کوچه های تنهایی

[S R Engineer]

از تو دلگیر نیستم
از دلم دلگیرم
که نبودنت را تحمل می کند و لام تا کـام
حرفی نمیزند

 

[صدای سکوت من]

مـیـבآنے [SUP]؟[SUB][SUB]؟[/SUB][/SUB][/SUP]

مــטּ هنـوز هـم בر پسـِ ِ تمـام ِ اتفاق هـایـ ـے
ڪﮧ نیـافتـاבه انـב میشڪنم
چشمـهـایـت را ببـنـב
گوش ڪטּ . . .
בخترڪے בلش را بـغل گرفتـﮧ و
زیر آوار ِ بغض هاے فروریختـﮧ اش

{جیغ} میڪشـב /.

 

[daneh jou]

روز و شب ... من و دیوار خانه ...... من و دیواره های ماشین ........ من و دیواره های خیابان ها ........ چقدر سخت است وقتی این دیوارها به تو نزدیک می شوند ....

 

[mani24]

---

احتمالا كفـــش هاي پــآشنهـ بلـــــــــــــــــند را...​

زني اختراع كرده..​

كه اغلب صورتش هدف بوسه بوده..​

 

[mani24]

ناز را میکشیم !
آه را میکشیم !
انتظار را میکشیم !
فریاد را میکشیم !
درد را میکشیم !
اما بعد از این همه سال هنوز نقاش خوبی نشده ایم که ...
دست بکشیم !!!

 

[mani24]

وقتی که به جای "بمان"


میگویی هرطور "راحتی"


بوی خیانت میدهی


لعنتی

 

[mani24]

روز و شب ... من و دیوار خانه ...... من و دیواره های ماشین ........ من و دیواره های خیابان ها ........ چقدر سخت است وقتی این دیوارها به تو نزدیک می شوند ....

غمــهایــی کـه
چـشمــها را
خیـس نمیـــکنند
بـه "استـخـــوان" رسیـــده اند



....

 

[nasim_shsh]

از تو که حرف میزنم فعلهایم همه ماضی اند
حتی ماضی بعید
ماضي خيلي بعيد
کمی نزدیک تر بنشین
دلم برای یک حال ساده تنگ شده...

 

[S&M R]

انــصـاف نــیـست !
تـــو در “قــلـب ِ” مـن بـــاشـی ..
و مـن ،
در “دســتــان ِ” تــــو !

​

 

[nasim_shsh]

ازحرف مردم دلگيرنشو. بعضى ها نيش زدن طبيعتشونه!
سالهاست به هواى بارانى مى گويند: هواى خراب ...

 

[mani24]

از فکر من بگذر خیالت تخت باشد
من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد
این من که با هر ضربه ای از پا در آمد
تصمیم دارد بعد زا این سرسخت باشد
تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد
تصمیم دارد هم بسوزد ،هم بسازد

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه میکنی اگر او راکه خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد
رها کند برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد
رها کنی بروند تا دوتا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
گلایه ای نکنی ، بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که نه…!!نفرین نمیکنم که مباد
به او که عاشق او بوده ام زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زمان آن برسد

 

[baran72]

وقتی خسته ام
وقتی کلافم
وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دل تنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است … که میشکنم

 

[presante]

یه وقتا اینقد آدم زندگی ایش غمناک میشه
که دوس داره یکی یوهو بگه…کاااااات…عالی بود عالی…
خسته نباشین بچه ها…واسه امروز بسه!

 

[presante]

دیگر از این شهر…
میخواهم سفر کنم…
چمدانم را بسته ام…
اگر خدا بخواهد امروز میروم…
نشسته ام منتظر قطار…
اما نه در ایستگاه…
روی ریل قطار ...

 

[baran72]

دلتنــگـم...

دلتنـــــگ کسی کـــــه

گردش روزگــــارش به من که رسیــــد

از حرکـت ایستـاد...

دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...

دلتنگ ِ خود َم...

خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم اش کـرده ام ...

گذشت، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم

حالا یک بار از شهر می رویم

یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست

دلتنــگـم..

 

[mani24]

بعضیا رو هم باید آروم بزنی به شونشون و بگی:

باریک الله...خیـــــــــلی حروم زاده ای!!!...

 

[mani24]

---

لعنتــــــــی خوابـــــــــــــــــید...

بدون "شب بخیر "

شاید می دانست بی او

هیچ ساعتی از زندگی ام به خیـــــر نیست ...!!!
​

 

[mani24]

چنـــان ابــــري بــر دلــــم مي بـــارد

کـــ ه بــــاران را

گــــريــ ه مي کنـــــم

...

 

[aynaz.m]

زندگیم بی تو
نه روز دارد نه شب
چه میفهمی حالم را
تنها همیشه به خودت فکر کردی
و هرگز نخواستی کنار هم باشیم
همیشه تا به سمتت میامدم
مرا از خودت دور میکردی

 

[nasim_shsh]

سخت میترسم از اینکه من از نژاد شیشه باشم و شکستنی
تو از نژاد جاده باشی و رفتنی
روزها بگذرد
همان شود
تو بروی من بشکنم....

 

[anise b]

دنيا كوچكتر از آن است
كه گم شده اي را در آن يافته باشي
هيچ كس اينجا گم نمي شود
آدمها به همان خونسردي كه آمده اند
چمدانشان را مي بندند
و ناپديد مي شوند
يكي در مه
يكي در غبار
يكي در باران
يكي در باد
و بي رحم ترينشان در برف
آنچه به جا مي ماند
رد پايي است
و خاطره اي كه هر از گاه
پس مي زند مثل نسيم سحر
پرده هاي اتاقت را!

عباس صفاری

 

[یارانراد]

زیبا سلام!

زیبا! هوای حوصله ابریست
چشمی از عشق ببخشایم تا رود آفتاب بشوید دلتنگی مرا
زیبا! کنار حوصله ام بنشین
زیبا! کنار حوصله ام بنشین و مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره عشق
بنشان مرا به منظره باران
بنشان مرا به منظره رویش
من سبز می شوم

http://film.tebyan.net/NewIndex.aspx...&MusicID=91524

 

[mani24]

از کسانی که از من متنفرند​

سپاس..​

آنها مرا قوی تر می کنند​

از کسانی که مرا دوست دارند​

ممنونم​

آنها قلب مرا بزرگتر می کنند​

از کسانی که مرا ترک می کنند​

متشکرم​

آنها به من می آموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست​

از کسانی که با من می مانند​

سپاسگذارم​

آنان به من معنای واقعی دوست داشتن را می آموزند...!​

 

[mani24]

از کسانی که از من متنفرند​

سپاس..​

آنها مرا قوی تر می کنند​

از کسانی که مرا دوست دارند​

ممنونم​

آنها قلب مرا بزرگتر می کنند​

از کسانی که مرا ترک می کنند​

متشکرم​

آنها به من می آموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست​

از کسانی که با من می مانند​

سپاسگذارم​

آنان به من معنای واقعی دوست داشتن را می آموزند...!​

 

[mani24]

غنچه عشق وا شد و تو را درون آن دیدم ، شبنمی شدم و بر روی تو باریدم

تا در اعماق قلبت بنشینم و با عشق و محبتت زنده بمانم

**************************

 

[mani24]

جـایـی نـوشـتـه بـود:
بـرای مـانـدن بـایـد رفـت ..،
گـاهـی .. از قـلـب کـسـی ..، گـاهـی .. بـه قـلـب کـسـی ...؛
فـقـط مـن گـیـج شـده ام ..,
نـمـیـدانـم .., تـو مـیـروی .., یـا ... مـی آیـی ...!

 

[H E L I A]

گاهی باید ماند
نه اینکه رفت
اگر بخواهی
بروی
همان بهتر که هرگز نیایی

 

[mani24]

درکشورما شاهی بود که برای سرگرمی خود بازی ساخت

که درآن دو نفر بر روی سنگ ترازو روند

وهر کس که وزنش کمتر بود
کشته شود...

از بخت بدم,
منو یارم روبه روی هم افتادیم

من برای اینکه یارم زنده بماند ده روز غذا نخوردم

روز مسابقه من خودم را سبک گرفتم
غافل از اینکه یارم به پای خود وزنه وصل کرده بود............

 

[mani24]

ایـ ـن روزهـ ـــا زیــ ـادی سـ ــاکت شدهـ ام. . .

نمــی دانَم چِـــرا

حـَــرفهــایــم بــه جـ ــای گَلـــو. . .

از چشــمانم بیــرون مــی آیـَـند. . . .

 

[mani24]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وَقتی تو آمَدی ودَستَت رابِه سویَم دِراز کَردی.گُفتم:[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از قَفس چِه میدانی؟ گُفتی: آزادی[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از تَنهایی؟ گُفتی:هَمزَبانی[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ازمُحبَت؟:عِشـــــق[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از دوستی؟:صِداقَت[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ازبَهـــار؟:طَراوت[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ازسفـَـــر؟:انتظار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ازجُدایی؟؟؟:...[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بازهَم گُفتَم جُدایی؟سُکوتِ تومَرا شِکَست وبه گِریه اَنداخت[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به چِشمَانَت نِگاه کَردَم وگُفتَم بِگو...[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تو آغُوشَت را به رویَم گُشودی وگُفتی :جُدایی,هَرگِز... بی تو من میمیرمَ...[/FONT]​