کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من دور شده ام
از تمام یادها
اصلا از تو دور شده ام
از تو که
معنای زندگیم هستی
نمیدانم
در کجای کوچه به دنبالت بگردم
ان هم وقتی
که خودت را میزنی
به ندیدن من
و انقدر مرا نمیبینی
که وقتی
موقع رفتنم فرا میرسد
دق میکند
بغضی که داخل گلویم همچو مار چنبره زده
و تو هرگز نمیبینی نگاهم را
و چه راحت از روی من میگذری بی انکه مرا حتی صدا بزنی
حتی ببینی
چقدر دلم میخواست یکبار
در چشمانم محکم خیره شوی
و ارام در گوشم نجوا کنی
نامم را
شاید اینچنین نمیفهمیدم
....
a.m
 

shiba.s.a

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
روزهایـی کـه بـی تـو می گـذرد

گـرچه بـا
یـاد تـوست ثـانـیه هـاش

آرزو بـاز می کـشد فـریـاد:

در
کـنار تـو می گـذشت٬ ای کـاش!



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تکیه گــاهم نیســـتی ، آرام جـــانم نیستــی

مــی وزد طوفان درد ُ بادبــانم نیستـــی




نیستی هر وقت محتــاج تو ام


امشبــی که سخــت محتــاج تـو ام



امشبی که مــرگ می خندد به من


مــی رســم تا لحظه ی تنهــا شدن



قایقی بی بادبان و ناگـزیر


غرق رویــا های قایقران پیــر



بی هدف درگیـــر امواج بــلا


عشــق من را مـی برد تا نـــاکجـــا




تکیه گــاهم نیســـتی ، آرام جـــانم نیستــی


مــی وزد طوفان درد ُ بادبــانم نیستـــی
 

mar.1980

عضو جدید
خشک مقدسان و سربزیرانی که دلشان نیز سربزیر است، موعظه می کنند که دنیا هیولایی پلید است.... زیرا اینان همه جانهایی ناپاک دارند.....به ویژه آنانی که نه آرام دارند نه آسایش، همانانی که دنیا را از پس مینگرند
و اهل جهان پسین اند!.....
من این را رویایی ایشان میبینم گرچه خوشایند نباشد!... دنیا نیز مانند انسان پس دارد درست... در دنیا پلیدی هست درست......اما بدین سبب دنیا خود هیولایی پلید نیست.... حکمتی هست دراین که در جهان بس چیزهایی بدبوست!.... در بهترین چیز نیز باز چیزی تهوع آور هست و بهترين چیز نیز آن است که باید از آن برگذشت....
دوستان حکمت بسیار است در این که در جهان پلیدی بسیار است...... نیکوست تا برای درک زیبایی ها از درون زشتی های دنیا، آن را. دوست بداریم چراکه جهان هستی از چهار عنصر و دو صفت نیکی و بدی نشا گشته است و دنیا هیولایی پلید نیست... نیکی و بدی در وجود همه ی افریدگان بایسته است..
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
روسَریت به رنگِ دریا ، تو چشات خوشه ی گندُم ،
گیست آتشکده ی عشق ، رو لبات نقشِ تبسّم !
حتّا باورم نمی شُد ، که تو خواب بیای سُراغم ،
یه دفه دیدم که با تو ، تو ماشین پُشتِ چراغم !
هَر دومون آبیِ آبی ، هَر دو آسمونی بودیم !
هَر دو پابندِ همون قول ، که خودت می دونی بودیم !

تا همیشه دیدنت بَرام مثِ یه حسرته !
بی تو زنده گیم سیاهه ، بی تو گریه عادته !

وقتی تیک تیکای ساعت ، ثانیه ها رُ شمُردن ،
چشمای من با نگاهِ بی گناهت گِره خوردن !
کجا بود ؟ ...دُرُس یادم نیست ، طرفای پُلِ گیشا !
دِلِ دیوونه ی عاشق ، شُده بود محوِ تماشا !
آینه ی کوچیکِ ماشین ، وعده گاهِ چشمِ ما شُد !
بعد از اون که دستای تو ، از تو دستِ من جُدا شُد !

تا همیشه دیدنت بَرام مثِ یه حسرته !
بی تو زنده گیم سیاهه ، بی تو گریه عادته !

" حـسـرت "

دفـتـر : بـی سـرزمـیـن تـر از بـاد!

یغما گلرویی
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگی من
انجاست که
حتی
لحظه ای
نمیدانم
چه کنم
انجاست که
از دل تنگی هر
لحظه
خودم را
میزنم
به نشنیدم
تا هر کس
هر چه
میخواهد
زخم زبان بزند
ولی دیگر کم اورده ام
*نقل از یه نفر*
 

دختر بهاری

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گنجشکان لاف میزنند:
جیک جیک جیک
جیک هیچ یکشان درنیامد
تو که دور میشدی...
(شمس لنگرودی)
 

mar.1980

عضو جدید
ولتر می گوید ما هرگز زندگی نمی کنیم ما همیشه در انتظار زندگی هستیم.
ما بجای انکه همین امروز خوشحال باشیم به امید یک آینده خوب و خوش نشسته ایم و به همین خاطر امروزمان را از دست می دهیم ما وقت بیشتر می خواهیم پول بیشتر می خواهیم شغل بهتر می خواهیم بازنشستگی می خواهیم مسافرت و تعطیلات می خواهیم و امروز برای همین از دست خواهد رفت و ما به این مسئله اصلا توجهی نمی کنیم.
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قُل قُل كه ميزند گاهي احساسات ِ درونم ،


دلم يك هواي بارانـي ميخواهد .


تا يك چاي دارچيني دَم كنم و حالي به حال خودم بدهم !


تا رهـا كنم خودم را ، ذهنم را حتي . . .


از اين دوست داشتن هايي كه گاهي پوچ تر از هر خيال خامي است. . .


گاهي كه قُل قُل ميزند احساسات ِ درونم ...!
 

JASMIN.S

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قلبی که از همه ی خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بی خیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
♫♫♫
مثه تنهایی میمونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بی خودی در به در شدن
حال و روزمو ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیینه شکسته




دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز
بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم
در آینه بر صورت خود خیره شدم باز
بند از سر گیسویم آهسته گشودم


عطر آوردم بر سر و بر سینه فشاندم
چشمانم را ناز کنان سرمه کشاندم
افشان کردم زلفم را بر سر شانه
در کنج لبم خالی آهسته نشاندم


گفتم به خود آنگاه صد افسوس که او نیست
تا مات شود زین همه افسونگری و ناز
چون پیرهن سبز ببیند به تن من
با خنده بگوید که چه زیبا شده ای باز


او نیست که در مردمک چشم سیاهم
تا خیره شود عکس رخ خویش ببیند
این گیسوی افشان به چه کار آیدم امشب
کو پنجهٔ او تا که در آن خانه گزیند


او نیست که بوید چو در آغوش من افتد
دیوانه صفت عطر دلآویز تنم را
ای آینه مُردم من از حسرت و افسوس
او نیست که بر سینه فشارد بدنم را


من خیره به آیینه و او گوش به من داشت
گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را
بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش
ای زن ،چه بگویم ، که شکستی دل ما را

فروغ فرخزاد عزیزم


 

mar.1980

عضو جدید
***بـزرگ که میشــــوی ؛ غصـه هایت زودتـر از خـودت قـد می کشــند ، درد هـایت نــیز !....

غــافل از آنکه لبخــندهـایت را ، در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــذاشتــی
!....
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگم...

میخواهم کودکی شوم چند ماهه

به هر بهانه ای گریه کنم

و پناه بیاورم به آغوش گرم مادرم

دلتنگم

دلتنگ ...

 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگــــــــر مـــے بــیــنــــے هــنـــــــوز تــنــهــــــام
بـــــــﮧ خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو نــیــســـت !!
مــن فــقـــــــط مـــــے تــــــرســـــــم ؛
مــــے تـــــــرســـــــم هـــمـــــــﮧ مــثـــــل تــــــو بـــــاشــــــنـد . . . !


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفته بودن که از دل برود هر آنکه از دیده رود
سالهاست که از دیده من رفتی
و لیک

دلم از مهر تو آکنده هنوز
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صحبت از فاصله نیست صحبت از مهر و وفاست

شاید این فاصله ها محک عاطفه هاست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه سخت است...
تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی
و
چه سخت است سپردن دل به قبرستان جدایی
وقتی میـــــدانی پنج شنبه ای نیــــــست
تا رهگذری بر بی کسی ات فاتحه بخواند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بغض را فرو میدهم
تمام لحظه
بی حرف نگاه میکنم
گاهی
در سکوت دیدن و نگاه کردن
شاید کسی حرفهای دلت را نشنود
اما حداقل
یک نفر میشنود
ان هم
کسیست که
تو را افریده
تنها دلخوشیم
در این سکوت همیشگی
همین شده
a,m
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يهـ وقتــايي تو زندگيتــــ ميرسه


كه بايد دستتـــ و بزني زير چونه ات



و جريانــ زندگيتـــو فقط تماشــا كني



بعدشم بگي:



ای کاااااااااااااااااااااااااااااش..............
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو باشی همه چیز زیباست، دیگر دلتنگی در دلم نیست ،

تو هستی و یک دنیا خوشبختی

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


چشمانم را می بندم

سیاه پوش خاطرات شده ام

چشمانم را می گشایم

سوگوار حقیقت به جا مانده ام

پناهی می شناسید از این برزخ بی پایان؟


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میان تمام دیوارهای اتاق نه
میان تمام کوچه ها و پس کوچه های شهر
میان خنده های ریزکودکانه
همیشه بودنت را حس میکنم
کسی نمیداند
در قلبم تمام قلبم
حکمرانش را تو کرده ام
گاهی به خود میگویم
شاید ایراد از من هست که
هنوز نفهمیدی چگونه
دوستت میدارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من نامه های عاشقانه دیگران را نمیخواهم که بخوانم
تو چه حرفی بامن داری؟
از خودت بگو
از دلی که رنجاندی اما بیخیالشی
از معشوقی که نمیخواهی بدانی حال و روزش چگونه اس
خاطره ها و حرفای زیبای عاشقانه ات با او چه میکند!!
درد دارد وقتی
من عاشقانه هایم را مینویسم
دیگران یاد عشقشان می افتند
اما تو بی خیالی
همه*ی حرفهای توی دلم
فقط اینها كه با تو گفتم نیست
دلگیرم
خسته ام
دست خودم نیست
کمی دلتنگ فردایم
فردایی که شایـد..
شاید تو بیایی
امـــــا...
من نباشم ...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
پشت تمام کوچه ها
نه
پشت همان خنده هایی
که دیگر هست / نیست
نه
بلکه در قلبم
هست که
هنوز میتپد
بخاطرت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اي كاش وقتي نگاهم مي كردي چشمانم را مي بستم

اي كاش وقتي لبخند مي زدي

سراسر وجودم غرق در شادي نمي شد

اي كاش صدايت حرف هاي نا گفته ي قلبم را تكرار نمي كرد

اما....واي بر من

واي بر من كه چشمانم را گشودم

ونگاه هاي معصوم و شيرينت را به تماشا نشستم

واي بر من كه با لبخند هايت , لبخند زدم

وبا شنيدن صدايت معرفت را شناختم

واي بر من كه دل را اسير عشقي نابود نشدني كردم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میان هر لحظه ام
حضور داری
صدای قلبم را بشنو
اما نه تنها
میخواهم بدانی
عشق نابود نمیشود
هرگز نابود نمیشود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نگویم که به درد دل من گوش کنید
بهتر آن است که این قصه فراموش کنید
عاشقان را بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عاشقان اگر ننالند
پس که بنالد
ان هنگام که
میگویند
صدای ناله عاشقان خوش هست
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا