این امین خودش از همه بیشتر میترسه ها
هاااااااای
امین بیا
تاپیک ترسناک میذاری خودت در میری؟
حالا یک دانه خاطره از خودم در می کنم!
یک روزبابام اومده بود تو شوفاژ خونه و از اونجا که پسر فقط به درد بابری-نظافت-تعمیرات خونه می خوره و هیشکی منو دوس نداره گفت بیا این کارایی که می گم بکن که واسه آیندت یاد بگیری!! منم داشتم با هزار زور و زحمت یه شیره شکسته رو باز می کردم که مرتب از اون پشتا یه صداهای عجیبی میومد..
گفتم بابا یه لحظه گوش کن.. گفت چیه مگه.. صدا اومد.. گفتم فکر کنم جن باشه
آقا چشمتون روز بد نبینه! به مدت 20 دقیقه ول کن نبود:
تو مثلا مهندسی! واقعا متاسف شدم برات.. واقعا به این چیزا اعتقاد داری؟؟ نه واقعا از این پک و ریشت خجالت نمیکشی؟ بعد از کلی خفت دادن گفتم اگه راست میگین صدای چیه؟
بابام با جدیت گفت این تنشهای باقی مانده در اجسامه که در شب چون صدایی نیست به گوشمون می خوره!!! البته بابام مخابرات خونده نمیدونم این تحلیل مکانیکی رو از کجا کرد!!
اما من مطمئنم این تنش باقی مونده در اجسام همون جنه!
