secret11
عضو جدید
محدودیت در بعضی مواقع خوبه و در بعضی مواقع خانمان سوزه مخصوصا اگه دستو پا گیره هنر بشه که میتونه بدترین ضربات رو به فرهنگ یک جامعه وارد کنه!
درست اتفاقیه که الان داره تو کشور ما میفته.(البته نمیخوام موضوع رو سیاسی کنم)
این روزا دارم کارای فرهاد و فریدون فروغی(با احترام و افتخار اسمشون رو میگم) رو میگوشم و تو این فکرم که چقدر موسیقی یک کشور میتونه اینقدر با شیب تند سیر نزولی داشته باشه؟
متاسفانه مردم اینجا به موسیقی به شکل سرگرمی نگاه میکنن و فقط خودشونو درگیر موسیقی میکنن که آرتیست هاشون تازه از بابا قهر کرده و با چهار تا برنامه کامپیوتری و با صدایی که فکر میکنن خیلی قشنگه از خودشون موسیقی تراوش میکنن, درگیر کردن!
فرض کنین آلبومی طی کمتر از یک ماه کار آهنگسازی و تدوینش طول بکشه همین چیزایی میشه که به موسیقی فصلی و موجی معروفه و عمرا از یکی از تئوری های موسیقی پیروی کرده باشه بخاطر همینه مردم بعد از چار سال یادشون میره همچین آرتیستی وجود داره علاوه بر این اینجور موسیقی هیچ بار معنایی و کیفی نداره چه ازنظر لیریک و چه از نظر ارزش در واقع ببخشید که اصلا اینا رو جزو موسیقی حساب آوردم!
گفتم لیریک! تو اینجا یا دختره رفته یا دختره میخواد بیاد یا دختره در حال رفتنه و یا در حال اومدن! کلا از این چارچوب خارج نیست و طرف دیگش هم اینه که چقدر دختره خوبه و چقدر دختره بدرد نمیخوره!
و باز هم این یک طرف موضوع نیست!
موسیقی سنتی
شما کمتر کشوری رو میتونین پیدا کنید مثل ایران که اینقدر موسیقیش پدر مادر دار باشه و تازه چی؟ اینقدر حرفه ای آهنگسازی کنه و اشعارش هم که بیشتر از شاعر های همینجا گرفته میشه بار معنایی آهنگ رو صد برابر میکنه!
ولی باز هم گوش دادن این ها متاسفانه باعث کسر شان بعضی هاست!(به نظر من حفظ اینطور موسیقی از هزار سال نازیدن به کوروش و داریوش خیلی برای ما پر افتخار تره)
و حالا هنری که بی محدودیت باشه میتونه باعث پیدا شدن آرتیست هایی بشه به معنای واقعی,افسانه ای!
نمیخوام ذهنتون رو منحرف کنم ولی براتون پینک فلوید رو مثال میزنم که بعد از گذشتن 50 سال نه تنها از ارزش و طرفدار های این گروه کم نشده بلکه تو دنیا هر روز و هر روز پر طرفدار تر و با ارزش تر میشه!
البته خوب این رو از چشم تبلیغات رسانه ای کشور خودم میدونم چون شما همین الان با هزار مشکل شاید بتونید یک آلبوم ارجینال مثلا از شهرام ناظری پیدا کنید !
و یا اینکه موقع بعثت که میشه تلویزیون ایران چندین بار آهنگ وحدت فرهاد رو تو TV میزاره ولی عمرا حرفی از این استاد بزنه! حالا بگید چرا؟..... چون خواننده قبل از انقلاب بوده
و یا اینکه از بند امپایریوم(Empyrium) تو برنامه هات استفاده بکنی بدون اینکه اجازه بگیری و یا حرفی از این بزنی!
.
.
.
.
حالا چرا ما به سمت الگو گیری غلط میریم و اجازه میدیم سوسولا از خودشون موسیقی تراوش کنن؟
چرا ماها موسیقی کشور های دیگه رو به موسیقی خودمون ترجیح میدیم؟
با تفاسیر بالا خودتون نتیجه بگیرید
و ببخشید که اینقدر موضوع رو خشک گفتم چون فقط جای تاسف داره!
درست اتفاقیه که الان داره تو کشور ما میفته.(البته نمیخوام موضوع رو سیاسی کنم)
این روزا دارم کارای فرهاد و فریدون فروغی(با احترام و افتخار اسمشون رو میگم) رو میگوشم و تو این فکرم که چقدر موسیقی یک کشور میتونه اینقدر با شیب تند سیر نزولی داشته باشه؟
متاسفانه مردم اینجا به موسیقی به شکل سرگرمی نگاه میکنن و فقط خودشونو درگیر موسیقی میکنن که آرتیست هاشون تازه از بابا قهر کرده و با چهار تا برنامه کامپیوتری و با صدایی که فکر میکنن خیلی قشنگه از خودشون موسیقی تراوش میکنن, درگیر کردن!
فرض کنین آلبومی طی کمتر از یک ماه کار آهنگسازی و تدوینش طول بکشه همین چیزایی میشه که به موسیقی فصلی و موجی معروفه و عمرا از یکی از تئوری های موسیقی پیروی کرده باشه بخاطر همینه مردم بعد از چار سال یادشون میره همچین آرتیستی وجود داره علاوه بر این اینجور موسیقی هیچ بار معنایی و کیفی نداره چه ازنظر لیریک و چه از نظر ارزش در واقع ببخشید که اصلا اینا رو جزو موسیقی حساب آوردم!
گفتم لیریک! تو اینجا یا دختره رفته یا دختره میخواد بیاد یا دختره در حال رفتنه و یا در حال اومدن! کلا از این چارچوب خارج نیست و طرف دیگش هم اینه که چقدر دختره خوبه و چقدر دختره بدرد نمیخوره!
و باز هم این یک طرف موضوع نیست!
موسیقی سنتی
شما کمتر کشوری رو میتونین پیدا کنید مثل ایران که اینقدر موسیقیش پدر مادر دار باشه و تازه چی؟ اینقدر حرفه ای آهنگسازی کنه و اشعارش هم که بیشتر از شاعر های همینجا گرفته میشه بار معنایی آهنگ رو صد برابر میکنه!
ولی باز هم گوش دادن این ها متاسفانه باعث کسر شان بعضی هاست!(به نظر من حفظ اینطور موسیقی از هزار سال نازیدن به کوروش و داریوش خیلی برای ما پر افتخار تره)
و حالا هنری که بی محدودیت باشه میتونه باعث پیدا شدن آرتیست هایی بشه به معنای واقعی,افسانه ای!
نمیخوام ذهنتون رو منحرف کنم ولی براتون پینک فلوید رو مثال میزنم که بعد از گذشتن 50 سال نه تنها از ارزش و طرفدار های این گروه کم نشده بلکه تو دنیا هر روز و هر روز پر طرفدار تر و با ارزش تر میشه!
البته خوب این رو از چشم تبلیغات رسانه ای کشور خودم میدونم چون شما همین الان با هزار مشکل شاید بتونید یک آلبوم ارجینال مثلا از شهرام ناظری پیدا کنید !
و یا اینکه موقع بعثت که میشه تلویزیون ایران چندین بار آهنگ وحدت فرهاد رو تو TV میزاره ولی عمرا حرفی از این استاد بزنه! حالا بگید چرا؟..... چون خواننده قبل از انقلاب بوده

و یا اینکه از بند امپایریوم(Empyrium) تو برنامه هات استفاده بکنی بدون اینکه اجازه بگیری و یا حرفی از این بزنی!
.
.
.
.
حالا چرا ما به سمت الگو گیری غلط میریم و اجازه میدیم سوسولا از خودشون موسیقی تراوش کنن؟
چرا ماها موسیقی کشور های دیگه رو به موسیقی خودمون ترجیح میدیم؟
با تفاسیر بالا خودتون نتیجه بگیرید

و ببخشید که اینقدر موضوع رو خشک گفتم چون فقط جای تاسف داره!