mkshojaei
عضو جدید
درود
چطورین دوستان؟
ممنون خوبیم شما خوبید؟
درود
چطورین دوستان؟
سپاس خوبم.........ممنون خوبیم شما خوبید؟
سپاس خوبم.........
چه خبر؟
چه میکنید؟
امتحانا چطورن؟
کی شروع میشه؟متشکر
می گذرونیم ما امتحاناتمون هنوز شروع نشده
کی شروع میشه؟
ترم چندی؟
چی داری این ترم؟
چه گرایشی؟من ترم اول ارشدم
از هفتم شروع میشه
کی شروع میشه؟
ترم چندی؟
چی داری این ترم؟
چه گرایشی؟
من 6 کارشناسی ام.........حرارت ،ریاضی مهندسی و مکانیک دارم
شما چی ترم چندمی؟
من 6 کارشناسی ام.........
درسای این گرایش چجوریاست؟پیشرفته
نظرم با شما مخالفه..........کارشناسی دوره خوبیه قدرش رو بدونید
درسای این گرایش چجوریاست؟
شنیدم دستتون خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی بازه واسه واحد برداشتن.آره؟
نظرم با شما مخالفه..........
برای من دوره ی زجر آوریه
(البته زجر آور شده)
اگه شماممثل من تو یونی با یه مشت آدم بی منطق روبرو می شدی از دانشگاه بدت میومد!نکنه عاشق شدی؟
آخه شنیدم این گرایش تو برداشتن واحد های گرایش های مختلف مهندسی شیمی دستش بازهتمام درسای تخصص مهندسی شیمه در حالت پیشرفته یه خورده سخت تر از کارشناسیه
فقط پایانامه یه کم کار داره
اگه شماممثل من تو یونی با یه مشت آدم بی منطق روبرو می شدی از دانشگاه بدت میومد!
آخه شنیدم این گرایش تو برداشتن واحد های گرایش های مختلف مهندسی شیمی دستش بازه
مثلا از فرآیند بگیر تا ترموسینتیک رو دانشجو میتونه گزینش کنه!
منم خیلی خوشحال شدم مهندسآقا زیاد سختش نگیر همیشه همه جا یه سری آدما هستند
از آشنایی باهاتون خیلی خوشحال شدم من دیگه باید برم
يكي از اساتيد دانشگاه خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد:
"چندين سال قبل براي تحصيل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم،
سه چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه يك كار گروهي براي دانشجويان تعيين
شد كه در گروه هاي پنج شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام ميشد.
دقيقا يادمه از دختر كه درست توي نيمكت بغليم مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟
گفت اول بايد برنامه زماني رو ببينه، ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود.
پرسيدم فيليپ رو ميشناسي؟
كاترينا گفت آره، همون پسري كه موهاي بلوند قشنگي داره و رديف جلو ميشينه!
گفتم نميدونم كيو ميگي!
گفت همون پسر خوش تيپ كه معمولا پيراهن و شلوار روشن شيكي تنش ميكنه!
گفتم نميدونم منظورت كيه؟
گفت همون پسري كه كيف وكفشش هميشه ست هست باهم!
بازم نفهميدم منظورش كي بود!
اونجا بود كه كاترينا تون صداشو يكم پايين آورد و گفت فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني
كه روي ويلچير ميشينه...
اين بار دقيقا فهميدم كيو ميگه ولي به طرز غير قابل باوري رفتم تو فكر،
آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگي هاي منفي و نقص ها چشم
پوشي كنه...
چقدر خوبه مثبت ديدن...
يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم ، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو
ميشناختم، چي ميگفتم؟
حتما سريع ميگفتم همون معلوله ديگه!![FONT=times new roman,times,serif][/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم...
[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]شما چي فكر ميكنيد؟
[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقص هاشون چشم پوشي كنيم"[/FONT]
يكي از اساتيد دانشگاه خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد:
"چندين سال قبل براي تحصيل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم،
سه چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه يك كار گروهي براي دانشجويان تعيين
شد كه در گروه هاي پنج شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام ميشد.
دقيقا يادمه از دختر كه درست توي نيمكت بغليم مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟
گفت اول بايد برنامه زماني رو ببينه، ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود.
پرسيدم فيليپ رو ميشناسي؟
كاترينا گفت آره، همون پسري كه موهاي بلوند قشنگي داره و رديف جلو ميشينه!
گفتم نميدونم كيو ميگي!
گفت همون پسر خوش تيپ كه معمولا پيراهن و شلوار روشن شيكي تنش ميكنه!
گفتم نميدونم منظورت كيه؟
گفت همون پسري كه كيف وكفشش هميشه ست هست باهم!
بازم نفهميدم منظورش كي بود!
اونجا بود كه كاترينا تون صداشو يكم پايين آورد و گفت فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني
كه روي ويلچير ميشينه...
اين بار دقيقا فهميدم كيو ميگه ولي به طرز غير قابل باوري رفتم تو فكر،
آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگي هاي منفي و نقص ها چشم
پوشي كنه...
چقدر خوبه مثبت ديدن...
يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم ، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو
ميشناختم، چي ميگفتم؟
حتما سريع ميگفتم همون معلوله ديگه!!
وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم...
شما چي فكر ميكنيد؟
چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقص هاشون چشم پوشي كنيم"
صد بدروددرود
من هستم
اما یواش یواش باس برم.......
آخه همچنان درگیر امتحاناتم
امیدوارم از امتحانات نتیجه ای که میخواید روبگیریدصد بدرود
منم درگیر امتحانتاتم حوصله م سر رفته بود گفتم یه سری اینجا بزنم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
فهرست طرح های توجیهی و مطالعات امکان سنجی موجود در باشگاه مهندسان ایران | مهندسی شیمی | 7 | ||
تکمیل ویکی باشگاه مهندسان ایران | مهندسی شیمی | مهندسی شیمی | 1 |