[h=2]http://www.iran-eng.../images/icons/icon1.png[/h] اي هفت سالگي
اي لحظه هاي شگفت عزيمت
بعد از تو هرچه رفت ، در انبوهي از جنون و جهالت رفت
بعد از تو پنجره که رابطه اي بود سخت زنده و روشن
ميان ما و پرنده
ميان ما و نسيم
شکست
شکست
شکست
بعد از تو آن عروسک خاکي
که هيچ چيز نمي گفت ، هيچ چيز بجز آب ، آب ، آب
در آب غرق شد.
بعد از تو ما صداي زنجره ها را کشتيم
و بصداي زنگ ، که از روي حرف هاي الفبا بر مي خاست
و به صداي سوت کارخانه هاي اسلحه سازي ، دل بستيم .
بعد از تو که جاي بازيمان زير ميز بود
از زير ميزها
به پشت ها ميزها
و از پشت ميزها
به روي ميزها رسيديم
و روي ميزها بازي کرديم
و باختيم، رنگ ترا باختيم ، اي هفت سالگي .
اي لحظه هاي شگفت عزيمت
بعد از تو هرچه رفت ، در انبوهي از جنون و جهالت رفت
بعد از تو پنجره که رابطه اي بود سخت زنده و روشن
ميان ما و پرنده
ميان ما و نسيم
شکست
شکست
شکست
بعد از تو آن عروسک خاکي
که هيچ چيز نمي گفت ، هيچ چيز بجز آب ، آب ، آب
در آب غرق شد.
بعد از تو ما صداي زنجره ها را کشتيم
و بصداي زنگ ، که از روي حرف هاي الفبا بر مي خاست
و به صداي سوت کارخانه هاي اسلحه سازي ، دل بستيم .
بعد از تو که جاي بازيمان زير ميز بود
از زير ميزها
به پشت ها ميزها
و از پشت ميزها
به روي ميزها رسيديم
و روي ميزها بازي کرديم
و باختيم، رنگ ترا باختيم ، اي هفت سالگي .