چقد تهناییگلی پژمرده هستم
که نه کسی را دارد و نه
کسی به سراغش میاید
در تنهای خویش محکوم هستم
چقد تهنایی![]()
اره همه اونایی که تنهان فکر میکنن هیشکی نمیفهمدشون که واقعا هم همینطورهتنهاییم را
کسی هرگز نفهمید
تنها امدند
و ادعا کردند
میفهمند
اما
هرگز
نمیفهمیدند
گاهی با چه ذوقی تنهاییم را در اغوشگاهی با چه ذوقی تنهاییم را در اغوش
میگیرم
اخر تنها
کسیست که
هرگز
به هیچ بهانه ای و به هیچ دلیلی رهایم نکرده
اره همه اونایی که تنهان فکر میکنن هیشکی نمیفهمدشون که واقعا هم همینطوره
هیچکس نمیتونه حال یه تنها رو درک کنه
حتی اونایی که خودشون خیلی تنهان
مث من...
نداشتنتنهایی را تعریف کن
نداشتن
کسی که
بگوید دوستت دارم
یا اینکه
انهایی که
به دروغ میگویند دوستت دارم
اما تا وقتی به نفعشان باشی کنارت هستند
تنهایی را تعریف کن
انجا که
کسی نیست
تا ارام بگوید غصه نخور من هستم کنارت یا
اینکه
فراموش شدن
از جانب انانی که ادعا میکردند تا همیشه کنارت میمانند
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم) | ادبیات | 122 | |
![]() |
کوچه های تنهایی | ادبیات | 6180 | |
![]() |
((**++ تشکر از تنهایی کاربری که شایسته تشکر است ++**)) | ادبیات | 52 |