من يه بار تو حياط خونمون داشتم بازي ميكردم
2تا سنگ اندازه فندق پيدا كردم فرو كردم تو سوراخ دماغم ...
مامانم ميگه رنگم بدجور كبود شده بوده
البته اينو من خودم يادم نمياد چون خيلي كوشولو بودم...
همین حد که یه بار از روی تاپ با سر و صورت افتادم رو سنگ
ای شیطون نکنه بمب گذاری وزارت دادگستری عراق کار تو بوده!!!من شیطونیهامو بگم از سایت اخراجم میکنن یکی نامه کتبی بیاره که اخراج نمیشم میگم.
ای شیطون نکنه بمب گذاری وزارت دادگستری عراق کار تو بوده!!!
فک کنم شیطونیات تو این مایه هاست که داری میگی ها....![]()
نکنه انگشت کردی تو دماغ ادمین یا گوش مدیر یکی از تالارها رو گاز گرفتی که میترسی؟؟؟!!!نه بابا ... از یه نوع دیگس گیر نده نامه آوردی بگو بگم.![]()
نکنه انگشت کردی تو دماغ ادمین یا گوش مدیر یکی از تالارها رو گاز گرفتی که میترسی؟؟؟!!!
نترس عزیزم خودم اینجام شفاعتت رو میکنم بگو......
وای پناه بر خدا!!!!![]()
جا قحطه مگه بکنم تو دماغ ؟نه جون من بیخیال شو فقط نامه بیار .
من یادمه یه بار (البت چن بار ولی چون رسمه میگن یه بار گفتم یه بار) از این کرمای ابریشم بر میداشتم میزاشتم رو سر دخیای فامیل!
یه چن بارم انواع جک و جونورو تو حیاط خونه مادربزرگه چال کردم از همون کرمای ابریشم تا قورباغه و جوجه!
دو بارم انباری خونه خودمون یه بارم خونه مادربزرگه رو با خاکستر یکی کردم!
تو مدرسه با سنگ زدم سر همکلاسیمو شیتوندم!
تو هنرستان یدونه مار فسخلی بردیم گذاشتیم تو کشوی میز معلم، معلم اومد از کشو کچ برداره جاش مار برداشت!
معلم کارگاه برقمون تو هنرستان رو دوبار به تکفاز یه بار به سه فاز وصل کردم!
پشم شیشه کولر آبی تو هنرستانو برداشتیم بعد جا شکر دادیم به خورد معلممون!
سر همکلاسیم رو به کمک چنتا از بکس دیگه به صورت چارراه اصلاح نمودیم!
تو آز-شیمی اول دبیرستان بجای آب مقطر به استاد آب اکسیژنه دادم دستش سوخت!
توی اتاق مدیر هنرستان یه اسپیکر کوچیک گذاشته بودیم ازش صدای جک جونور در میاوردیم بیچاره اتاقشو عوض کرد!
تو چایی داداشم نمک ریختم دادم بش!
بسه یا بازم بگم؟
بسه دیگه نمیخواد بگی
کاسه کوزتو جم کن برو از شهرمون
به نظرم من آدمای آروم از رو باهوشی آرومن....!
.
نظرتون چیه؟
.
.
.
من شیطونیهامو بگم از سایت اخراجم میکنن یکی نامه کتبی بیاره که اخراج نمیشم میگم.
ما يه بار با بروبچ فلفل قرمز ريختيم توي گل رز داديم به دخمل همسايه!!!!!!!
بدبخت فلك زده كلي خوشحال شد و از اعماق وجودش گل رو بو كرد ..........
تا دو روز از مماخش خون ميومد![]()
چه جلب، یادم باشه تستش کنم!
ولی دخیای محل همینجوریشم از دستم شاکین اونجوری فک کنم تشنه به خونم بشن!
ايني كه من گفتم مال سن 6 سالگيمه
الان كه نميشه ازين كارا كرد مگه از جونت سير شدي داداش![]()
اشکال نداره، همشون با من آشنائیت دارن!
چون میدونن چخد تخسم در اطرافم مشاهده نمیشن!
حالا بزار چنتا دیگه بتعریفم!
تو عنفوان جوانی در خانه مادربزرگه درختی بود که ما آنجا خانه درختی داشتیم بنده لطف کردم و شبانه شاخه های درخت را به صورت نامحسوس اره نمودم!
فردا که دو عدد از پسرخاله ها به بالای خانه درختی صعود کردن شاخه های درخت لطف کرد و شیتستند!
پسرخاله ها را در بیمارستان جمع نمودیم!
دم گوساله مادربزرگه را به ستون طویله به کمک پسرخاله اتصال دادیم و رم کردن حیوان همان و نصف شدن دمش همان!
در بادکنک آب ریخته و از طبقه ۶ بر سر بکس همسایه شلیک مینمودیم!
تصور نمایید در کلاس به صورت ۲۰ درجه باز باشد و ما لطف کرده و بالای آن یک سطل زباله جایگذاری کنیم، حال که استاد مربوطه وارد کلاس شود چه اتفاقی رخ میدهد؟
روی دیبدمینی های کبابی ما برای طعمدار شدن و به مزاق بکس خوش آمدن نفت میریختیم!
در سفری که به ماسوله داشتیم به همراه یک عدد از بکس که بور بود ما ملت را اسگل کرده و اورا روس معرفی مینمودیم!
در اردو درون ساک یکی از بکس ماست تزریق نمودیم!
در همان اردو سرصندلی معلم در اتوبوس آدامس چسبانده کردیم!
شیطان بزرگ امین!
احترام بگذارید!
حالا بزار چنتا دیگه بتعریفم!
تو عنفوان جوانی در خانه مادربزرگه درختی بود که ما آنجا خانه درختی داشتیم بنده لطف کردم و شبانه شاخه های درخت را به صورت نامحسوس اره نمودم!
فردا که دو عدد از پسرخاله ها به بالای خانه درختی صعود کردن شاخه های درخت لطف کرد و شیتستند!
پسرخاله ها را در بیمارستان جمع نمودیم!
دم گوساله مادربزرگه را به ستون طویله به کمک پسرخاله اتصال دادیم و رم کردن حیوان همان و نصف شدن دمش همان!
در بادکنک آب ریخته و از طبقه ۶ بر سر بکس همسایه شلیک مینمودیم!
تصور نمایید در کلاس به صورت ۲۰ درجه باز باشد و ما لطف کرده و بالای آن یک سطل زباله جایگذاری کنیم، حال که استاد مربوطه وارد کلاس شود چه اتفاقی رخ میدهد؟
روی دیبدمینی های کبابی ما برای طعمدار شدن و به مزاق بکس خوش آمدن نفت میریختیم!
در سفری که به ماسوله داشتیم به همراه یک عدد از بکس که بور بود ما ملت را اسگل کرده و اورا روس معرفی مینمودیم!
در اردو درون ساک یکی از بکس ماست تزریق نمودیم!
در همان اردو سرصندلی معلم در اتوبوس آدامس چسبانده کردیم!
شیطان بزرگ امین!
احترام بگذارید!
مااااااااااااااادر جااااااااااااان
خوبه زودی شناختمت..
آخه تو با حیوونا چیکار داری بچه؟