خدا وکیلی این بحث منو یاد کی انداخت تو رو یاد کی انداخت تموم کنین
لازم نیست دعوا کش پیدا کنه
مامانی دیدی من به بابا گفتم بیخیال...
دیدی من ادامه ندادم
خدا وکیلی این بحث منو یاد کی انداخت تو رو یاد کی انداخت تموم کنین
لازم نیست دعوا کش پیدا کنه
بابا یادت نیست منو بابک دزدیددستبافهای مامانت؟؟
مامانت از من پول نگیره دستبافهاشو نمیخواهیم
چی کار کنیم خودت که یادته این فاطمه مرگ موش میخورد رها هم داشت خودشو از طبقه سوم مینداخت تو چاه
چشت دنباله آجی اوریه منه؟
سلامسلام داداش میر حسین
نبینم در مورد شوورم بد بگی هااااااااااااااااااااا
اره برا چی بدبخت نشم وقتی تو که برادرمی میای با دختر مثل دسته گلم ازدواج میکنی بعد به یه ماه هم نرسیده طلاقش میدی...
از تو انتظار نداشتم
از این که تو گفتی که بهترههمون پسره ارشیتکته چیه!!! اینجوری که همه رو فراری میدی
سلام داداش میر حسین
نبینم در مورد شوورم بد بگی هااااااااااااااااااااا
نه ما یه روحیم در یه جسم نه یه روحیم در 2 جسم نه
اصلا از هموناییم که تو فیلما میگن
شیما رو طلاق داد؟
نوچ من ازش خبر دارم
[
از این که تو گفتی که بهتره
مامان من زن ارشیتکت نمیشم .....اگر بشم کشته میشم
اواتارش خیلی تقسه!
نموخامبه خدا من پسر خوبیم!
حالا چرا برا من قیافه می گیری؟سلام
شوور تو که واقعا نمیشه ازش بد گفت
دختر تو قد منو نمیدونست!!!
میگفت تو قدت 186 من میگفتم بابا قد من 187 هههههههه
همون پسره ارشیتکته چیه!!! اینجوری که همه رو فراری میدی
شیما رو طلاق داد؟
چی میگه؟...میخواد زنش بشم؟.....
دستبافهای مامانت؟؟
مامانت از من پول نگیره دستبافهاشو نمیخواهیم
چی کار کنیم خودت که یادته این فاطمه مرگ موش میخورد رها هم داشت خودشو از طبقه سوم مینداخت تو چاه
چشت دنباله آجی اوریه منه؟
بابا یادت نیست منو بابک دزدید
نه بابایی من بهش رد یاب وصل کردم می دونم کجاسمیر حسین هم داره واقعیتو میگه دیگه!!!!
اره میدونم
بهت گفته من فلان جا هستم تو هم گفتی اره دیگه راست میگه نمیدونی الان تو مرز پاکستانه داره فرار میکنه
احتمالا قبلا با احسان هماهنگ بوده
سلام خواهر جان
خوبی؟
تو هم بدبخت شدی؟
سرکار؟ همون اسپم خونه سابق؟
اگه دستبافهای مامانم نبود کی خرج مارو میداد؟
مشخص بود که میشن
من گه اولشم گفتم این پسرا به درد دخترای ما نمیخورن
دستبافهای مامانت؟؟
مامانت از من پول نگیره دستبافهاشو نمیخواهیم
چی کار کنیم خودت که یادته این فاطمه مرگ موش میخورد رها هم داشت خودشو از طبقه سوم مینداخت تو چاه
مامانی دیدی من به بابا گفتم بیخیال...
دیدی من ادامه ندادم
سلام
شوور تو که واقعا نمیشه ازش بد گفت
دختر تو قد منو نمیدونست!!!
میگفت تو قدت 186 من میگفتم بابا قد من 187 هههههههه
نه بابایی من بهش رد یاب وصل کردم می دونم کجاس
آخه من میخوام زن یکی بشم که مامانش سحر باشه....مشکل اواتاره؟ بیا عوش می کنم الان
من هنگ کردمخوب تو که اسمتو نگفتی
اره اجی ببین چه بلاها که به سرم نمیارن
اره...
زنش میشی؟؟؟
بابا یادت نیست احسان مرگ موش خورد ولی نجات پیدا کرد...
اجی تو میشه پس تو هم دختر منی
نگو این حرفها رو اینجا
امان از دست تو
کاشکی همون موقع هر دوتونو میکشتم
خوب تو که اسمتو نگفتی
اره اجی ببین چه بلاها که به سرم نمیارن
اره...
زنش میشی؟؟؟
بابا یادت نیست احسان مرگ موش خورد ولی نجات پیدا کرد...
اجی تو میشه پس تو هم دختر منی
روزگار لیلی ومجنونوایی
چه روزگاری داشتی رها !
دستبافهای مامانت؟؟
مامانت از من پول نگیره دستبافهاشو نمیخواهیم
چی کار کنیم خودت که یادته این فاطمه مرگ موش میخورد رها هم داشت خودشو از طبقه سوم مینداخت تو چاه
دختر تو قد منو نمیدونست!!!
میگفت تو قدت 186 من میگفتم بابا قد من 187 هههههههه
[
از این که تو گفتی که بهتره
مامان من زن ارشیتکت نمیشم .....اگر بشم کشته میشم
اواتارش خیلی تقسه!
اره میدونم
بهت گفته من فلان جا هستم تو هم گفتی اره دیگه راست میگه نمیدونی الان تو مرز پاکستانه داره فرار میکنه
احتمالا قبلا با احسان هماهنگ بوده
[]
آخه من میخوام زن یکی بشم که مامانش سحر باشه....
ببین سحر به فرزندی قبولت میکنه؟
ما کسی رو به فرزندی قبول نمیکنیم![]
آخه من میخوام زن یکی بشم که مامانش سحر باشه....
ببین سحر به فرزندی قبولت میکنه؟
بله باید هم هنگ کنی دیگهمن هنگ کردم
وایی
چه روزگاری داشتی رها !
نموخام
حالا چرا برا من قیافه می گیری؟
مگه تو قدر مامانتو بدونی
بشکنه این دست که نمک نداره
اون شالگردن آبیه یادت رفته
آفرین عزیزم
خوب کاری کردی پسرم . حداقل تو سفید بشی
نگو این حرفها رو اینجا
امان از دست تو
کاشکی همون موقع هر دوتونو میکشتم
احسان که دیگه هیچی اگه میدونستم مرگ موش بهتری میخریدم که تاثیر بگذاره
آره یادمه، چه روزایی داشتیم!! سه روز طول کشید تا اتش نشانی رها رو از چاه بکشه بیرون، فاطمه هم که به خاطر مرگ موشی که خورد نصف عقلش پرید
آره یادمه، چه روزایی داشتیم!! سه روز طول کشید تا اتش نشانی رها رو از چاه بکشه بیرون، فاطمه هم که به خاطر مرگ موشی که خورد نصف عقلش پرید
حالا یه ذره بیشتر فکر کن...
کی و پیدا کنم اخه سحررررررررررررررمثل اینکه قسمت نیست تو مادر شوهره من شینه من اینو نمیشناسم. برو یکیو پیدا کن که من بشناسمش. اواتارشم مهربون باشه اونوقت من به فرزندی قبولش میکنم میشم مادر شوهرت
ما کسی رو به فرزندی قبول نمیکنیم!
د
آره یادمه، چه روزایی داشتیم!! سه روز طول کشید تا اتش نشانی رها رو از چاه بکشه بیرون، فاطمه هم که به خاطر مرگ موشی که خورد نصف عقلش پرید
وااااااااااااااااا
من طوری دخترمو تربیت کردم که با این مشکلات میتونه کنار بیاد این که 1سانت بود اگه 2سانت هم بود دخترم میسوخت و میساختو زندگی میکرد...
بیخود پشت سر دخترم حرف نزن
آره یادمه، چه روزایی داشتیم!! سه روز طول کشید تا اتش نشانی رها رو از چاه بکشه بیرون، فاطمه هم که به خاطر مرگ موشی که خورد نصف عقلش پرید