بازم سلام بازم سووال
سلام امين خان...خوبي شما؟چه كردي با ظرف شكستت؟!!!!
1= هر چند وقت یه بار گریه میکنی؟ اونوقت همینجور الکی گریه میکنی یا با دلیل؟
معمولا هفته اي يكي دوبار!(بسته به شرايط جوي بيشتر هم ميشه!)
بعضي وقتا دلم بگيره همينجوري گريه ميكنم <----معمولا دليلم همينه!
2=میدونی خار پاشنه چیه؟!
اره ...تازه چي فك كردي ...يكيشم ديدم!
3=دوست داشتی یه شب میخوابیدی صبح که از خواب پا شدی میدیدی عین برف سفید شدی و موهات برنگ طلا شده و چشمات به رنگ دریا؟؟؟ اگه یه وقت این اتفاق بیافته چه حالی بهت دست میده؟نه
اصلا....حالم گرفته ميشه....چون واقعا قيافم خوبه و جذاب..
...اصلا دوست ندارم مث ماست بشه رنگ پوستم كه قرار شه برم سولاريو و ....سفيد سفيد يك تومن سرخ وسفيد يك تومن حالا كه رسيد به سبزه هر چي بگي مي ارزه 
4= حالا اگه یه روز بیدار شی و ببینی عین چرم سیاه شدی و موهات عین سیم ظرفشویی وز وزی شده و برق دندونات طرف رو کور میکنه اونوقت چه میکنی و چه حالی بهت دست میده؟؟؟!!!
خدايي ميميرم!
5=دوست داشتی خواننده میشدی؟
نه...زندگي ادماي مشهور و يا لااقل اونايي كه توي چشم مردم هستنو دوست ندارم...فك كن ميخواي با نامزدت بري بيرون پياده روي اما همش بايد مواظب باشي ازت عكس نگيرن امضا نخوانو....اسايش نداري !
6=چرا فکر میکنی درک مردم پایین اومده معنای عشق رو نمیفهمن؟
ببين من خودم به عشق اعتقاد چنداني نداشتم...يعني نه كه اعتقاد نداشته باشم...برام ملموس نبود...بنظرم عشق از هوس نشات ميگرفت..تا اينكه خودمم عاشق شدم....(ببخشيد اين لفظو بكار ميبرم اما ازاون عشقاي خركي ) ... پسره كه كلي ادعاش ميشد من عشقو نميفهمم و عشق اون بالاتر از منه و اون بيشتر از اون كه من اونو بخوام منو ميخاد...(كل كلاي عشقي)...خلاصه گذشت تا زماني كه به اصرار من پاشد اومد خونه...(نميخاست بياد منم گفتم اگه ميخواي ازدواج كنيم بايد بياي خونه خواستگاري) وقتي اومد تازه فهميدم بهههههههه اقا بدرد من يكي كه اصلا نميخوره....خيلي حالم بد شد اما واقعا ميخواستمش..توروي همه هم واستادم ...وقتي گفتم همه گفتن نه ....قاطي كرد.....هرچي دم دستش بودو رو كرد و زد به ابروريزي .... ميگفت عذابت ميدم تو به من خيانت كردي و ....خلاصه ...اينم از عاشق واقعي ما....اگه واقعا كسي كسيو دوست داشته باشه همچين كاري باهاش نميكنه...من دوسش داشتم وگرنه همون نامه هاي تهديد اميزشو ميدادم دست پليس پدرشو در ميوردن اما اون عاشق نبود...اون يك وسيله ميخواست .... منم كه از وسط راه ولش كردم حالش بد شد...
حالا اين يه موردو نميگم دليلي شده براي حرف خودم كه مردم عشقو درك نميكنن...موارد خيلي زيادي رو ديدم ... اخه ببين واقعا يه جاهايي نميشه بهش اهميت داد... قديما اگه يكي يكي رو ميخاست راحت تر از الان ازدواج ميكردن اما الان ميگن ميخوام ميخوام معني نداره ماشين داره پول داره كارش خوبه؟ خب راستم ميگن...الان نميشه با عشق همه چيو كنار گذاشت
عشق شرط لازم اما كافي نيست
7=اغلب سریال...های ایرانی که میبینم ی ه جورایی به شعور آدم توهین میکنن( توی داستان و اینای سریال) نظرت چیه؟
خب الهي شكر من اصلا تلويزيو ن ايرانو نميبينم! اگرم ببينم فيلمهاي خارجي رو ميبينم!
8=بنظرت میشه همیشه در وقت درست در جای درست بود؟
نه هميشه...تا چقدر شانست كمكت كنه!
9= از اینکه بعضی ها رو داداشی و بعضییا رو آباجی صدا کنی چه حسی بهت دست میده؟ داداش و آبجی تنی هم داری؟این داداشی که به این میگی با اونی که به اون میگی(!) فرق داره یا نه؟؟!!
ببين ادما با الفاظ ميتونن خيلي كارابكنن...وقتي به يكي ميگي داداشي بهش مفهموني كه فقط حكم داداشو برات داره و وقتي به يكي ميگي ابجي يعني همه جوره باهات راحتم
10=اگه بخوان ترکت بدن و بستریت کنن با میل میری یا باید بزور ببرنت؟
بايد ببينم برا چي بايد ترك كنم!
تا بعد...
راستی چرا یخورده برای آرزوی بزرکتر تلاش نمیکنی تا زودتر از آرزوی کوچیک بهش برسی؟ کسی نمیدونه چقدر زندست!
...بهش فكر ميكنم !!! مرسي
تا بعد..