخ من که می خواند!
می خواند در او شبگیر
و شب تاب ، از نهان جایش
به ساحل می زند سوسو
به مانند چراغ من که
سوسو می زند در پنجره ی من
به مانند دل من که هنوز از
حوصله وز صبر من باقی است در او
به مانند خیال عشق تلخ من که می خواند!
بگو دوسم داری تا زیبا تر شوم!
به سرت گر همه آفاق به هم جمع شوند
نتواندبرد هوای تو برون از سر ما
#حافظ
نتواندبرد هوای تو برون از سر ما
#حافظ
اما تو چیز دیگه ای
به یادت که میفتم نگرانت میشم...
شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید
ور نه قاضی در قضا نامهربانی می کند
ور نه قاضی در قضا نامهربانی می کند
پرسید کسی،
علت شاعر شدنم را
گفتم که تو رفتی،
و قلم جای تو آمد..
علت شاعر شدنم را
گفتم که تو رفتی،
و قلم جای تو آمد..
بیشتر از تو
دلم واسه اون آدم صافو ساده و پر انرژی که بودم تنگ شده...
دلم واسه اون آدم صافو ساده و پر انرژی که بودم تنگ شده...
با غم عشق
نشاطی است که با شادی نیست
#مخلص_کاشانی
نشاطی است که با شادی نیست
#مخلص_کاشانی
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
بمیری ایشالا خخخ
بمیری ایشالا خخخ
!austenite
کاربر حرفه ای
چه به خاکم بنشانی
چه به خونم بکشانی
نه من آنم که برنجم
نه تو آنی که برانی
چه به خونم بکشانی
نه من آنم که برنجم
نه تو آنی که برانی
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
یه جمله از خودتون برای نفر قبلی بنویسید(حتما از خودتون باشه) | زنگ تفريح | 125 | |
|
|
یه جمله واسه کسی که ازش دلگیری بنویس | زنگ تفريح | 46 | |
|
اخرین جمله زندگیت چیه؟ | زنگ تفريح | 34 | |
|
&یه جمله به کسی که از زندگی بریده& | زنگ تفريح | 136 | |
|
|
جمله های یهویی اما عمیق | زنگ تفريح | 55 |
Similar threads
-
یه جمله از خودتون برای نفر قبلی بنویسید(حتما از خودتون باشه)
- شروع شده توسط ALIREZA.F.1988
- پاسخ ها: 125
-
-
-
-